ابراهیم اصغرزاده، معتقد است درک اصولگرایان شیفته قدرتیابی روسیه، از منافع ملی سادهاندیشانه است. او در گفتوگو با «خبرآنلاین» نظراتش درباره برجام و همپیمانی با روسیه و... را مطرح کرده که نکات مهم آن را در ادامه میخوانید.
در ماههای آینده دولت روحانی باید سیاست منطقهای خود را تثبیت کند و نشان دهد بر تصمیمات سیاست خارجی تسلط دارد. مثلا باید نشان دهد در سوریه اجازه نمیدهد که روسیه با کارت ایران بازی کند یا باید توضیح دهد که استفاده روسیه از پایگاه هوایی همدان به معنای تغییر راهبرد نه شرقی، نه غربی دولت نیست. دولت باید در سیاست خارجی، خود را مقید به مشورت بیشتر با مجلس و افکار عمومی داخلی کند وگرنه این تصور پدید میآید که وزارت خارجه در تحولات منطقه کارهای نیست و نظامیان حرف اول را در روابط ایران و کشورهای همسایه میزنند. نباید سخنگویی ایران در منطقه به نیروهای نظامی سپرده شود.
دولت روحانی نهتنها باید نسبت به تحولات منطقهای پاسخگوی مردم ایران باشد که در مسائل داخلی نیز باید مسئولیت بپذیرد و پاسخگو باشد. نمیشود هر امام جمعهای در گوشهای از مملکت مقرراتی وضع کند و بگوید من اجازه نمیدهم یا چنین و چنان میکنم. خب نتیجهاش میشود سرخوردگی مردم و اینکه میگویند دولت از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده است.
دولت نباید به بهای حمایت از خاندان اسد یا به بهانه همکاری راهبردی با روسیه تن به هزینه بزرگتری مانند انهدام برجام و دستشستن از عادیسازی رابطه با غرب بدهد. روسیه در روابط خود با شرق و غرب بارها پاندولی حرکت کرده و البته بحق دنبال منافع خودش است و دارد با کارت ما بازی میکند.روسیه با حملات هوایی و بمباران خاک سوریه بهدنبال راهبرد مستقلی از آمریکا و غرب در منطقه است که موجب تنش با شرکای غربی هم شده و آثارش در تحریمهای مالی و اقتصادی هویداست. از این رو استفاده نظامی پوتین از پایگاه نوژه و پرتاب موشکهای کروز روسی از فراز خاک ایران که به همکاری او با ایران عمقی راهبردی میدهد، برایش منافع حیاتی دارد. در این زمینه نباید دولت روحانی پنهانکاری کند و مجلس و افکار عمومی را از تصمیمات راهبردی در سیاست خارجی بهویژه مسائل سوریه دور نگه دارد.
مطمئن باشید روسیه وجود ایران قدرتمند در همسایگی خود را با منافع ملیاش ناسازگار میبیند. طبیعی است ما هم متقابلا نباید دست به کاری بزنیم که روسیه را به جایگاه ابرقدرتیاش یک قدم نزدیکتر کند. دولت آقای روحانی با کمک غرب بهتر میتواند با روسها مذاکره کند و امتیاز بگیرد تا با طناب روسها به چاه غرب برود و برای تقابل با غرب به آنها چشم یاری داشته باشد.
روسیه همانطورکه بارها به زبان آورده، تبدیل ایران به نیروی اتمی را تهدیدی علیه مصالح خود میداند. با وجود حفظ مناسبات سیاسی دوستانه با ما و کمک به پیشبرد مذاکرات و تصویب برجام باطنا موافق تضعیف تدریجی اقتصاد ایران و جلوگیری از تبدیلشدن ایران به بازیگر درجهیک منطقهای است. روسها فقط و فقط بهدنبال کسب ارزشهای ژئوپلیتیک و احیای امپراتوری گذشته خودند و نظامیگری روسی را از این زاویه تقدیس و ستایش میکنند. تصمیمات کرملین تنها با اراده یک نفر تحت الیگارشی نظامیان اتخاذ میشود.
احمدینژاد به حدی به الیگارشی روسها اعتماد داشت که قبل از تصویب اولین قطعنامه ضدایرانی در شورای امنیت از قول روسها گفت مطمئنا چیزی تصویب نخواهد شد! ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل که بزرگترین خطای محاسبه دیپلماسی دولت سابق ایران بود، بر مبنای رویکرد چالش با غرب و اطمینان به شرق به وقوع پیوست. احمدینژاد انقلاب بولیواری را در سایه چاوزیسم آمریکای لاتین ضمیمه این نگاه کرد و استوارنامه سفیر اعزامی ونزوئلا را مانند متن مقدس بوسید و بر چشمان خود مالید و اصولگرایان با لبخند ملیحی از کنارش گذشتند. یادمان نرفته روسیه بر سر تکمیل نیروگاه بوشهر چقدر با کارت ایران بازی کرد و از غرب امتیاز گرفت. هربار که قطعنامهای علیه ما در شورای امنیت مطرح میشد، روسیه ابتدا در برابر غربیها تهدید به مقاومت و رأی وتو میکرد و چون غربیها به روسیه امتیاز میدادند، آنگاه روسیه بعد از تعدیل یکی، دو جمله به قطعنامه ضدایرانی رأی مثبت میداد. جالب بود روسیه حتی تغییر همین چند جمله را هم به ما میفروخت و اینطور وانمود میکرد که با ایستادگیاش شورای امنیت را وادار به تعدیل قطعنامه کرده است، از ایران هم امتیاز میگرفت.
منبع: شرق