روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: اصلاحات ستیزانِ اعتدالگریز نمیخواهند در انتخابات سال ٩٦ حسن روحانی را به عنوان رییسجمهور مستقر دوباره به عنوان منتخب پیروز مشاهده کنند. آنها اما برای تحقق این هدفشان راه سخت و صعبی را پیش روی دارند.
در ادامه این گزارش می خوانیم: چه آنکه هنوز و با وجود سه سال و نیم دولتداری روحانی، تلخیهای دوران گذشته در کام مردم به جای مانده و از دیگر سو حسن روحانی توانسته مطالبات ملی را در حد بضاعت و تا حد ممکن به سرانجام مقصود برساند.
مخالفان دولت با ادراک موقعیت اجتماعی خود و ریزش رای بدنه اجتماعیشان که در انتخابات مجلس دهم به اثبات رسید در حال حاضر و برای ماههای باقیمانده یک ماموریت اساسی را به صورت تشکیلاتی و سازمانی دنبال میکنند؛ «تخریب دولت» آنها برای عملیاتی کردن این هدف به هیچ عنوان از هیچ اتفاقی به سادگی عبور نمیکنند. این همان مسالهای است که محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت از چند ماه قبل نسبت به آن افشاگری کرده بود.
نوبخت اواخر خرداد ماه امسال در نشست خبری خود با خبرنگاران اعلام کرده بود که: «هر هفته شنبهها اتاق فکری علیه دولت تشکیل میشود و مشخص میکند که در تخریب دولت روی چه موضوعاتی متمرکز شوند». اثبات ادعای سخنگوی دولت بیتردید کار سختی نیست و میشود با نیمنگاهی به سرفصل بهانههای چند ماه گذشته فهمید که اتاق فکر شنبههای ضد دولت یک دستور عملیاتی ساده را برای تخریب موقعیت و وضعیت حسن روحانی در افکار عمومی صادر کرده است. نکته کلیدی دستورالعمل هادیان استراتژی فوق این است که هر اقدامی که از سوی دولت انجام شد بدون توجه به درست یا غلط بودنش مورد هجمه و تخریب رسانهای قرار بگیرد.
از همین روست که در تمامی حوزههایی همچون برجام، افزایش ارتباط با دیگر کشورها، یارانه، بودجه، خرید هواپیما، صادرات نفت و فیشهای حقوقی و... راه تخریب دولت را در پیش گرفتهاند. قوه عاقله این جریان با تخریب دولت، هم فرار رو به جلو میکند تا از پاسخگویی به عملکرد مدیریتی سابق خود و حمایتهای پررمز و راز از دولت سابق فرار کند و هم آنکه دستاوردهای دولت مانند لغو تحریمها، بازگشت تدریجی سرمایهگذاران خارجی به کشور، توسعه میدانهای نفتی و گازی، شروع نوسازی صنایع و... را به محاق خواهد برد. از دیگر سو آنان با تخریب مستمر دولت سعی خواهند کرد تا تمرکز دولت و شخص رییسجمهور را برهم زنند تا فرصت اقدامات ملی و صحیح دولت در چند ماه باقی مانده از دولت را از حسن روحانی بگیرند.
مدیران پروژه تخریب دولت بر اساس راهبرد و ماموریت تعریف شده بیتردید تا روزهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری ٩٦ با لجستیک قدرتمند رسانهای خود و در تیراژی وسیع همین راه را پیش خواهند گرفت. این جریان البته در عملیاتی کردن این ماموریت یدی طولانی دارد و میشود گفت جریانی که به گفته سخنگوی دولت جلسات «شنبه»ها را برای تخریب دولت برگزار میکند از تبار همان جریانی است که در دولت اصلاحات نیز کمیتهای تشکیل داده بود که باعث شد تا رییسجمهور اصلاحات «از ایجاد بحران آن هم هر ٩ روز یک بار» گلایه کند. هرچند حافظه تاریخی مردم به این زودیها لحظات سخت و تلخ پیشاروحانی را فراموش نخواهد کرد و به این راحتیها دست از رای ٢٤ خرداد ٩٢ خود برنخواهند داشت اما این دلیلی نمیشود تا دولت اعتدال نسبت به جنگ روانی جریان رقیب بیتوجه باشد. اینگونه است که اکنون که چند ماه به پایان عمر دولت اعتدال باقی مانده، ضرورت دارد تا حسن روحانی و دولت وی، هوشمندانه و صادقانه عملکرد خود را از طریق رسانههای مدرن به افکار عمومی منتقل کنند تا تک روانی جریانی که به سادگی منافع ملی و امنیت روانی افکار عمومی را برهم میزند، خنثی شود.
