counter create hit تصميم گيري را بايد به دست عقلاي قوم بسپاريم /امكانات ، بودجه و تريبون ها را بايد ازافراطيون گرفت
۱۲ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۷
کد خبر: ۱۲۹۸۵
منتجب نيا:

تصميم گيري را بايد به دست عقلاي قوم بسپاريم /امكانات ، بودجه و تريبون ها را بايد ازافراطيون گرفت

بله ،جالب اين است كه در اين كشور هر كسي تندترين موضع را به امام داشته باشد با نام امام جلو مي آيد. يعني از سفره و خوان كرم امام استفاده مي كنند و ضربه مي زنند. اين يكي ازشگردهاي اينها است كه با شعار امام و با شعار ولايت جلو مي آيند.

مشاور سابق محمد خاتمي رييس جمهوري اسبق ايران در گفت وگويي تفصيلي با ايرنا اظهارداشت:مردم به دنبال يك جريان زلال ، صاف و پاك بودند كه هم اصلاحات را قبول داشته باشد و هم به مباني ديني و عقلاني پايبند باشد و هيچگونه شائبه اي نداشته باشد . شعارهاي آقاي روحاني و حاميان وي خواست مردم را تبيين مي كرد و به همين دليل به استقبال آن رفتند و آن را انتخاب كردند. 

وي در بخش ديگري از اين گفت و گو با هشدار به خطر بازگشت افراط گراها به عرصه قدرت ، تصريح كرد: الان در جامعه ما يك جريان ارتجاعي افراطي قدرتمند شكل گرفته كه براي آينده دور و نزديك كشور و انقلاب برنامه هاي بسيار گسترده اي دارد لذا همه عقلاي قوم ازهمه جريانات بايد مراقب باشند . يكي از خطرهاي بالقوه انقلاب و نظام اينها هستند. 

اين صاحبنظر سياسي افزود: بايد افكار افراطي را به مردم شناساند تا هركسي كه داراي اين افكار باشد و مروج آن باشد از طرف مردم طرد شود. 

گفت وگو با منتجب نيا با اين پرسش آغاز شد كه چطور شد گفتمان اعتدال در انتخابات اخير رياست جمهوري مورد اقبال مردم قرار گرفت؟ 


**اعتدال مفهومي است كه هم با طبيعت و فطرت افراد جامعه سازگار است و هم با عقلانيت و خرد ورزي به جهت اينكه جهان آفرينش برپايه عدل و اعتدال پايه ريزي شده است. 

اعتدال از عدل است يعني عدالت ورزي و بر مرز عدل حركت كردن و از مرز خارج نشدن ، بنابراين آفرينش برپايه اعتدال است. 

اعتدال يك مفهوم بسيار شناخته شده در جامعه ما است و لذا وقتي كسي شعار اعتدال مي دهد مردم با تمام وجود از آن استقبال مي كنند. 


اعتدال تا چه اندازه مورد نياز كشور بود كه مردم به اين به شعار گرايش پيدا كردند؟ 


**انقلاب اسلامي ما انقلاب اعتدال بود . امام بزرگوار ، پيشواي اعتدالگريان بود.اگر انقلاب راه تفريط را مي رفت به پيروزي نمي رسيد و اگر راه افراط را مي رفت به يك كودتاي خونين منتهي مي شد. 

نظام جمهوري اسلامي بر پايه اعتدال بنا شد و حتي اصول قانون اساسي از منظر فرهنگي ، سياسي و .... برپايه اعتدال است .برخي جريانات سياسي پس از انقلاب راه تفريط را رفتند و برخي راه افراط را اما خوشبختانه بزرگان منادي اعتدال بودند . 

شهيد بهشتي ، شهيد مطهري ، شهداي محراب و ديگر شهداي انقلاب همه انسانهاي ميانه رو و متعادلي بودند كه هيچگونه كج انديشي و كج روي در كار آنها مشاهده نمي شد. 

ملت ما پس از ۳۵ سال به اعتدال رسيده اند و گفتمان تفريط و افراط را كنار زده و انديشه اعتدال را برگزيده و به استقبال آن رفته اند . 


راه حراست از گفتمان اعتدال به عنوان يك نهال نوپا چيست ؟ 


** زمام امور را بايد به دست عقلا و انديشمندان بسپاريم. بايد اجازه ندهيم انسانهاي سبك سر ، سطحي نگر، كم تعقل و احساساتي كه هيچگونه درك و فهمي بجز احساسات و تعصب ندارند در مسندهاي مهم و در جايگاههاي تصميم گيري قرار گيرند. تصميم گيري را بايد به دست عقلاي قوم بسپاريم . 

اگر عقلا حاكم باشند هرگز مسير منحرف نمي شود ولي به مجرد اينكه كار به دست انسانهاي افراطي سپرده مي شود بايد در انتظار باشيم كه بخشي از جامعه به سمت افراط برود كه فسادهاي را هم در پي خواهد داشت كه گاهي درسنوات گذشته آثار آن را ديده ايم. 

دولت ، قواي ديگر ، كليت نظام و مهره هاي اصلي و اثرگذار بايد كساني باشند كه از عقل و خرد و انديشه كافي علاوه بر ديانت قوي برخوردار باشند. 


وظيفه مردم براي مراقبت و پاسداري از انديشه اي كه برگزيده، چيست؟ 


**مردم هم بايد در برابر افراط ها و تفريط ها ايستادگي كنند.در گذشته گاهي در جناح هاي سياسي حركت هاي افراطي ايجاد مي شده كه بزرگان آن جناح در برابر افراطيون موضع گيري نمي كردند و همين موجب مي شد كه جريان افراطي توسعه پيدا مي كرد و قدرت مي گرفت و هرچه به بار مي آورد به حساب سران آن جناح نوشته مي شد. 

خوب است كه تمام افراد ، انديشمندان ، فعالان سياسي ، جناج سياسي و ... مراقب باشند و هم خودشان مسير اعتدال را بشناسند و براساس آن حركت كنند و هم در مقابل جريان هاي افراطي و تفريطي مقابله كنند و نگذارند اين حركتها رشد كنند. 


نقش رسانه ها در اين ميان چيست ؟ 

** رسانه ها در اين زمينه نقش اثر گذاري دارند.همانگونه كه چشم و گوش و زبان مردم هستند رسالت آموزش ، توجيه كردن و تبيين مفاهيم و حقايق را برعهده دارند. 

بايد رسانه ها بسرعت در تبيين و تشريع مفهوم و ابعاد آن براي جامعه گام بردارند. به مصاحبه شخصيت ها در اين زمينه بسنده نشود . مثلا رسانه ملي يا رسانه هاي ديگركشور مانند خبرگزاري ها ، مطبوعات و ....بايد به اين قضيه بپردازند و مردم را توجيه كنند در اين صورت حتي اگر كساني كه دچار اشتباه شده بودند و مسير افراط و تفريط را طي كرده بودند به اشتباه خود پي برده و مسير اعتدال را انتخاب مي كنند . با اين اقدام رسانه ها جريان افراط بسيار اندك شده و منزوي مي شوند .بنابراين رسانه ها بسيار نقش آفرين هستند و مي توانند نقش مهمي در اين موضوع داشته باشند. 


