يكي ازضعفهاي اجرايي دولت روحاني عدم انسجام و وحدت رويه دراعمال اجراي سياستهاي عمومي دولت دراستانها و شهرستانهاست. به عبارتي پيكره دولت بايد به صورت هماهنگ درحوزههاي عملياتي و اجرايي به صورت هوشمندانه و مسئولانه مسائل و رويدادهاي عمومی سياست داخلي را رصد كرده و مورد شناسايي، تجريه وتحليل قرار دهند و دراجراي وظايف محوله به موقع و به صورت شفاف، قاطع و متقاعدكننده نسبت به بروز وظهور اين رويدادها و به ويژه موضعگيريهاي انتقادي نسبت به مواضع و عملكردهاي دولت حساسيت مسئولانه نشان دهند.
متاسفانه درمقايسه با دولتهاي پيشين دراين دولت نه تنها اين انسجام و هماهنگي ديده نميشود بلكه وظيفه اقناعي ودفاعي مواضع وعملكرد دولت عمدتا در رئيسجمهور و معاون اول وي خلاصه شده است. بنابراين با توجه به سوابق فردي گمان ميکنم كه استانداران دولت، فرمانداران و بخشداران كه نمايندگي عالي دولت را در مناطق عهدهدار هستند باید با بر قراري ارتباط و اطلاع رساني دقيقتر، رسيدن به يك همدلي و هماهنگي بيشتر با ائمهجمعه در نقاط مختلف كشور را در دستور کار خود قراردهند.
این مدیران دولتی موظف هستند كه نخست با تعامل مثبت با نمايندههاي ولي فقيه در استانها و ائمه جمعه حوزههاي ماموريت خود در سطح استانها، شهرستانها و بخشها، بسياري از ابهامات مطرح شده براي ائمه جمعه را قبل از آنكه به تريبون عمومي كشيده شود، از طريق گفتوگو، رايزني و تهمديدات موثر مديريتي حل وفصل نمایند.
در معدود مواردي هم كه ممكن است از اين طريق نتيجهاي حاصل نشود استانداران با استفاده از جايگاه، نقش قانوني و ظرفيتهاي موجود خود ميتوانند و حتي موظف هستند به نحو مطلوب و با رعايت همه جوانب اخلاقي، سياسي و اجتماعي نسبت به پاسخگویی به انتقاداتي كه گاه در عرصه افكار عمومي نسبت به دولت صورت ميگيرد، به وظايف خود عمل كنند.
به نظر ضعف موجود در ميان استانداران كاستي بزرگي است و تا زماني كه از طريق سلسله مراتب بخش سياسي دولت اين نقيصه برطرف نشود، ورود نقطهاي و موردي رئيسجمهور و معاون اول وي به اين مسائل مثمرثمر نخواهد بود. در اين ميان مساله تنها انجام وظايف روابط عمومي استانها نيست. سامانه متقاعدكنندگي سراسري و منطقهاي دولت دچار نقصان است. تنها مساله ارائه گزارش عملكرد نيست.
همان طور كه پيشتر اشاره شد استانداران در دولتهاي گذشته بر اساس وظايفي كه بر عهده داشتند، ابهامات موجود را از طريق برقراري ارتباط اعتماد آور با ائمهجمعه حل و فصل ميكردند و در صورتي كه ائمهجمعه در استانها متقاعد نميشدند از حقوق حقه و قانوني خود براي دفاع از دولت بهره ميبردند. بنابراين صرفا مساله اطلاعرساني دولت مدنظر نبوده و بيشتر سامانه دفاعي دولت مورد تاكيد است.
استانداران در استانها دستکم از حيث ظرفيت بسيار بالايي كه در تاثيرگذاري بر افكار عمومي برخوردارند جايگاهی همانند امامان جمعه در استانها دارند. اگر برخي در هفته يكبار تريبون به دست ميگيرند، استانداران ميتوانند در طول روزهاي هفته كه به مناسبتهاي مختلف از طريق برگزاري جلسات شوراي اداراي، هنگام كلنگ زني يا افتتاح پروژهها، سفرهاي شهرستاني و بخشي و در نهايت ساير مناسبتها از اين فرصت بهره جسته و از جايگاه وعملکرد دولت دفاع عملياتي يكپارچه داشته باشند، چراكه اين نقص و ضعف در دولت بسيار مشهود است و با توجه به انتخابات سال ۹۶ نگراني نسبت به آن روز به روز جديتر ميشود. بنابراين تا دير نشده اتاق فكر دولت بايد نسبت به اين مساله به عنوان يك ضعف بزرگ چارهانديشي كند.
منبع: آرمان