این همان موضوعی است که چهار فعال اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» از ضرورت آن سخن گفتهاند. به اعتقاد این کنشگران رفرمیست پروژه تخریب دولت با توجه به ادراک و آگاهی اکثریت شهروندان ایرانی ره به جایی نخواهد برد که اگر این بداخلاقیهای سیاسی میتوانست نتیجهای برای مدیران و طراحان این پروژه داشته باشد بیشک در انتخابات مجلس دهم به ثمر مینشست.
این اصلاحطلبان اما برای رییسجمهور یک پیشنهاد دارند: «پشت پرده تخریبهای دولت را با ایرانیان در میان بگذارید.»
** تخریب دولت، اشتباه استراتژیک مخالفان روحانی
آذر منصوری عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران
بررسی اجمالی عملکرد دولت آقای روحانی در حدود چهار سال گذشته در حوزههای مختلف کشور نشان میدهد که در مجموع موفق عمل کرده است و کارنامه قابل قبولی را از خود ارایه داده است. غالب دولتهای مستقری که چنین نتیجهای را از خود به جای گذاشتهاند، شانس موفقیت بیشتری در انتخابات دور دوم خواهند داشت. به عبارت دیگر نفس دولت مستقر بودن خود یک امتیاز برای کاندیداتوری در انتخابات است. اینکه مخالفان سرسخت آقای روحانی از هیچ تلاشی برای تضعیف و تخریب این دولت و حمله بیامان به دولت فروگذار نمیکنند، مسالهای قابل پیشبینی بود.
آنها از همه امکاناتشان استفاده کردند و حتی رسانه ملی را هم به خدمت گرفتند تا دولت یازدهم را ناکارآمد نشان دهند. با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم این موضوع شدت بیشتری گرفته است. به جرات میتوان گفت که این تخریبها و حملات که با هدف تضعیف جایگاه دولت صورت میگیرد، نسخه راهگشایی برای رقبای آقای روحانی در انتخابات آینده نخواهد بود. این جناح باید حرف و سخن خود را برای شرایط امروز ایران و برنامه خود را برای برونرفت کشور از مشکلاتی که با آن دست به گریبان است، مشخص کند. رقبای آقای روحانی باید توضیح دهند که این برنامه نسبت به برنامههای دولت آقای روحانی در دوره اول ریاستجمهوریاش چه امتیازاتی دارد. مساله دیگر قابل توجه این است که رقبای روحانی با دو مساله در انتخابات پیش رو مواجه هستند.
یکی فقدان انسجام و جریانی که بتواند این طیف را رهبری و راهبری کند و دوم کاندیداهایی که توسط این رقبا مطرح میشود. به طور طبیعی مورد دوم با مورد اول پیوند و ارتباط دارد. به نظر میرسد که مخالفین آقای روحانی در هر دو موضوع گرفتاریهای زیادی دارند. به همین دلیل تا مشخص شدن راهحل این دو مساله تخریب و تضعیف دولت آقای روحانی را در دستور کار قرار دادهاند. در نهایت آنها اگر توانستند بر کاندیدایی به اجماع برسند، برای خود شانس بیشتری را در انتخابات آینده رقم میزنند. دولت آقای روحانی ممکن است در بخشهایی با ریزش رای مواجه شده باشد اما در بخشهای دیگری با افزایش رای قابل توجهی مواجه خواهد شد. به دلیل اینکه مسائلی که دولت با آن مواجه است مسائل کل جامعه بوده و جامعه نسبت به این مسائل حساسیت دارد.