همانگونه كه اشاره كرديد برخي مواقع در درون احزاب نيروهاي افراطي هستند كه موضع گيري هاي داشته و سران آن حزب به دلايل مختلف واكنشي به مطالب افراطي آنها نشان نمي دهند . اگر موافق باشيد كمي به گذشته برگرديم ، يعني دوران اصلاحات و برخي تندروي ها . سئوال من اين است آيا در اين دوران هم احتمال بروز و ظهور برخي رفتارهاي افراطي گري از سوي برخي حاميان آقاي روحاني يا دوم خردادي ها وجود دارد يا نه ، از آن دوران تجربه اي براي كمك به اين دوران اندوخته ايد؟ ممكن است اگر نيروهاي دوم خرداد مجددا بخواهند آن اشتباهات را مرتكب شوند شما به عنوان عقلاي دوم خرداد مقابل آنها بايستيد و به انديشه اعتدال كمك كنيد؟ 


**در دوم خرداد يك حماسه مردمي بوجود آمد كه داستان مفصلي دارد .آفريننده اين حماسه هم پس از عنايت پروردگار مردم و نيروهاي وفادار به انقلاب و امام راحل بودند . 

پس از پيروزي دوم خرداد متاسفانه جمعي از نيروهاي تندرو آمدند و زمام بخشي از امور را بدست گرفتند. فضا باز شد و رسانه ها تا حد زيادي آزاد شدند و امكانات زيادي در اختيار اصلاح طلبان قرار گرفت. 

دو قوه يعني قوه مجريه و مقننه در اختيار اين جناح قرار گرفت. برخي از نيروهاي تندور نوعي انحصار طلبي بر فضاي اصلاحات پيدا كردند بگونه اي كه حتي بزرگان اصلاح طلب كه پرچمدار جريان دوم خرداد بودند به انزوا كشيده شدند و فريادها ، نصايح و هشدار هاي آنها را مورد توجه قرار ندادند. 

در مجلس و خارج از مجلس شاهد اين مسائل بوديم . اگر به آرشيو روزنامه هاي آن دوران نگاه كنيد مصاحبه هاي آنها و واكنش هاي بزرگان اصلاح طلب را مي بينيد. 

حتي ناچار بوديم درآن مقطع عليه دوستان مان نقد كنيم و حتي برخي از اين موضع گيري ها و مصاحبه ها را به نقد بكشانيم و رد كنيم قبل از اينكه ديگران وارد اين مباحث شوند. 

در آن چند سال مجموعه اي توانسته بود در باطن زمام جريان فكري اصلاحات را بدست بگيرد هرچند بزرگان اصلاح طلب در راس قوه مجريه و مقننه بودند و نيروهاي ديگر اصلاح طلب در مسئوليت هاي مهمي بودند ولي از نظر اثر گزاري دست چندم بودند. به اصطلاح تصميم گيران و تصميم سازان كسان ديگري بودند كه آنها را معتدل نمي دانستند. 

حركت افراطي گري موجب شد تا ما فضاي دوم خرداد را با يك راي بسيار بالا از دست داديم و كشور به دست جرياني افتاد كه هشت سال بر كشور و سرنوشت مردم حاكم باشند ؛جرياني كه اعضاي آن به گونه اي پيش رفتند كه حتي آنهايي كه نقش عمده اي در پيروزي اين دولت داشتند احساس خطر كردند و خود آنها نام جريان انحرافي را بر روي آن گذاشتند . 

به عبارتي افراطيون اصلاح طلب موجب شدند كه اصلاحات به انزوا كشيده شود و ذهنيت غلطي در مردم شكل بگيرد كه اصلاحلات يعني اين! 

بعد از آن جريانات انحرافي به اصطلاح آقايان با مولفه هاي تند ، راديكال و غير معقول در درون جريان اصولگرايي شكل گرفت كه توانست اصولگرايان را به حاشيه براند و توانست چند سال بر كشور حاكم باشد. 

مردم از هر دو جريان افراطي زده شدند . مردم اصلاحات و اصولگرايي را منهاي افراط مي خواستند . 

وقتي مردم به اين جمع بندي رسيدند دنبال يك جريان زلال ، صاف و پاك بودند كه هم اصلاحات را قبول داشته باشد و هم به مباني ديني و عقلاني پايبند باشد و هيچگونه شائبه اي را نداشته باشد . 

شعارهاي آقاي روحاني و حاميان وي خواست مردم را تبيين مي كرد . به همين دليل به استقبال آن رفتند و آن را انتخاب كردند. 


الان شما از افراطي گري هاي اصلاح طلبان و اصولگرايان چه درسهايي آموخته ايد كه به دولت روحاني و اعتدال مد نظر شما كمك مي كند؟ 

**وقتي قرار است از هر دو جبهه استفاد شود بايد از عقلاي هردو جبهه استفاده شود از آنهايي كه در گذشته و حال مسير انحراف و افراط را نپيموده اند بايد استفاده كند . علاوه بر استفاده از نيروهاي معتدل هر دو گروه بايد در فرهنگ سازي ، تصميم سازي و سياست گذاري مسير اعتدال رعايت شود . 

بحمدالله هم آقاي روحاني هم بزرگان اصلاح طلب هم بزرگان اصولگرا منهاي جريان انحرافي همه به اين نتيجه رسيده اند كه مي شود در كشور وحدت و انسجام حاكم باشد و همه فعالان و مسئولان با صفا و صميميت در كنار هم باشند و برادرانه با هم در يك فضاي اميد و شادي در كشور زندگي كرد. 


پيش بيني شما از آينده جريان اعتدال در كشور چيست ؟ آيا احتمال دارد مجددا گرفتار جريان افراطي شود؟ 

**ببينيد ، اين آفت ها و آسيب ها بطور كلي از جامعه رخت برنخواهد بست. تضميني نيست كه با جواب رد مردم در مقطعي اين جريان افراطي كنار زده شده باشند و خطر آنها براي هميشه محو خواهد شد ، خير ، بلكه آنها هميشه يك خطر بالقوه محسوب مي شوند يعني الان مردم و مسئولان به اين نتيجه رسيده اند كه يكي از آفات و آسيب هاي انقلاب و نظام و ملت و كشور افراط گري به هر شكل و در هر قالبي است. بايد سعي شود كه اين تفكر كاملا براي مردم تبيين شود كه هيچ جايگاهي براي مردم نداشته باشد . افراط گرها را اولا ارشاد ،اصلاح وهدايت واگر افرادي هستند كه دست به اقدامات افراطي گري مي زنند همه متوجه باشند كه به آنها ميدان ندهند . 

معتقدم در گذشته هم اگر مسئولان و مراكز قدرت به افراطيون ميدان نمي دادند آنها نمي توانستند اين ضربه ها را به كشور ما وارد كنند . 

همه نهادهاي انقلاب كه نيروهاي افراطي مي توانند به عنوان سپر از آن استفاده كنند و از آن جايگاهي براي خودشان تعريف كنند و بتوانند برنامه ريزي كنند بايد مراقب باشند. درست است كه شعار اعتدال را رئيس جمهور و اصلاح طلبان و حاميان آنها داده اند ولي يك حركت سيال و مواج مردمي شده است كه در تمام اركان كشور از آن انرژي مثبت مي گيرند و احساس نشاط مي كنند . 

