شهر سرزنده و منظم، شهري است که در پرتو حاکميت قانون براي همه کساني که با اين شهر ارتباط جزيي و کلي دارند به راحتي بتوانند از وقت خود بهترين استفاده را کرده و زندگي راحت، سالم و بهداشتي داشته باشند. در چنين شهري همه در حرکتند و زمان براي کسي متوقف نمي شود و فعاليت آنها براي دولت، پول ساز است. يعني هرچه گردش اين چرخ روزانه مردم روغن کاري شود و راحت تر بگردد دولت در آمد بيشتري دارد. اتفاقا قسمت عمده درآمد در چنين شهرهايي صرف خدمات مورد نياز شهروندان شده و بيشترين درآمد نيز حاصل فعاليت افراد، شرکت ها و نهادهاي عمومي است که شهرداري ها نيز يکي از آنها هستند. چنين شهرهايي با هدف و راهبرد مشخصي طراحي، اجرا و مديريت مي شوند. شهر نماد شهرنشيني است که خود داراي مشکلات و ناهنجاري هاي دوران صنعتي و بعد از آن بوده و مهم ترين آن، آلودگي به فساد در انواع مختلف و پيدا و پنهان آن است که به دليل گستردگي شهر و قابل نظارت نبودن فعاليت هاي غيرقانوني افراد، ضربات شديدي بر پيکره اجتماع وارد مي کند. اما اگر تقسيم تلاش و فعاليت هاي شهروندان براي کسب روزي و منفعت سالم و حلال به طراحي شهري به منظور تسهيل ازدياد اميد به آينده، اعتماد به حکومت، شادابي هرچه بيشتر مردم براي تداوم فعاليت هاي شبانه روزي آنها بينجامد در آن صورت مي توان مدعي بود که آثار آسيب هاي اجتماعي، ناشي از شهرنشيني، به حداقل رسيده است.
شهرداري ها در غرب معمولاترکيبي از شهرداري و فرمانداري هستند که زير نظر شوراي شهر فعاليت مي کنند و عموما نيز نمايندگان احزاب در مناطق بوده و همزمان با انتخابات مجلس وارد مبارزه انتخاباتي شده و از سوي مردم هر ناحيه انتخاب مي شوند. بنابراين وسعت و حوزه عمل، اختيارات و قدرت تصميم گيري آنها نيز وسيع و تمامي ابعاد سياسي- اجتماعي جامعه را در حيطه کنترل و نظارت خود دارند. در اين سيستم، مردم در دو سطح تماس و همکاري با اعضاي شورا و نيز از طريق نهادهاي عمومي، خيريه و مدني، نقش زيادي در فعاليت هاي اجرايي دارند.
با اين سه مقدمه خلاصه- يعني خصوصيت راهبردي طراحي کالبد شهر براي کار و توليد، فسادهاي شهرنشيني و چگونگي مقتدر سازي شوراهاي شهر و روستا و نيز تقويت نقش شهرداري ها در مديريت اجتماعي- به بحث اصلي وارد مي شوم. اخباري که از فعاليت منتخبان شوراي اسلامي دور چهارم شهر تهران و گروه هاي ذي نفوذ و ذي نفع از هر دو جناح اصلاح طلبي و محافظه کاري شنيده مي شود، حاکي از آن است که حاشيه بر متن غلبه کرده است.
اگر روالي که در يک ماه ونيم گذشته، اگرچه به طور غيررسمي طي شده، بر همين منوال جلو رود نه تنها تجربه شوراي اول تکرار خواهد شد که تجربه اي تلخ و مکرر از نقش شوراها در اداره امور مردم و سپردن فعاليت ها به دست شهروندان است، بلکه برخلاف ميزان توسعه يافتگي و فرهنگ عمومي و سياسي مردم کشور است. در حالي که آگاهي و بينش سياسي، دور انديشي، همه جانبه نگري، بلوغ و رشد سياسي و در يک کلام حاکميت ديد حکومتي و مصالح عام مردم در منتخبان شورا و عوامل ذي نفع و ذي نفوذ اداري و سياسي ايجاب مي کند که هرچه سريع تر از اين فضا خارج شده و به نقش و ماموريت اصلي خود که مردم با انتخاب آنها بر دوششان گذاشته اند، بنگرند.
با توجه به وضعيت نه چندان خوب سازمان داخلي شهرداري، از جهت مالي: بدهي هاي زياد و نزديکي به ورشکستگي، عدم شفافيت مالي و همچنين سازمان مديريت: نداشتن برنامه ريزي راهبردي و ساير مشکلاتي که توسط کارشناسان خبره تاکنون هشدار داده شده است در يک حالت عادي، تهران در چند سال آينده از جهت زيست محيطي، حمل ونقل و جابه جايي و تداوم قابليت زندگي با مشکلات بي شماري روبه رو خواهد شد. در حالت هاي بحراني و اضطراري نيز که احتمال وقوع آن منتفي نيست بر مشکلات فوق افزوده خواهد شد و طبيعي است که کارکرد سيستم شهرداري را به منظور پاسخگويي به نياز مردم بسيار کاهش خواهد داد.
با توجه به هشدارهاي گوناگون کارشناسان خبره، شهرداري به احتمال بسيار زياد در چند سال آينده دچار مشکلات ساختاري و عملکردي خواهد شد. ولي هم براي کاهش اثرات احتمالي تخريبي آن بايد فکر و برنامه ريزي شود و راه هايي هم براي کاهش آن اثرات و طبعا آلام مردم وجود دارد که اعضاي شورا، نقش بسيار سازنده اي در چگونگي مديريت مشکلات آتي خواهند داشت. ترکيب نسبتا 50-50 تقسيم شده بين دو جناح اصلي کشور که جناح محافظه کار موضع ضعيف تر و جناح اصلاح طلب تقريبا يکدست تري در شورا دارد اگرچه از ابعاد گوناگون قابل تجزيه وتحليل است و در مقاله ديگري به آن مي پردازم ولي ممکن است اين ترکيب تا حدي نيز گول زننده باشد بنابراين به هر دو جناح پيشنهاد مي شود راهبرد اجماع حداکثري را در همه تحرکات شورا مدنظر داشته باشند.
منبع: شرق