سیاست حسنهمجواری یکی از اصول اساسی اعتمادسازی میان کشورهاست. نهفقط ایران بلکه همه کشورها تلاش میکنند حداقل با همسایگان خود رابطه حسنه را پایهریزی کنند که اساس آن در موضوعات همجواری و منطقهای بهویژه در تبادل کالا و تجارت نمود مییابد. آنچه در رابطه با سفر دکترظریف به مسقط و اسلامآباد مطرح است، بهطور طبیعی به تداوم اهمیتدادن وزیر خارجه به کشورهای منطقه مرتبط است. دکترظریف با وجود تمرکز بر موضوع هستهای و رسیدن به راهکاری برای نتیجهبخششدن این پرونده، همچنان در سیاستهای منطقهای هم فعال است. این مسئله کاملا روشن است که ایران بهدنبال بهترین رابطه با همسایگان بوده و با برخی از آنها نیز به این شیوه پیش میرود اما یادمان نرود در سوی مقابل برخی از کشورهایی که از حلوفصل پرونده هستهای نگران هستند، تلاشهای زیادی صورت میدهند تا تخریب روابط آنها با کشورمان را در قالب افزایش ایرانهراسی و ارسال اطلاعات غیرصحیح مبنیبر دخالت ایران در حوزههای همجوار دنبال کنند. این مسئله طلب میکند سفرهایی انجام شود تا با تقویت رایزنیهای دو و چندجانبه، این تلاشها خنثی شود. اما موضوع سفر دکترظریف به عمان و پاکستان علاوهبر پیگیری سیاست حسنهمجواری، توضیح پیرامون آخرین تحولات هستهای و موضوع یمن را نیز احتمالا شامل میشود. عمان رابطه خوبی با ایران دارد و سطح انتظارات این کشور بهطور طبیعی در این رابطه بالاست. هم تحولات مربوط به جهان عرب مانند آنچه در عراق، سوریه و یمن در حال وقوع است و هم مسئله هستهای، برای این کشور مهم عربی حائزاهمیت است. این موضوع در دستگاه سیاست خارجی طبیعی است که با کشورهای نزدیکتر در منطقه، موضوعات مورد اهتمام طرفین مورد رایزنی قرار گیرد تا هم به شفافسازی کمک کند و هم اعتمادسازی را بهدنبال داشته باشد. در موضوع هستهای، بقیه همسایگان نیز برای تداوم اطمینان از اهداف صلحآمیز، از دیدارها و نشستهای مشترک استقبال میکنند تا به آنها اطمینانخاطر داده شود که فعالیتهای ایران در چارچوب تعریفشده مقررات بینالمللی پیش میرود و ضرری برای منطقه و سایر کشورها ندارد.
منظومه
این اعتماد متقابل گرچه در دولت گذشته دچار آسیبهایی شد اما امروز دولت بهدنبال استفاده حداکثری از پتانسیل روابط منطقهای است. نهفقط عمان و پاکستان نیاز دارند اطلاعات موثق را از طرف ایرانی در رابطه با مسائل مطرحشده دریافت کنند بلکه یقینا بقیه کشورهای همسایه هم در فهرست آقای ظریف قرار دارند. این دیدارها و اطمینانخاطر از نقش سازنده ایران در منطقه بهطورقطع در موضوع یمن تاثیرگذار است. از ورای این دیدارها، طرف مقابل که سعودیها باشند، کشورها را برای همکاری با خود فرامیخوانند. گرچه ارتباط عربستان و پاکستان در دوره جدید فراتر از اینهاست اما برای اسلامآباد رابطه با ایران نیز اولویت دارد. آنها تمایل دارند همچنان از کمکهای عربستان برخوردار باشند اما نه به قیمت کاهش روابط با ایران. در اظهارات مقامات پاکستانی نیز این موضوع تصریح شد که برای دفاع از عربستان آمادگی دارند اما برای دخالت در مسائل منطقه توجیهی ندارند. گرچه دولت فعلی پاکستان، گرایش بیشتر خود به عربستان را پنهان نمیکند اما فراموش نکنیم کشورها بهدنبال مجموعهای از منافع ملی هستند که ارتباط با یک کشور، نافی ارتباط مفید با سایر کشورها نیست. عربستان در تجاوز به یمن در مرحلهای بهسر میبرد که شاید برای مذاکره احساس نیاز جدی نکند. احتمالا در ذهن سعودیها، هنوز همه اهداف مدنظر برای گرفتن امتیازات لازم در پای میز مذاکره با سایر طرفها محقق نشده باشد اما میدانند شرایط ایدهآل روزهای اول را بهتدریج از دست میدهند و احتمال شکست نیروهای حوثی انصارالله و ارتش یمن روزبهروز کمرنگتر میشود. در این بین اختلافات عمیق تاریخی بین اعراب مانند مصر و سودان باید لحاظ شود که بهعنوان نمونه، عمان بیانیه شورای همکاری خلیجفارس درباره تجاوز به یمن را امضا نکرد. عربستان میخواهد قدرت مدیریت جهان عرب را با این جنگ به مصر و سایر کشورها نشان دهد. مصریها این را درک کردهاند و با وجود دریافت کمکهای زیاد از عربستان، مایل به پذیرش این رهبری نیستند. در آیندهای نزدیک این اختلافات در تجاوز به یمن، خود را بهتر نشان خواهد داد و ایران میتواند با رایزنیهای پرتعداد که در سفر قائممقام و معاون وزیرخارجه هم دنبال شد، فضای دیپلماتیک را تا حد زیادی تغییر دهد.
منبع: آرمان