به همين دليل همه بايد خودشان را موظف بدانند كه اين حركت را تقويت كرده و در حوزه خودشان آن را پرورش دهند. اين در واقع يك انديشه اسلامي و عقلاني است كه بار ديگر ظهور و بروز پيدا كرده و همه موظف هستند كه به اشكال مختلف و به عنوان يك فرهنگ به آن كمك كنند و هم در عمل به مرحله اجرا در بياورند . 

مثلا قوه قضاييه يا قوه مقننه در مسئوليت هاي مديريتي با نيروهاي افراطي برخورد ارشادي – اصلاحي يا حذفي بكند تا اين شيوه افراطي گري به قوه قضاييه يا قوه مقننه كشيده نشود. 

همه بايد خودشان را در مقابل حراست از اين شجره طيبه مسئول بدانند تا در سالهاي آينده ميوه هاي گوارايي را به اين كشور تقديم كند تا مردم بار ديگر طعم شيرين انقلاب و آرمانهاي انقلاب را بچشند. 


آيا شما احتمال مي دهيد نيروهاي افراطي براي به شكست كشاندن گفتمان اعتدال در جامعه بخواهند كارشكني هاي در مسير فعاليت دولت انجام بدهند ؟ 

**از قديم گفته اند كه الغريق يتشبث بكل حشيش يعنيكسي كه غرق شده به هر خار و خاشاكي چنگ مي زند كه خودش را نجات دهد . وقتي آنها اين حركت و سيل مردمي را ديدند احساس كردند كه شكست خورده اند طبيعي است كه بسادگي كنار نرفته و تسليم نمي شوند . مقاومت مي كنند و يكي از مظاهر مقاومت آنها كارشكني در برابر دولت اعتدال است . كارشكني به اين معنا كه نگذارند اين حركت موفق باشد و كاري كنند كه نشان دهند دولت ، دولت ناكارآمدي است . 

من ضمن تاييد مذاكرات مجلس و استفاده نمايندگان از حق قانوني خود و تاكيد بر اظهار نظر شجاعانه و آزادانه آنها، معتقدم نمايندگان نبايد ادبيات غير اخلاقي و غير فرهنگي داشته باشند. نبايد فرهنگ تندروي را در مذاكرات خود به جامعه القاء كنند. 

در چهار روزي كه بحث راي اعتماد به كابينه در مجلس مطرح بود شاهد بوديم كه يك جريان افراطي بدون ورود به بحث هاي كارشناسي تصميم گرفته بودند كه از همين ابتدا با دولت روحاني برخورد كنند . اين تصميم آنها قبل از مذاكرات راي اعتماد به ما منتقل شده بود كه نشان مي دهد كارهاي آنها جنبه كارشناسي و علمي ندارد . 


چه تصميمي گرفته بودند ؟ 

**تصميم گرفته بودند كه تعدادي از وزراي آقاي روحاني را بيندازند كه اين دولت فشل بشود ، ناكارآمد باشد . روي نيروهاي بسيار توانمند هم تكيه كرده بودند . مثلا دكتر نجفي وزير پيشنهادي آموزش و پرورش ، زنگنه و ربيعي و سلطاني فر و ميلي منفرد كساني بودند كه در رشته خودشان از پيشكسوت ها و طراحان بودند و تاريخ پس از انقلاب نشان مي دهد كه منشاء خدمات زيادي بودند . آنها مي خواستند اينها راي اعتماد كسب نكنند و به عبارتي ديگر مي خواستند دست دولت و ملت را از آنها كوتاه كرده و افراد ناكارآمد را به دولت تحميل كنند. 


يعني اولين كارشكني خود را اينگونه شروع كردند ؟ خبر شما دقيق است ؟ 

** بله خبر دقيق است.دستور العمل هايي كه از تئورسين هاي خود مي گرفتند اين را به آنها ديكته كرده بود. 


چطور در برخي موارد موفق نشدند ؟ 

** تا حدي موفق شدند . اولا سه وزير دولت آقاي روحاني را كه سه وزير بسيار حساس بود راي اعتماد نگرفتند. در آستانه بازگشايي مدارس و دانشگاهها يا بخش جوانان و ورزش كه بسيار تعيين كننده است.الان سه وزارتخانه را بدون وزير گذاشته اند و رئيس جمهور مجبور شد براي آنها سرپرست بگذارد ولي هنوز هم ادامه مي دهند و براي سرپرستها برنامه ريزي و نوار سازي كرده و شبنامه تهيه مي كنند و تلاشهايي ديگري مي كنند كه مدارس و دانشگاهها متزلزل باشند و كارها بخوبي پيش نرود. 

خوشبختانه تعداد زيادي از نمايندگان مجلس تحت تاثير اينها قرار نگرفتند. فراكسيون آنها بالغ بر ۵۰تا ۶۰ نماينده دارد و قسم خورده بودند كه يا به همه اعضا يا به بخشي از اعضا به دولت آقاي روحاني راي ندهند . برخي از نماينده ها هم تحت تاثير آنها قرار گرفتند . لذا فراكسيون رهروان ولايت هم متاسفانه تصميم گرفت نسبت به اين سه وزير راي منفي بدهد ولي با همه تصميمات ديديم كه اين سه وزير راي بالايي هم داشتند. 

اگر مجلس ضعيفي بود اكثريت دولت روحاني با اين هجمه راي نمي آورد و آنهايي هم كه راي مي آوردند راي شكننده اي بايد مي آوردند ولي ديديم كه وزراي كه راي مثبت گرفتند با راي بسيار بالايي راي آوردند و آنهايي هم كه راي نياوردند با فاصله يك راي يا دو راي موفق نشدند وزير شوند . اين همه تلاش شبانه روزي در فراكسيون ها ، پخش شبنامه ، پخش جزوه و موارد غير اخلاقي كه سابقه نداشته است در مجلس نتيجه اش اين شد. 


توزيع كنندگان اين شبنامه ها و .. مشخص هستند ؟ 

** بله مشخص هستند . هيات رئيسه مجلس مي داند چه كساني اينها را پخش كرده اند. 


اعلام اسامي آنها به مردم آيا شيوه مناسبي براي جلوگيري از تكرار اين اقدامات غير اخلاقي نيست ؟ 

**چرا ولي ملاحظاتي دارند . برخي ملاحظات قانوني ، اخلاقي و ... كه با هم دارند مانع از اعلام اسامي مي شود.اعلام بررسي حادثه تلخ قم خيلي خوب بود . يك جريان را مشخص كرد. جرياني كه مدعي است ما بايد به كشور فكر و انديشه بدهيم و خيز برداشته بود كه همه قدرت را در كشور بگيرد و بسياري از حوادث گذشته هم ريشه در اين گروه دارد . 

خوشبختانه اين اقدام بود ولي اينكه افراد را مشخص كنند قواعد و ضوابطي دارد كه بايد در آن قواعد و ضوابط در اين خصوص بحث و گفتگو كرد ولي بايد در جامعه اين فرهنگ را به مردم بشناسانيم چرا كه با كنار گذاشتن فرد افراطي تا زماني كه فكر افراطي همچنان در جامعه زنده است ريشه اي عمل نكرده ايم . بايد افكار افراطي را به مردم شناساند تا هركسي كه داراي اين افكار باشد و مروج آن باشد از طرف مردم طرد شود. 


