اگر نسلهای جوانتر ندانند نسل من میداند که ترکیه در چه وضعی بود و چگونه از زمان «تورگوت اوزال» و با بهرهجویی از ماجرای سفارت آمریکا در ایران و تحریم ایران توانست از باند توسعه برخیزد و بهسرعت اوج گیرد. ترکیه با چنان سرعتی به بلندپروازیهای فراتر از توان خود دست زد که امروز در دام ماجراجوییهای عربستان در رقه و موصل گرفتار شده و زمانی به خود آمد که آسیبها و زیانهای بسیار دیده است. ترکیه در عراق و سوریه منافع تجاری بسیار داشت. بازار سوریه در انحصار ترکیه بود و در بازارهای شمال و جنوب عراق ثروتمند و نفتخیز نیز از مزایای تقریبا انحصاری برخوردار بود. ماجراجوییهای داعشی این بازارها را ویران کرد و ارتباطات سودمند میان آنکارا و این کشورها را قطع کرد و هزینههای بسیار به بار آورد. حادثه سقوط جنگنده روسیه موجب شد میلیونها توریست روسی به ترکیه نروند و بازار بزرگ صادرات انواع وسائل صنعتی و خانگی و میوه و محصولات کشاورزی ترکیه به روسیه تعطیل شود. این اختلال، منحصر به روسیه نبود. شاهد بودیم که ایرانیهای کمتری به این کشور سفر کردند و تورهای مسافرتی سفرهای خود را به حال تعلیق درآوردند. کودتای شتابزده نظامیان که احتمالا از تدارک برنامه وسیع تصفیه ارتش آگاه شده بودند و خیال پیشدستی داشتند ضربه حیثیتی دیگری به ترکیه وارد کرد. هتلها که با وجود نصفکردن هزینه اقامت، خالی مانده و وبال گردن صاحبانشان شده بودند خبر از رکود و بیکاری گستردهای داشتند. تشدید جنگ در مناطق کردنشین و گسترش انفجارها از سوی مارهای در آستین پرورده داعشی در استانبول و آنکارا مزید بر علت شده است. بااینحال، ترکها حسابگرند. منافع ملی ترکیه حکم میکرد که اردوغان مجددا روابط کشورش را با این همسایگان رنجیده، ترمیم کند و به حالت عادی بازگرداند و به آن ماجراجوییهای زیانبخش پایان دهد و اجازه دهد همان شرایط متعارفی که زمینهساز «معجزه توسعه» بود به کشور بازگردد. ترکیه شاهد بود که چگونه روسیه به بازارهای رقیب همسایه روی آورده بود و ایران به دنبال گشودن و توسعه راههای جادهای و ریلی و دریایی جایگزین به سمت اروپا از طرق قفقاز و دریای سیاه بود. کودتای گروهی از نظامیان ترکیه که با واکنش منفی ایران و روسیه مواجه شد هرچه بود بهانهای دست داد تا اردوغان به ترمیم فوری روابط آسیبدیده بپردازد. برای دلجویی به دیدار «دوست عزیزش ولادیمیر» برود، و ظریف را به ترکیه دعوت کند. موضوع این است که این همسایگان آگاه شدند که رانت همسایگی تا چه اندازه مهم است و تا چه اندازه به همکاری اقتصادی با یکدیگر نیاز دارند. آنها دانستند که بهتر است موانع سیاسی و رقابتهای نظامی در عراق و سوریه را از میان بردارند و سرانجام به تفاهمی سازنده برسند. روسیه با وجود رنجش از ترکیه و ایران با وجود نارضایی از عملکرد ترکیه در سوریه، دست دوستی درازشده به سوی خود را فشردند و با سرعتی بیش از آنچه انتظار میرفت برخی موانع ایجادشده را برطرف کردند. به تورهای ایرانی و به گردشگران روس اجازه سفر داده شد و شرایط بهسرعت به روال عادی بازمیگردد؛ اما واقعیت این است که ترکیه متحد غرب است و هرچه دارد و به دست آورده از اتحاد با غرب بوده است. ترکها از شرق آمدهاند و از همان آغاز نظر به غرب داشتهاند! ترکها و ایرانیها بهسادگی نمیتوانند روابط تاریخی و عملکردهای سلطهجویانه روسهای سرخ و سفید را فراموش کنند. روسها طبیعتا بیش از هر چیز به فکر منافع ملی و استراتژیک خودشان هستند و در سیاست جهانی این منافع در رابطه با کشورهای بزرگ و مقتدر مانند آمریکا، چین، ژاپن، اروپا و کرهجنوبی بیشتر تأمین میشود تا با ایران و ترکیه. هر زمان هم اقتضا کند مانند رأی محکومیت ایران در شورای امنیت، یا تأخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر یا آنچه در گرجستان و اوکراین شاهد بودیم، در قربانیکردن منافع دیگران تردید نمیکنند. ایران و ترکیه نیز به شریک بازرگانی نیاز دارند اما نمیتوانند بپذیرند این رابطه رنگ اتحاد با آقابالاسر یا به قول فرنگیها رابطه با برادر بزرگتر را پیدا کند و خودشان را مانند اروپای شرقی پیشین مطیع و اسیر منافع و تمایلات روسیه کنند. درباره ایران اولویت استراتژیک، حمایت از حقوق فلسطین است که الزاما با منافع ملی روسیه و ترکیه که هردو دارای رابطه سیاسی با اسرائیل هستند سازگاری ندارد. اکنون که داعش نیز قدمبهقدم رو به افول میرود، ترکها کسانی نیستند که روی اسب بازنده شرطبندی کنند.
ترکها میدانند اگر اتحاد با غرب را رها کنند شانس عضویت در اتحادیه اروپا و منافع آن را از دست خواهند داد. ناتو نیز بلافاصله پایگاه خود را به کشور رقیب ترکیه یعنی یونان منتقل خواهد کرد که کمک بزرگی هم به حل مشکلات مالی و اشتغال کنونی در آن کشور خواهد بود. ترکها بعد از این تجربه تلخ خواهان بازگشت به شرایط متعارف پیشین هستند. بازگشت به شرایط متعارف یعنی همان تعادلی که قبلا وجود داشت و در آن جولان میدادند؛ یعنی بهرهمندی از بازارهای ایران و روسیه و استقبال از میلیونها گردشگر سخاوتمند آنان، تلاش به ترمیم اوضاع و دستیابی به بازارهای ویرانشده در عراق و سوریه و درعینحال ادامه بهرهمندی از اتحاد استراتژیک به غرب؛ همچنین ادامه دوستی با اعراب و فلسطین، ضمن داشتن روابط دوستانه با اسرائیل! طبیعتا ایران نیز باید با تشخیص منطقی منافع ملی خودش بکوشد از امکاناتی که پدید میآید منتفع شود، بیآنکه خودش را مقید و وابسته به دیگران یا سپر بلای آنان كند.