پایگاه رای اصلاحطلبان دهنگان دو انتخاب محتمل در انتخابات آتی پیش روی خود دارند. اینکه یا از اساس بدون انگیزه و امید برای شرکت در انتخابات مشارکتی نخواهند داشت یا اگر مشارکت کنند در بین گزینههای موجود آنکه توانسته کشور را از بحرانها مشکلات دور کند و مورد حمایت اصلاحطلبان نیز هست، یعنی آقای روحانی را انتخاب میکنند. طبیعی است که در این شرایط رقبای آقای روحانی از هر وسیلهای و فرصتی به عنوان دستاویز برای کاهش رای آقای روحانی استفاده کنند. آنها تلاش میکنند دولت را تخریب کرده و دستاوردهای آن را مخدوش نشان دهند. حتی در مسائل ملی که با منافع ملی کل کشور پیوند دارد از جمله مساله برجام به عنوان یک مطالبه ملی، آنها از مانع ایجاد کردن بر سر راه دولت فروگذار نکردند. بعد از تغییر دولت مستقر در امریکا، آنها از پاس گل دادن به جریانهای مخالف برجام در امریکا دریغ نکردند.
به هر حال با توجه به عقلانیت و تدبیر دولت آقای روحانی و تجربهای که مردم ایران از دولت گذشته و کارنامه آن پشت سر گذاشتهاند، بعید به نظر میرسد که مردم خواهان بازگشت دوران سخت و بحرانهای موجود در دولت پیشین باشند. جریانی که نزدیک به ٨ سال حاکمیت یکپارچه را در اختیار داشته شانسی به مراتب کمتر از آقای روحانی در انتخابات آتی خواهد داشت. اگر آقای روحانی بتواند در فرصت باقی مانده نسبت به مطالباتی که معوق مانده و به خصوص در سیاست داخلی تلاشهایی را داشته باشد و این تلاشها را به اطلاع مردم برساند؛ در بخش اقتصاد بتواند برای حل مشکلات اقداماتی انجام دهد شانس زیادی در انتخابات آتی خواهد داشت. امروز افکار عمومی حساسیت بالایی نسبت به مساله فساد پیدا کردهاند. اگر دولت بتواند گامهای جدی برای مقابله با فساد و کم کردن سطح فساد سازمان یافته در کشور بردارد، در انتخابات پیش رو از هماکنون میتوان پیشبینی کرد که آقای روحانی برنده انتخابات خواهد بود.
** راهحل مقابله با تخریب ها؛ شفافسازی دولت
صادق زیباکلام استاد دانشگاه
اگر چه از ابتدای روی کار آمدن آقای روحانی در راس قوه مجریه جریان مخالف به تخریب دستاوردها و تلاشهای دولت روی آورده بود اما حجم این حملات بعد از انتخابات مجلس دهم بسیار افزایش یافت. اصولگرایان وقتی در انتخابات مجلس دهم در سال ٩٤ با آن شکست سنگین در تهران و بسیاری از مراکز استانها مواجه شدند و متوجه شدند هیچ شانسی برایشان در انتخابات ریاستجمهوری ٩٦ باقی نمانده است، به سراغ استراتژی حمله همهجانبه و تخریب دولت روحانی رفتند. در مورد مسائلی چون برجام، حقوقهای نجومی و بهانههای مختلف شروع به حمله به دولت آقای روحانی و تخطئه آن کردند.
مردم و به خصوص اقشار و لایههای تحصیلکرده و نسلهای بعد از انقلاب و در شهرستانهای بزرگ تحت تاثیر این نوع تخریبها قرار نگرفتند و حتی واکنش مردم در خلاف جهت خواست آنان بود. به نظر میرسد که در انتخابات آتی نیز تبلیغات اصولگرایان تاثیر چندانی روی آنها نداشته باشد و عملا کارهای آنها در این مورد بینتیجه خواهد بود. البته معنی این حرف این نیست که میزان محبوبیت و موفقیت دولت آقای روحانی خیلی بالاست. آقای روحانی از برخی جهات نتوانسته واقعا حمایتی را که ٢٤ خرداد ٩٢ وجود داشته، نگه دارد. برخی اقشار امروز از نتیجه بخش بودن عملکرد دولت بر زندگیشان ناامید شدهاند. اگر در شرایط کنونی انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود تصور نمیکنم آقای روحانی همان ١٨ میلیون رای سال ٩٢ را بیاورد.