اين جريان كه مد نظر شما است سالهاي طولاني است در بودجه ارائه شده به مجلس توسط دولتها رديف اعتباري ميلياردي دارد.تخصيص اعتبار از سوي حاكميت به اين جريان اين پيام را به مردم مي دهد كه به نوعي حكومت دنبال بزرگ شدن و حاكم شدن اين جريان است و مورد تاييد هستند. نظر شما را در اين خصوص مي شنويم ؟ 

**درست است. مسئولان نيز در تقويت اين جريان نقش موثري داشتند. ببينيد سركرده هاي اين جريان پيش از انقلاب با حضرت امام همراه نبودند و گفتند زماني كه مردم شهيد مي دادند اينها جشن مي گرفتند . اشاره من به نيمه شعباني كه حضرت امام فرموده بود مردم بخاطر شهيد شدن تعدادي از ياران انقلاب جشن نگيرند و اينها جشن نيمه شعبان گرفته بودند. 

همه مردم عزاداري كردند ولي اين جريان شروع كردند به چراغاني كردن و جشن گرفتن و دهن كجي به دستور امام و مقابل امام ايستادند . 

بله ، اين جريان مقابل امام ايستاد . همان زماني كه مردم مبارزه مي كردند سران اين جريان در بين مردم ايجاد شكاف و اختلاف مي كردند . 

بد نيست اين را بدانيد يك روز يكي از طلبه ها پيش من آمد و گفت سركرده اين جريان در خيابان چهارمردان قم عليه دكتر شريعتي سخنراني مي كرد . مرحوم دكتر شريعتي شخصيتي انقلابي بود هرچند نقطه ضعفهايي داشت ولي نقطه قوت هايي هم داشت و نقش زيادي در انقلاب داشت . بزرگان انقلاب هم او را به عنوان چهره اي اثر گذار قبول دارند. 

وقتي انقلاب داشت اوج مي گرفت و مردم دنبال اين بودند كه تيشه به ريشه رژيم ستمشاهي بزنند اين آقا عليه دكتر شريعتي صحبت مي كرد و او را به عنوان كافر و مشرك معرفي كرد و گفته بود من در مبارزه با دكتر شريعتي حاضرم كفن بپوشم و اگر در اين راه كشته هم شوم شهيدم .اين تفكر ايشان قبل از انقلاب است. امام بخوبي نسبت به اينها آگاه بود و تا لحظه ارتحالش هرگز نامي از اينها نبرد و كمترين توجه ويژه اي به آنها نداشت هرچند به عنوان شهروند عادي آنها را قبول داشت ولي امكاناتي به آنها نداد . كوچكترين سمتي به آنها نداد . امام به آنها ميدان نداد چون آنها را خطرناك مي دانست... 


يعني شما بزرگترين تهديد دولت اعتدال آقاي روحاني را همين جريان مي دانيد؟ 

**...اين جريان صددرصد متحجرانه ، ارتجاعي و در باطن ضد انقلابي است . اين همان جرياني است كه امام بارها از آن احساس خطر مي كردند. 


اين جريان به گفته شما ضد امام است اما موسسات اين جريان به گفته خودشان، در حال ترويج انديشه هاي امام راحل هستند، اين دوگانگي نيست؟ 

**بله ،جالب اين است كه در اين كشور هر كسي تندترين موضع را به امام داشته باشد با نام امام جلو مي آيد. يعني از سفره و خوان كرم امام استفاده مي كنند و ضربه مي زنند. اين يكي ازشگردهاي اينها است كه با شعار امام و با شعار ولايت جلو مي آيند. 

حتي نسبت به ولايت فقيه چه برنامه هاي داشته و دارند. الان براي سالهاي بعد برنامه دارند و برنامه ريزي مي كنند.خودشان را از پيشتاز ترين گروهها نسبت به ولايت فقيه مي دانند ولي من معتقدم اينها اساس انقلاب را قبول ندارند. اگر امام با انجمن حجتيه آنطور برخورد مي كند و مي فرمايد كه اينها جزء خطرهاي بزرگ براي انقلاب و نظام هستند براي اين بود كه اين تفكر را خطرناك مي دانست . اين جريان الان با جريان ارتجاعي سنتي كه امام به عنوان جريان ولايتي سنتي از آن تعبير مي كرد پيوند خورده است . 

الان در جامعه ما يك جريان ارتجاعي افراطي قدرتمند شكل گرفته كه براي آينده دور و نزديك كشور و انقلاب برنامه هاي بسيار گسترده اي دارند لذا همه عقلاي قوم ازهمه جريانات بايد مراقب باشند . 

يكي از خطرهاي بالقوه انقلاب و نظام اينها هستند .بايد امكانات را از آنها پس گرفت.مجلس و دولت مجاز نيستند براي آنها بودجه اختصاص و اعتبار بدهد. حتي اموال عمومي آنها را مسترد نمايد چرا كه اين جريان مقابل مردم ايستاده اند... جريان اعتدال كه بوجود آمده كاملا مخالف و در مقابل آنها است و طبيعي است كه با آن مقابله مي كند . 


جريان اعتدال و دولت روحاني براي كنترل و مهار اين جريان افراطي چه كند ؟ 

**معتقدم بايد مهره هاي اينها را بشناسند . در دولت و سازمانها مهره چيني كرده اند و مهره هاي موثري دارند كه بايد شناسايي و ميدان را از آنها گرفت .امكانات ، بودجه ها و تريبون ها را بايد از آنها گرفت . به عنوان شهرونداني كه داراي تفكري هستند محترمند.ما معتقد به جامعه چند صدايي هستيم و حتي معتقد به حذف حتي جريان ارتجاعي نيستيم ولي بايد امكانات و ميدان را از آنها گرفت و بايد در اختيار كساني باشد كه عاقل ، خردمند واعتدال گرا باشند. با سلب امكانات و بودجه ها منزوي مي شوند ولي اگر امكانات و تريبون ها در اختيار آنها باشد دوباره خطر آنها از بالقوه به بالفعل در خواهد آمد . 


نقش آقاي روحاني و تفكر اعتدال در اين مبارزه با جريان افراطي چيست ؟ 

**تيم اجرايي آقاي روحاني بايد تلاش كنند تا اين اميد ايجاد شده ادامه داشته باشد و البته يك تيم مشاوره اي دارد كه از عقلا و انديشمندان كه بايد دولت ايشان را كمك كند چرا كه تنها كار اجرايي مهم نيست . 

اين افراد بايد خطرات را شناسايي و رصد كرده و به آقاي روحاني و دولت ايشان و نظام اعلام كنند. اينقدر كه آقاي روحاني نياز به اينگونه مشاوره هاي فكري دارد به كارهاي اجرايي نيازي ندارد چرا كه حرف ايشان حرف نو و تازه اي است و براي پيشبرد اهدافش قطعا نياز به كمك فكري همه انديشمندان دارد . 

