counter create hit آقای وزیر؛ فرهنگ درمانی با شعار پردازی و عکس یادگاری؟!
۲۵ آذر ۱۳۹۵ - ۱۷:۴۲
کد خبر: ۱۹۲۹۴۲
معضلات فرهنگی و رویکردهای متداول تبلیغاتی

آقای وزیر؛ فرهنگ درمانی با شعار پردازی و عکس یادگاری؟!

ما شعار زیاد دیده ایم و به نظر می رسد که موسم عمل فرا رسیده باشد به خصوص که شرایط جامعه نشان می دهد که اوضاع و احوال فرهنگ ما خوب نیست و با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند.
سرویس سیاسی خرداد: بی گمان حرف های دلنشین و شعارهای پرطمطراق در وهله اولیه دل از مخاطب برده و مستمع را سر ذوق می آورد اما این گفتار درمانی ها و صحنه آرایی ها وقتی جوابگوست که پیرو آن عملی نیز به منصه ظهور رسد والا خود می شود قوز بالای قوز، خودش خاطر را آزرده می کند و رنجش را مضاعف.

به گزارش خرداد، در کشور ما تجربه ثابت کرده که خدا رو شکر در بحث گفتار درمانی و شعار پردازی کمی و کسری وجود ندارد و مسئولان در رده های مختلف و با گرایش های متفاوت در این بحث سنگ تمام گذاشته و شعار خوب می دهند اما موسم عمل که فرا می رسد بحث متفاوت می شود.

کم تر کارشناس و اهل مداقه ای در حوزه های مختلف و متکثر پیدا می شود که بر این نکته اذعان و تصریح نداشته باشد که حل ریشه ای معضلات کشور و ساماندهی حوزه های مختلف از معبر و کانال اصلاح و تصحیح عرصه فرهنگ و مولفه های پیرامونی معطوف به آن سامان می گیرد.

همگان می دانیم تا فرهنگ ما اصلاح نشود، تا تعاملات میان فردی ما سامان مطلوب نگیرد، تا ارزش های مستتر در آموزه های دینی و پیشنه های تاریخی ما در قالب راهبردها و راهکارهای مدون و قابل اجرای امروزی عرضه و ارائه نشوند، نمی شود که انتظار داشت اقتصاد سامان بگیرد یا صحنه سیاسی ما در مسیر درست؛ خروجی مطلوب رقم بزند.

فساد اقتصادی و سیاسی، فرصت سوزی های پر شمار، مجادلات بی پایه و هزینه افزا، هدر رفت منابع، فقدان خودباوری و معضلات بسیار دیگر ریشه در ناهنجاری های فرهنگی و عدم توجه به ارزش های ریشه دار فرهنگی دارد.

در دولت گذشته شاهد بروز و ظهور مشکلات عدیده در حوزه های مختلف بودیم به رغم آنکه درآمدهای نفتی رشد فزاینده و بی سابقه ای داشت و کشور در شرایط مطلوب و با شاخصه های بسیار مثبت در حوزه اشتغال، تورم، رشد و توسعه اقتصادی تحویل دولت تازه شده بود، اقتصاد به هنگام تحویل هیچ حال و روز خوشی نداشت، صحنه سیاسی هم مملو از کشاکش و فضای دو قطبی و مجادلات بی پایه بود و همه این ها بوقوع نپذیرفته بود مگر بواسطه خلل های رفتاری و ناهنجاری های ریشه دوانده فرهنگی، رئیس جمهوری که نگاه کارشناسی را بها نمی داد، گفتارهایی که جز انشقاق و چند دستگی ایجاد نمی کرد و ....

دولت تازه که آمد قرار بر اعتدال و میانه روی شد و احیای اخلاق در فضای جامعه و البته که تغییرات بسیاری را شاهد بودیم و وضع با آنچه در آن دولت بود بسیار متفاوت اما نکته آنست که  گویا عادت کرده ایم برای توجیه وضعیت فعلی و ارائه تصویری مثبت از شرایط موجود، دمادم به گذشته رجعت کرده و آن شرایط بغرنج را برای مثبت بودن وضعیت فعلی در بوق و کرنا کنیم.

اکنون سه سال و اندی از روی کارآمدن دولت تازه گذشته و نزدیک به دو ماهی است که وزیر تازه فرهنگ و ارشاد بر سرکار آمده است، مدیری که سال ها در این عرصه حضور داشته و از نزدیکان رئیس جمهوری بوده و خود طی این چند سال دستی بر آتش مدیریت فرهنگی داشته است اما آنچه که تاکنون شاهد بوده ایم، مشتی شعار و عکس های یادگاری و فیگورهای دلنوازانه بوده.

خوب است که وزیر فرهنگ با اهالی هنر همنشینی داشته باشد و در انتهای کار با هنرمندان عکس یادگاری بگیرد و جلسه هم اندیشی برگزار کند اما سئوال اینجاست که مگر ایشان معضلات فرهنگی را پس از دههها حضور در این عرصه و چند سال مدیریت در دولت نمی داند؟ آیا با این هنرمندان در ارتباط نیست و در دل های آنان را نمی داند و از همه بالاتر برای هم اندیشی با هنرمندان نیاز دارد که آنان را در جلسه ای رسمی و با عکس و ... کنار هم گردآورد تا امکان هم اندیشی فراهم آید!! نمی شد و نمی شود که به هنگام لزوم و بدور از این اقدامات تبلیغاتی به هم اندیشی پرداخت؟؟.

برگزاری این سبک جلسات نمایشی البته نشان می دهد که ما از کارهای ریشه ای باز مانده ایم مثلا در همین سینما احمدرضا درویش چند سال است که اثر عاشورایی اش پشت گیشه مانده و وزارت فرهنگ و وزیر هم مستاصل و وامانده در برابر انجام وظایف بدیهی خود.

در دیگر سو وزیر ارشاد در دیدار روز گذشته خود که روزنامه دولتی ایران هم آن را عکس و تیتر کرده است، فرموده اند:« راه نجات کشور احیای هنر و فرهنگ است»

حرف منطقی و کاملا درستی که البته بدیهی و اظهر من الشمس است و همگان به آن اذعان دارند و باز تکرارش نوعی شعارزدگی را نشان می دهد.

خوب است وزیر محترم فرهنگ با پیشکسوتان هنر نشست صمیمی برگزار کند، خوب است که به اهمیت فرهنگ اشاره کنند اما وظیفه وزیر فرهنگ ساماندهی حوزه فرهنگ و رفع دغدغه های فراوان در این عرصه است.

وظیفه ای که با شعار درمانی ممکن و میسر نمی شود و همخوانی ندارد، اینگونه گفتارها و جلسات هیچ گاه دردهای ریشه ای را که درمان نمی کند تکرار و پافشاری بر آن به نوعی نشان می دهد که در ظواهر مانده ایم و اصل ها را فراموش کرده ایم!.

ما شعار زیاد دیده ایم و به نظر می رسد که موسم عمل فرا رسیده باشد به خصوص که شرایط جامعه نشان می دهد که اوضاع و احوال فرهنگ ما خوب نیست و با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند.

ارسال نظرات
پربحث ترین عناوین