سرویس سیاسی خرداد: مهدی مطهرنیا از زمره تحلیل گران روابط بین الملل در کشور ماست که علاوه بر اشراف و تسلط مطلوب به معادلات و مناسبات و تحولات برون مرزی؛ می تواند تحلیل های خود را به شکلی بایسته و شایسته به مخاطب منتقل کرده و اشراف چند وجهی نسبت به موضوع مطروحه در مخاطب گفتار خود ایجاد کند. او در ارتباط با روابط ایران وکوبا و شخصیت و عملکرد فیدل کاسترو در دوران زمامداری نیم قرنی خود بر کوبا با آرمان امروز سخن گفته است که در ادامه می خوانید.
تاثیر مبارزات انقلابی فیدل کاسترو با نظام امپریالیستی به رهبری ایالات متحده آمریکا چه اندازه بود؟ آیا کاسترو در این امر موفق بوده است؟
فیدل کاسترو یکی از رهبران برجسته انقلابهای کهن محسوب میشود. فیدل در کنار چگوارا در ادبیات سیاسی از جایگاهی تعریفشده برخورداراست. چه موافق کاسترو باشیم چه مخالف او، فیدل کاسترو یکی از رهبران انقلابی بزرگ در ساحت نگرشهای مارکسیستی و لنینیستی محسوب میشود. او تلاش کرد با تجدیدنظرطلبی در آرای مارکس در چارچوب نگرشهای لنینیستی و بومیسازی آن در کوبای قرن بیستم زمینهساز تغییر و تحول در کوبا در چارچوب نوعی ناسیونالیسم مارکسیستی یا ناسیونالیسم سوسیالیسم پیشرو قرار گیرد. او در عمل هم اینگونه بود، بنابراین سعی کرد انقلاب کلاسیک کوبا را به یک انقلاب مدرن توسعهگرا نزدیک کند. تلاش کاسترو برای ساخت کوبای مدرن به رغم تمام محدودیتهایی که نظام سرمایهداری فراهم کرد ناشی از همین امر بود. او در دهههای آخر عمر خود به ویژه دهه آخر عمرش آرام آرام به جهتگیری جدیدی روی آورد که میتوان نوعی رئالیسم یا واقعگرایی سیاسی را در آن مشاهده کرد. او بهخوبی درک کرد که باید صحنه سیاست را آرام آرام ترک کند و قبل از آنکه کوبای جدید را ترک کرده وبه دیار باقی بشتابد و تجربه مرگ را با جسم خود احساس نماید زمینههای حل وفصل مسائل پیش روی جامعه پساانقلابی کوبا را فراهم سازد. انتقال قدرت به رائول کاسترو برادر او و ایجاد فضای مناسب مسائل داخلی در میان احزاب موجود در دوران پساانقلاب کوبا و نهادینه کردن نهادهای انقلابی در چارچوب قوانین، از طریق نقل و انتقال مسالمتآمیز قدرت حداقل بهصورت حزبی در درون حزب حاکم کوبا زمینههای حل وفصل اختلافات داخلی در گستره هیات حاکمه انقلابی را فراهم سازد. تلاشهایی که رائول در چارچوب دیدگاههای جدیدی که پس از نقل و انتقال قدرت در ارتباط با واشنگتن مطرح کرد زمینههای حل وفصل یکی از مهمترین مسائل پیشاروی انقلاب کوبا در زمان نهادینه شدن نهادهای انقلابی را فراهم ساخت و قبل از اینکه او چشم از جهان فروبندد مساله اساسی میان واشنگتن وهاوانا حل شد. بنابراین میبینیم که فیدل کاسترو زمینهسازایجاد یک فضای مناسب برای نقل و انتقال قدرت شد. استمرار انقلاب کوبا از یک انقلاب کلاسیک به یک انقلاب توسعهگرا و از یک انقلاب توسعه گرا به یک نظام نهادینه شده برای ایجاد یک جمهوری مستمر در کوبای پس از انقلاب را باید از ویژگیهای اساسی فیدل کاسترو بدانیم.
با درگذشت فیدل کاسترو سیاستهای مارکسیستی، لنینیستی وی در انتقال قدرت به رائول کاسترو اجرا شده است؟ کوبای فیدل کاسترو با کوبای رائول کاسترو چه تفاوتی خواهد داشت؟
تغییر و تحولات با شتاب در لایههای گوناگون حیات اجتماعی، سیاسی بشر خود را نشان میدهد. حکومتها یا خود باید به این تغییرات بها دهند و این تغییرات را پذیرفته و آن را مدیریت کنند، یا اینکه این تغییرات موجب تغییر آنها خواهد شد. فیدل کاسترو این را درک کرد و سعی نمود مدیریت تغییرات را بهعهده گیرد و با انتقال قدرت به برادر خویش زمینههای ایجاد یک عدم تعادل در جامعه پرشتاب امروز کوبا و آینده کوبا را تا حدود زیادی حل کند. آیا اینکه در آینده این شتاب تغییرات به گونهای خواهد بود که رائول بتواند آنها را کنترل کند بحث دیگری است. به نظر میرسد که دنیای آینده نه تنها در کوبا، بلکه در بسیاری از نقاط دنیا با شگفتیهای متفاوتی روبهرو خواهد بود.
با حل شدن مسائل بین واشنگتن وهاوانا آیا شعائر و اهدافی که انقلاب کوبا براساس آن شکل گرفته بود، قلب ماهیت نخواهد شد و زیر سوال نخواهد رفت؟
همه چیز در حال تغییر دائمی است. قلب ماهیت به معنای قلب پذیرش تغییر دائمی از منظر نظریه حرکت دائمی محسوب میشود. من به هیچ وجه نمیتوانم بگویم که شعارهای ۵۰ سال پیش امروز میتواند بدون تغییر هویتی در درون خود مناسب و متناسب با بافت موقعیتی کنونی به مدیریت آینده جهان و ترسیم چشماندازمطلوب برای آینده جهان نائل آید. اصول و ارزشها از فرهنگ ملتها سرچشمه میگیرد، اما آنچه که تحت عنوان اصول و ارزشها به آنها بها داده میشود آرمانهای انتزاعی است که یا منشا الهی دارند یا منشا انسانی و در حزب کمونیست آنچه وجود دارد آرمانهای انتزاعی است که برخاسته از عقل انسانی است و عقل انسانی در چارچوب واقعیتها و تغییر و تحول پرشتاب موجود در زندگی بشر در ابعاد گوناگون مجبور است که حتی هویت شعارهای خود را نیز تغییر دهد.
روابط ایران و کوبا را در زمان کاسترو چگونه ارزیابی میکنید؟
به هر تقدیر کوبا و ایران به واسطه جهتگیری ضد آمریکایی و ضدامپریالیستی خود دارای وجه اشتراک اساسی بودهاند، بهویژه در دهههای نخست انقلاب که ایران در شکلدهی به تشکیلات انقلابی خود مدلها و الگوهای موجود در کوبای آن زمان را مورد مطالعه قرار داد. روابط ایران و کوبا در زمان فیدل کاسترو بسیار حسنه بوده است و در روابط دو جانبه یا چند جانبه در قالب سازمانهای بینالمللی همواره کوبا یکی از کشورهای نزدیک به تهران محسوب میشد.