رسانه ها بايد در اين زمينه هم دولت را كمك كنند. ما معتقد به افشاگري نيستم بلكه بايد فرهنگ سازي كنند . سالهاي اخير در حوزه فرهنگ ما بسيار آسيب ديدم كه همه معلول اين جريان افراطي است .به اعتقادات و باورهاي مردم آسيب زده شده و بايد بازسازي شوند و چه بسا وزير و وكيل نتوانند اين كار را انجام دهند. بايد نخبگان و انديشمندان كمك كنند كه چگونه اين جريان زلال و شفاف به پيروزي برسد و اين جريانات انحرافي و افراطي مانند كف روي آب از بين بروند. مشاور سابق محمد خاتمي رييس جمهوري اسبق ايران در گفت وگويي تفصيلي با خبرنگار سياسي ايرنا اظهارداشت:مردم به دنبال يك جريان زلال ، صاف و پاك بودند كه هم اصلاحات را قبول داشته باشد و هم به مباني ديني و عقلاني پايبند باشد و هيچگونه شائبه اي نداشته باشد . شعارهاي آقاي روحاني و حاميان وي خواست مردم را تبيين مي كرد و به همين دليل به استقبال آن رفتند و آن را انتخاب كردند. 

وي در بخش ديگري از اين گفت و گو با هشدار به خطر بازگشت افراط گراها به عرصه قدرت ، تصريح كرد: الان در جامعه ما يك جريان ارتجاعي افراطي قدرتمند شكل گرفته كه براي آينده دور و نزديك كشور و انقلاب برنامه هاي بسيار گسترده اي دارد لذا همه عقلاي قوم ازهمه جريانات بايد مراقب باشند . يكي از خطرهاي بالقوه انقلاب و نظام اينها هستند. 

اين صاحبنظر سياسي افزود: بايد افكار افراطي را به مردم شناساند تا هركسي كه داراي اين افكار باشد و مروج آن باشد از طرف مردم طرد شود. 

گفت وگو با منتجب نيا با اين پرسش آغاز شد كه چطور شد گفتمان اعتدال در انتخابات اخير رياست جمهوري مورد اقبال مردم قرار گرفت؟ 


**اعتدال مفهومي است كه هم با طبيعت و فطرت افراد جامعه سازگار است و هم با عقلانيت و خرد ورزي به جهت اينكه جهان آفرينش برپايه عدل و اعتدال پايه ريزي شده است. 

اعتدال از عدل است يعني عدالت ورزي و بر مرز عدل حركت كردن و از مرز خارج نشدن ، بنابراين آفرينش برپايه اعتدال است. 

اعتدال يك مفهوم بسيار شناخته شده در جامعه ما است و لذا وقتي كسي شعار اعتدال مي دهد مردم با تمام وجود از آن استقبال مي كنند. 


اعتدال تا چه اندازه مورد نياز كشور بود كه مردم به اين به شعار گرايش پيدا كردند؟ 


**انقلاب اسلامي ما انقلاب اعتدال بود . امام بزرگوار ، پيشواي اعتدالگريان بود.اگر انقلاب راه تفريط را مي رفت به پيروزي نمي رسيد و اگر راه افراط را مي رفت به يك كودتاي خونين منتهي مي شد. 

نظام جمهوري اسلامي بر پايه اعتدال بنا شد و حتي اصول قانون اساسي از منظر فرهنگي ، سياسي و .... برپايه اعتدال است .برخي جريانات سياسي پس از انقلاب راه تفريط را رفتند و برخي راه افراط را اما خوشبختانه بزرگان منادي اعتدال بودند . 

شهيد بهشتي ، شهيد مطهري ، شهداي محراب و ديگر شهداي انقلاب همه انسانهاي ميانه رو و متعادلي بودند كه هيچگونه كج انديشي و كج روي در كار آنها مشاهده نمي شد. 

ملت ما پس از ۳۵ سال به اعتدال رسيده اند و گفتمان تفريط و افراط را كنار زده و انديشه اعتدال را برگزيده و به استقبال آن رفته اند . 


راه حراست از گفتمان اعتدال به عنوان يك نهال نوپا چيست ؟ 


** زمام امور را بايد به دست عقلا و انديشمندان بسپاريم. بايد اجازه ندهيم انسانهاي سبك سر ، سطحي نگر، كم تعقل و احساساتي كه هيچگونه درك و فهمي بجز احساسات و تعصب ندارند در مسندهاي مهم و در جايگاههاي تصميم گيري قرار گيرند. تصميم گيري را بايد به دست عقلاي قوم بسپاريم . 

اگر عقلا حاكم باشند هرگز مسير منحرف نمي شود ولي به مجرد اينكه كار به دست انسانهاي افراطي سپرده مي شود بايد در انتظار باشيم كه بخشي از جامعه به سمت افراط برود كه فسادهاي را هم در پي خواهد داشت كه گاهي درسنوات گذشته آثار آن را ديده ايم. 

دولت ، قواي ديگر ، كليت نظام و مهره هاي اصلي و اثرگذار بايد كساني باشند كه از عقل و خرد و انديشه كافي علاوه بر ديانت قوي برخوردار باشند. 


وظيفه مردم براي مراقبت و پاسداري از انديشه اي كه برگزيده، چيست؟ 


**مردم هم بايد در برابر افراط ها و تفريط ها ايستادگي كنند.در گذشته گاهي در جناح هاي سياسي حركت هاي افراطي ايجاد مي شده كه بزرگان آن جناح در برابر افراطيون موضع گيري نمي كردند و همين موجب مي شد كه جريان افراطي توسعه پيدا مي كرد و قدرت مي گرفت و هرچه به بار مي آورد به حساب سران آن جناح نوشته مي شد. 

خوب است كه تمام افراد ، انديشمندان ، فعالان سياسي ، جناج سياسي و ... مراقب باشند و هم خودشان مسير اعتدال را بشناسند و براساس آن حركت كنند و هم در مقابل جريان هاي افراطي و تفريطي مقابله كنند و نگذارند اين حركتها رشد كنند. 


نقش رسانه ها در اين ميان چيست ؟ 

** رسانه ها در اين زمينه نقش اثر گذاري دارند.همانگونه كه چشم و گوش و زبان مردم هستند رسالت آموزش ، توجيه كردن و تبيين مفاهيم و حقايق را برعهده دارند. 

بايد رسانه ها بسرعت در تبيين و تشريع مفهوم و ابعاد آن براي جامعه گام بردارند. به مصاحبه شخصيت ها در اين زمينه بسنده نشود . مثلا رسانه ملي يا رسانه هاي ديگركشور مانند خبرگزاري ها ، مطبوعات و ....بايد به اين قضيه بپردازند و مردم را توجيه كنند در اين صورت حتي اگر كساني كه دچار اشتباه شده بودند و مسير افراط و تفريط را طي كرده بودند به اشتباه خود پي برده و مسير اعتدال را انتخاب مي كنند . با اين اقدام رسانه ها جريان افراط بسيار اندك شده و منزوي مي شوند .بنابراين رسانه ها بسيار نقش آفرين هستند و مي توانند نقش مهمي در اين موضوع داشته باشند. 