ضمن اینکه بعید است از الان تا اردیبهشت سال آینده نیز تغییر و تحولات زیادی رخ دهد و این مقدار رای افزایش یابد. بنابراین سبد رای آقای روحانی با چند میلیون کاهش برای دور دوم انتخابات مواجه خواهد شد. لیکن با همان میزان رای نیز شانس پیروزی آقای روحانی در انتخابات آتی بسیار بالاتر است. در مقابل هیچ شانسی برای اصولگرایان در انتخابات آتی وجود ندارد. با وجود تمام حملات و تهاجماتی که علیه دولت آقای روحانی انجام میشود، این تخریبها به پیروزی منجر نخواهد شد. شانس گزینههایی که امروز این جریان مطرح میکند از جمله آقایان قالیباف و جلیلی نسبت به سال ٩٢ بیشتر نشده است. نه آقای جلیلی به ٤ میلیون رایش اضافه خواهد شد و نه آقای قالیباف. در حالی که به نظر میرسد حتی از سبد رای آنها کاسته شده باشد و آنها شانس سال ٩٢ را نیز در انتخابات نداشته باشند. از همان زمان که دولت اقدام به عقد قرارداد برجام با دیگر کشورها کرد، مشخص بود که اصولگرایان و به خصوص جریان تندرو، مخالف سرسخت آن هستند. آنها از ابتدا مخالف مذاکرات و هر نوع توافقی بودند و همچنان که نامزدهایشان در جریان انتخابات ٩٢ نیز بارها اعلام کرده بودند که موافق توافق با کشورهای دنیا نیستند. دلیل این امر کاملا واضح است.
اگر قرار باشد با امریکاییها به توافق برسیم، تمام هیمنه جریان تندرو فرو میریزد. اگر قرار باشد برجام به نتیجه برسد و در برخی جهات پیامدهای مثبتی برای کشور داشته باشد، این جریان دچار بحران هویت میشود. از این رو طبیعی است که آنها با برجام مخالفت کنند و مدام تبلیغ کنند که برجام با شکست مواجه شده است و امریکا زیر تعهداتش زده است. در مقابل چنین تبلیغاتی البته دولت نباید منفعل باشد. دولت باید حقایق و واقعیتهای برجام را به مردم توضیح دهد؛ مسامحهکاری نکند. تیم رسانهای دولت باید به طور جدی به کار بیفتد و واقعیتها را به مردم اطلاعرسانی کند. دولت باید صریح و علنی موضعگیری کند که آیا امریکاییها برجام را نقض کردهاند و آیا غربیها به تعهدات خودشان عمل کردهاند یا خیر. دولت آقای روحانی باید در مقابل تخریبهایی که نسبت به برجام صورت میگیرد پاسخگو باشد. سکوت در این مورد بدترین واکنش محسوب میشود. این تخریبها در مورد برجام تا به حال چندان تاثیری نداشته است ولی در عین حال بیتاثیر هم نیست. بنابراین آقای روحانی باید تا حدی که از مسیر حرکتش باز نمیماند، پاسخ جریان امریکا ستیز در مورد برجام را بدهد.