همانگونه كه اشاره كرديد برخي مواقع در درون احزاب نيروهاي افراطي هستند كه موضع گيري هاي داشته و سران آن حزب به دلايل مختلف واكنشي به مطالب افراطي آنها نشان نمي دهند . اگر موافق باشيد كمي به گذشته برگرديم ، يعني دوران اصلاحات و برخي تندروي ها . سئوال من اين است آيا در اين دوران هم احتمال بروز و ظهور برخي رفتارهاي افراطي گري از سوي برخي حاميان آقاي روحاني يا دوم خردادي ها وجود دارد يا نه ، از آن دوران تجربه اي براي كمك به اين دوران اندوخته ايد؟ ممكن است اگر نيروهاي دوم خرداد مجددا بخواهند آن اشتباهات را مرتكب شوند شما به عنوان عقلاي دوم خرداد مقابل آنها بايستيد و به انديشه اعتدال كمك كنيد؟ 


**در دوم خرداد يك حماسه مردمي بوجود آمد كه داستان مفصلي دارد .آفريننده اين حماسه هم پس از عنايت پروردگار مردم و نيروهاي وفادار به انقلاب و امام راحل بودند . 

پس از پيروزي دوم خرداد متاسفانه جمعي از نيروهاي تندرو آمدند و زمام بخشي از امور را بدست گرفتند. فضا باز شد و رسانه ها تا حد زيادي آزاد شدند و امكانات زيادي در اختيار اصلاح طلبان قرار گرفت. 

دو قوه يعني قوه مجريه و مقننه در اختيار اين جناح قرار گرفت. برخي از نيروهاي تندور نوعي انحصار طلبي بر فضاي اصلاحات پيدا كردند بگونه اي كه حتي بزرگان اصلاح طلب كه پرچمدار جريان دوم خرداد بودند به انزوا كشيده شدند و فريادها ، نصايح و هشدار هاي آنها را مورد توجه قرار ندادند. 

در مجلس و خارج از مجلس شاهد اين مسائل بوديم . اگر به آرشيو روزنامه هاي آن دوران نگاه كنيد مصاحبه هاي آنها و واكنش هاي بزرگان اصلاح طلب را مي بينيد. 

حتي ناچار بوديم درآن مقطع عليه دوستان مان نقد كنيم و حتي برخي از اين موضع گيري ها و مصاحبه ها را به نقد بكشانيم و رد كنيم قبل از اينكه ديگران وارد اين مباحث شوند. 

در آن چند سال مجموعه اي توانسته بود در باطن زمام جريان فكري اصلاحات را بدست بگيرد هرچند بزرگان اصلاح طلب در راس قوه مجريه و مقننه بودند و نيروهاي ديگر اصلاح طلب در مسئوليت هاي مهمي بودند ولي از نظر اثر گزاري دست چندم بودند. به اصطلاح تصميم گيران و تصميم سازان كسان ديگري بودند كه آنها را معتدل نمي دانستند. 

حركت افراطي گري موجب شد تا ما فضاي دوم خرداد را با يك راي بسيار بالا از دست داديم و كشور به دست جرياني افتاد كه هشت سال بر كشور و سرنوشت مردم حاكم باشند ؛جرياني كه اعضاي آن به گونه اي پيش رفتند كه حتي آنهايي كه نقش عمده اي در پيروزي اين دولت داشتند احساس خطر كردند و خود آنها نام جريان انحرافي را بر روي آن گذاشتند . 

به عبارتي افراطيون اصلاح طلب موجب شدند كه اصلاحات به انزوا كشيده شود و ذهنيت غلطي در مردم شكل بگيرد كه اصلاحلات يعني اين! 

بعد از آن جريانات انحرافي به اصطلاح آقايان با مولفه هاي تند ، راديكال و غير معقول در درون جريان اصولگرايي شكل گرفت كه توانست اصولگرايان را به حاشيه براند و توانست چند سال بر كشور حاكم باشد. 

مردم از هر دو جريان افراطي زده شدند . مردم اصلاحات و اصولگرايي را منهاي افراط مي خواستند . 

وقتي مردم به اين جمع بندي رسيدند دنبال يك جريان زلال ، صاف و پاك بودند كه هم اصلاحات را قبول داشته باشد و هم به مباني ديني و عقلاني پايبند باشد و هيچگونه شائبه اي را نداشته باشد . 

شعارهاي آقاي روحاني و حاميان وي خواست مردم را تبيين مي كرد . به همين دليل به استقبال آن رفتند و آن را انتخاب كردند. 


الان شما از افراطي گري هاي اصلاح طلبان و اصولگرايان چه درسهايي آموخته ايد كه به دولت روحاني و اعتدال مد نظر شما كمك مي كند؟ 

**وقتي قرار است از هر دو جبهه استفاد شود بايد از عقلاي هردو جبهه استفاده شود از آنهايي كه در گذشته و حال مسير انحراف و افراط را نپيموده اند بايد استفاده كند . علاوه بر استفاده از نيروهاي معتدل هر دو گروه بايد در فرهنگ سازي ، تصميم سازي و سياست گذاري مسير اعتدال رعايت شود . 

بحمدالله هم آقاي روحاني هم بزرگان اصلاح طلب هم بزرگان اصولگرا منهاي جريان انحرافي همه به اين نتيجه رسيده اند كه مي شود در كشور وحدت و انسجام حاكم باشد و همه فعالان و مسئولان با صفا و صميميت در كنار هم باشند و برادرانه با هم در يك فضاي اميد و شادي در كشور زندگي كرد. 


پيش بيني شما از آينده جريان اعتدال در كشور چيست ؟ آيا احتمال دارد مجددا گرفتار جريان افراطي شود؟ 

**ببينيد ، اين آفت ها و آسيب ها بطور كلي از جامعه رخت برنخواهد بست. تضميني نيست كه با جواب رد مردم در مقطعي اين جريان افراطي كنار زده شده باشند و خطر آنها براي هميشه محو خواهد شد ، خير ، بلكه آنها هميشه يك خطر بالقوه محسوب مي شوند يعني الان مردم و مسئولان به اين نتيجه رسيده اند كه يكي از آفات و آسيب هاي انقلاب و نظام و ملت و كشور افراط گري به هر شكل و در هر قالبي است. بايد سعي شود كه اين تفكر كاملا براي مردم تبيين شود كه هيچ جايگاهي براي مردم نداشته باشد . افراط گرها را اولا ارشاد ،اصلاح وهدايت واگر افرادي هستند كه دست به اقدامات افراطي گري مي زنند همه متوجه باشند كه به آنها ميدان ندهند . 

معتقدم در گذشته هم اگر مسئولان و مراكز قدرت به افراطيون ميدان نمي دادند آنها نمي توانستند اين ضربه ها را به كشور ما وارد كنند . 

همه نهادهاي انقلاب كه نيروهاي افراطي مي توانند به عنوان سپر از آن استفاده كنند و از آن جايگاهي براي خودشان تعريف كنند و بتوانند برنامه ريزي كنند بايد مراقب باشند. درست است كه شعار اعتدال را رئيس جمهور و اصلاح طلبان و حاميان آنها داده اند ولي يك حركت سيال و مواج مردمي شده است كه در تمام اركان كشور از آن انرژي مثبت مي گيرند و احساس نشاط مي كنند . 

به همين دليل همه بايد خودشان را موظف بدانند كه اين حركت را تقويت كرده و در حوزه خودشان آن را پرورش دهند. اين در واقع يك انديشه اسلامي و عقلاني است كه بار ديگر ظهور و بروز پيدا كرده و همه موظف هستند كه به اشكال مختلف و به عنوان يك فرهنگ به آن كمك كنند و هم در عمل به مرحله اجرا در بياورند . 

مثلا قوه قضاييه يا قوه مقننه در مسئوليت هاي مديريتي با نيروهاي افراطي برخورد ارشادي – اصلاحي يا حذفي بكند تا اين شيوه افراطي گري به قوه قضاييه يا قوه مقننه كشيده نشود. 

همه بايد خودشان را در مقابل حراست از اين شجره طيبه مسئول بدانند تا در سالهاي آينده ميوه هاي گوارايي را به اين كشور تقديم كند تا مردم بار ديگر طعم شيرين انقلاب و آرمانهاي انقلاب را بچشند. 


آيا شما احتمال مي دهيد نيروهاي افراطي براي به شكست كشاندن گفتمان اعتدال در جامعه بخواهند كارشكني هاي در مسير فعاليت دولت انجام بدهند ؟ 

**از قديم گفته اند كه الغريق يتشبث بكل حشيش يعنيكسي كه غرق شده به هر خار و خاشاكي چنگ مي زند كه خودش را نجات دهد . وقتي آنها اين حركت و سيل مردمي را ديدند احساس كردند كه شكست خورده اند طبيعي است كه بسادگي كنار نرفته و تسليم نمي شوند . مقاومت مي كنند و يكي از مظاهر مقاومت آنها كارشكني در برابر دولت اعتدال است . كارشكني به اين معنا كه نگذارند اين حركت موفق باشد و كاري كنند كه نشان دهند دولت ، دولت ناكارآمدي است . 

من ضمن تاييد مذاكرات مجلس و استفاده نمايندگان از حق قانوني خود و تاكيد بر اظهار نظر شجاعانه و آزادانه آنها، معتقدم نمايندگان نبايد ادبيات غير اخلاقي و غير فرهنگي داشته باشند. نبايد فرهنگ تندروي را در مذاكرات خود به جامعه القاء كنند. 

در چهار روزي كه بحث راي اعتماد به كابينه در مجلس مطرح بود شاهد بوديم كه يك جريان افراطي بدون ورود به بحث هاي كارشناسي تصميم گرفته بودند كه از همين ابتدا با دولت روحاني برخورد كنند . اين تصميم آنها قبل از مذاكرات راي اعتماد به ما منتقل شده بود كه نشان مي دهد كارهاي آنها جنبه كارشناسي و علمي ندارد . 


چه تصميمي گرفته بودند ؟ 

**تصميم گرفته بودند كه تعدادي از وزراي آقاي روحاني را بيندازند كه اين دولت فشل بشود ، ناكارآمد باشد . روي نيروهاي بسيار توانمند هم تكيه كرده بودند . مثلا دكتر نجفي وزير پيشنهادي آموزش و پرورش ، زنگنه و ربيعي و سلطاني فر و ميلي منفرد كساني بودند كه در رشته خودشان از پيشكسوت ها و طراحان بودند و تاريخ پس از انقلاب نشان مي دهد كه منشاء خدمات زيادي بودند . آنها مي خواستند اينها راي اعتماد كسب نكنند و به عبارتي ديگر مي خواستند دست دولت و ملت را از آنها كوتاه كرده و افراد ناكارآمد را به دولت تحميل كنند. 


يعني اولين كارشكني خود را اينگونه شروع كردند ؟ خبر شما دقيق است ؟ 

** بله خبر دقيق است.دستور العمل هايي كه از تئورسين هاي خود مي گرفتند اين را به آنها ديكته كرده بود. 


چطور در برخي موارد موفق نشدند ؟ 

** تا حدي موفق شدند . اولا سه وزير دولت آقاي روحاني را كه سه وزير بسيار حساس بود راي اعتماد نگرفتند. در آستانه بازگشايي مدارس و دانشگاهها يا بخش جوانان و ورزش كه بسيار تعيين كننده است.الان سه وزارتخانه را بدون وزير گذاشته اند و رئيس جمهور مجبور شد براي آنها سرپرست بگذارد ولي هنوز هم ادامه مي دهند و براي سرپرستها برنامه ريزي و نوار سازي كرده و شبنامه تهيه مي كنند و تلاشهايي ديگري مي كنند كه مدارس و دانشگاهها متزلزل باشند و كارها بخوبي پيش نرود. 

خوشبختانه تعداد زيادي از نمايندگان مجلس تحت تاثير اينها قرار نگرفتند. فراكسيون آنها بالغ بر ۵۰تا ۶۰ نماينده دارد و قسم خورده بودند كه يا به همه اعضا يا به بخشي از اعضا به دولت آقاي روحاني راي ندهند . برخي از نماينده ها هم تحت تاثير آنها قرار گرفتند . لذا فراكسيون رهروان ولايت هم متاسفانه تصميم گرفت نسبت به اين سه وزير راي منفي بدهد ولي با همه تصميمات ديديم كه اين سه وزير راي بالايي هم داشتند. 

اگر مجلس ضعيفي بود اكثريت دولت روحاني با اين هجمه راي نمي آورد و آنهايي هم كه راي مي آوردند راي شكننده اي بايد مي آوردند ولي ديديم كه وزراي كه راي مثبت گرفتند با راي بسيار بالايي راي آوردند و آنهايي هم كه راي نياوردند با فاصله يك راي يا دو راي موفق نشدند وزير شوند . اين همه تلاش شبانه روزي در فراكسيون ها ، پخش شبنامه ، پخش جزوه و موارد غير اخلاقي كه سابقه نداشته است در مجلس نتيجه اش اين شد. 


توزيع كنندگان اين شبنامه ها و .. مشخص هستند ؟ 

** بله مشخص هستند . هيات رئيسه مجلس مي داند چه كساني اينها را پخش كرده اند. 


اعلام اسامي آنها به مردم آيا شيوه مناسبي براي جلوگيري از تكرار اين اقدامات غير اخلاقي نيست ؟ 

**چرا ولي ملاحظاتي دارند . برخي ملاحظات قانوني ، اخلاقي و ... كه با هم دارند مانع از اعلام اسامي مي شود.اعلام بررسي حادثه تلخ قم خيلي خوب بود . يك جريان را مشخص كرد. جرياني كه مدعي است ما بايد به كشور فكر و انديشه بدهيم و خيز برداشته بود كه همه قدرت را در كشور بگيرد و بسياري از حوادث گذشته هم ريشه در اين گروه دارد . 

خوشبختانه اين اقدام بود ولي اينكه افراد را مشخص كنند قواعد و ضوابطي دارد كه بايد در آن قواعد و ضوابط در اين خصوص بحث و گفتگو كرد ولي بايد در جامعه اين فرهنگ را به مردم بشناسانيم چرا كه با كنار گذاشتن فرد افراطي تا زماني كه فكر افراطي همچنان در جامعه زنده است ريشه اي عمل نكرده ايم . بايد افكار افراطي را به مردم شناساند تا هركسي كه داراي اين افكار باشد و مروج آن باشد از طرف مردم طرد شود. 


اين جريان كه مد نظر شما است سالهاي طولاني است در بودجه ارائه شده به مجلس توسط دولتها رديف اعتباري ميلياردي دارد.تخصيص اعتبار از سوي حاكميت به اين جريان اين پيام را به مردم مي دهد كه به نوعي حكومت دنبال بزرگ شدن و حاكم شدن اين جريان است و مورد تاييد هستند. نظر شما را در اين خصوص مي شنويم ؟ 

**درست است. مسئولان نيز در تقويت اين جريان نقش موثري داشتند. ببينيد سركرده هاي اين جريان پيش از انقلاب با حضرت امام همراه نبودند و گفتند زماني كه مردم شهيد مي دادند اينها جشن مي گرفتند . اشاره من به نيمه شعباني كه حضرت امام فرموده بود مردم بخاطر شهيد شدن تعدادي از ياران انقلاب جشن نگيرند و اينها جشن نيمه شعبان گرفته بودند. 

همه مردم عزاداري كردند ولي اين جريان شروع كردند به چراغاني كردن و جشن گرفتن و دهن كجي به دستور امام و مقابل امام ايستادند . 

بله ، اين جريان مقابل امام ايستاد . همان زماني كه مردم مبارزه مي كردند سران اين جريان در بين مردم ايجاد شكاف و اختلاف مي كردند . 

بد نيست اين را بدانيد يك روز يكي از طلبه ها پيش من آمد و گفت سركرده اين جريان در خيابان چهارمردان قم عليه دكتر شريعتي سخنراني مي كرد . مرحوم دكتر شريعتي شخصيتي انقلابي بود هرچند نقطه ضعفهايي داشت ولي نقطه قوت هايي هم داشت و نقش زيادي در انقلاب داشت . بزرگان انقلاب هم او را به عنوان چهره اي اثر گذار قبول دارند. 

وقتي انقلاب داشت اوج مي گرفت و مردم دنبال اين بودند كه تيشه به ريشه رژيم ستمشاهي بزنند اين آقا عليه دكتر شريعتي صحبت مي كرد و او را به عنوان كافر و مشرك معرفي كرد و گفته بود من در مبارزه با دكتر شريعتي حاضرم كفن بپوشم و اگر در اين راه كشته هم شوم شهيدم .اين تفكر ايشان قبل از انقلاب است. امام بخوبي نسبت به اينها آگاه بود و تا لحظه ارتحالش هرگز نامي از اينها نبرد و كمترين توجه ويژه اي به آنها نداشت هرچند به عنوان شهروند عادي آنها را قبول داشت ولي امكاناتي به آنها نداد . كوچكترين سمتي به آنها نداد . امام به آنها ميدان نداد چون آنها را خطرناك مي دانست... 


يعني شما بزرگترين تهديد دولت اعتدال آقاي روحاني را همين جريان مي دانيد؟ 

**...اين جريان صددرصد متحجرانه ، ارتجاعي و در باطن ضد انقلابي است . اين همان جرياني است كه امام بارها از آن احساس خطر مي كردند. 


اين جريان به گفته شما ضد امام است اما موسسات اين جريان به گفته خودشان، در حال ترويج انديشه هاي امام راحل هستند، اين دوگانگي نيست؟ 

**بله ،جالب اين است كه در اين كشور هر كسي تندترين موضع را به امام داشته باشد با نام امام جلو مي آيد. يعني از سفره و خوان كرم امام استفاده مي كنند و ضربه مي زنند. اين يكي ازشگردهاي اينها است كه با شعار امام و با شعار ولايت جلو مي آيند. 

حتي نسبت به ولايت فقيه چه برنامه هاي داشته و دارند. الان براي سالهاي بعد برنامه دارند و برنامه ريزي مي كنند.خودشان را از پيشتاز ترين گروهها نسبت به ولايت فقيه مي دانند ولي من معتقدم اينها اساس انقلاب را قبول ندارند. اگر امام با انجمن حجتيه آنطور برخورد مي كند و مي فرمايد كه اينها جزء خطرهاي بزرگ براي انقلاب و نظام هستند براي اين بود كه اين تفكر را خطرناك مي دانست . اين جريان الان با جريان ارتجاعي سنتي كه امام به عنوان جريان ولايتي سنتي از آن تعبير مي كرد پيوند خورده است . 

الان در جامعه ما يك جريان ارتجاعي افراطي قدرتمند شكل گرفته كه براي آينده دور و نزديك كشور و انقلاب برنامه هاي بسيار گسترده اي دارند لذا همه عقلاي قوم ازهمه جريانات بايد مراقب باشند . 

يكي از خطرهاي بالقوه انقلاب و نظام اينها هستند .بايد امكانات را از آنها پس گرفت.مجلس و دولت مجاز نيستند براي آنها بودجه اختصاص و اعتبار بدهد. حتي اموال عمومي آنها را مسترد نمايد چرا كه اين جريان مقابل مردم ايستاده اند... جريان اعتدال كه بوجود آمده كاملا مخالف و در مقابل آنها است و طبيعي است كه با آن مقابله مي كند . 


جريان اعتدال و دولت روحاني براي كنترل و مهار اين جريان افراطي چه كند ؟ 

**معتقدم بايد مهره هاي اينها را بشناسند . در دولت و سازمانها مهره چيني كرده اند و مهره هاي موثري دارند كه بايد شناسايي و ميدان را از آنها گرفت .امكانات ، بودجه ها و تريبون ها را بايد از آنها گرفت . به عنوان شهرونداني كه داراي تفكري هستند محترمند.ما معتقد به جامعه چند صدايي هستيم و حتي معتقد به حذف حتي جريان ارتجاعي نيستيم ولي بايد امكانات و ميدان را از آنها گرفت و بايد در اختيار كساني باشد كه عاقل ، خردمند واعتدال گرا باشند. با سلب امكانات و بودجه ها منزوي مي شوند ولي اگر امكانات و تريبون ها در اختيار آنها باشد دوباره خطر آنها از بالقوه به بالفعل در خواهد آمد . 


نقش آقاي روحاني و تفكر اعتدال در اين مبارزه با جريان افراطي چيست ؟ 

**تيم اجرايي آقاي روحاني بايد تلاش كنند تا اين اميد ايجاد شده ادامه داشته باشد و البته يك تيم مشاوره اي دارد كه از عقلا و انديشمندان كه بايد دولت ايشان را كمك كند چرا كه تنها كار اجرايي مهم نيست . 

اين افراد بايد خطرات را شناسايي و رصد كرده و به آقاي روحاني و دولت ايشان و نظام اعلام كنند. اينقدر كه آقاي روحاني نياز به اينگونه مشاوره هاي فكري دارد به كارهاي اجرايي نيازي ندارد چرا كه حرف ايشان حرف نو و تازه اي است و براي پيشبرد اهدافش قطعا نياز به كمك فكري همه انديشمندان دارد . 

رسانه ها بايد در اين زمينه هم دولت را كمك كنند. ما معتقد به افشاگري نيستم بلكه بايد فرهنگ سازي كنند . سالهاي اخير در حوزه فرهنگ ما بسيار آسيب ديدم كه همه معلول اين جريان افراطي است .به اعتقادات و باورهاي مردم آسيب زده شده و بايد بازسازي شوند و چه بسا وزير و وكيل نتوانند اين كار را انجام دهند. بايد نخبگان و انديشمندان كمك كنند كه چگونه اين جريان زلال و شفاف به پيروزي برسد و اين جريانات انحرافي و افراطي مانند كف روي آب از بين بروند. 

ارسال نظرات
پربحث ترین عناوین