** تخریب دولت با هدف ریزش رای روحانی
یدالله طاهرنژاد عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران
با نزدیک شدن به پایان کار دولت یازدهم فشار رسانههای جناح اصولگرا بر دولت در حال افزایش است. تخریبها و نقدها از عملکرد دولت در هر حوزهای مشاهده میشود و نمیتوان منکر تاثیر این نوع تخریبها بر افکار عمومی شد. به خصوص که بخشی از این تخریبها توسط رسانههای سراسری و معتبر به لحاظ جایگاه حقوقی و قانونی انجام میشود. خوشبختانه شبکههای متنوع و متکثر رسانههای مجازی نیز بیکار نیستند و در حوزههای مختلف به مردم اطلاعرسانی میکنند. این رسانهها تا به امروز توانستهاند بخشی از تاثیرات تخریبی علیه آقای روحانی و دولت تدبیر و امید را خنثی کنند. همین است که بعید است، تاثیر این تخریبها از سوی رسانههای جناح راست بر افکار عمومی چندان جدی باشد.
قابل پیش بینی بود که با نزدیک شدن به انتخابات این تخریبها که از آغاز روی کار آمدن دولت آقای روحانی وجود داشت، شدت بگیرد و روز به روز بر حجم این تخریبها نیز افزوده شود. لیکن تخریبگران باید بدانند که جامعه امروز بسیار متفاوت از قبل است. جامعه از طرق مختلف و متکثری از نظر اطلاعاتی میتواند تغذیه شود و اخبار در رسانههای مجازی با کمترین محدودیت به گوش مردم میرسند. از این طریق جامعه میتواند بخشی از واقعیتها را از مراجع مختلف دریافت کند. امید است که در ماههای باقیمانده تا انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، کمی رسانههای جناح راست انصاف به خرج دهند و واقعبینانهتر با مسائل برخورد کنند و همچنین تیم رسانهای دولت فعالتر شود تا پاسخ هجمهها و تخریبها را بدهد؛ اطلاعرسانی، ابهامزدایی و شفافسازی کند.
مجموعه این نوع اقدامات میتواند زهر اقدامات تخریبی جناح رقیب را بگیرد و مردم را به جمعبندی مناسبی برساند. تیم اطلاعرسانی دولت باید قویتر، منسجمتر و البته مهمتر از آن با برنامهتر عمل کند و لااقل مسیری را که برای پیشرفت و توسعه کشور انتخاب کرده، برای مردم تفهیم کند تا مردم در جریان قرار بگیرند. دولت باید بتواند ابهاماتی را که ایجاد میشود به موقع رفع کند و از نظر زمانبندی نیز با برنامه عمل کند. در هر صورت مردم شرایط امروز جامعه را با شرایط هشت سال دولت پیشین مقایسه میکنند. انصاف باید داد که در خیلی از حوزهها تغییرات خوبی رخ داده است و مسیر توسعه کشور رو به بهبود قرار گرفته است؛ اقدامات غیرقانونی و فراقانونی تقریبا انجام نمیشود؛ کارها بر محور ضوابط و مقررات است؛ انضباط اجتماعی نسبتا خوبی حاکم شده است و دولت با کج رویها و تخلفات برخورد میکند.
برخلاف دولت پیشین، تخلفات و عدم انضباط در سیستمهای اجرایی لااقل دیگر ارزش تلقی نمیشود و با متخلفان برخورد میشود. بنابراین اگر دولت بتواند اطلاعرسانی دقیق و به موقعی در حوزه دستاوردهایش داشته باشد و رسانههای حامی دولت نیز در جهت شفافسازی امور بر بیایند، تخریبهای مخالفین و رقبا علیه دولت کمترین تاثیر را خواهد داشت. انتقاداتی که در مورد برجام مطرح میشود نیز همین وضعیت را دارد. برجام یک قرار داد دو جانبه نبود بلکه قراردادی چند جانبه بود که مورد تایید مجامع بینالمللی نیز قرار داشت. اگر هم طرفی از این قرارداد آن را نقض کند، اعتبار خودش را در بین افکار عمومی جهانی از دست میدهد. بعید است که اقدام داماتو تاثیر زیادی در روند شکلگیری مناسبات بینالمللی کشور، ورود سرمایهگذاریهای خارجی و همکاریهای بین المللی داشته باشد. تا به حال که تاثیر جدی در این راستا وجود نداشته است. با اینحال رسانههای رقیب همچنان تلاش میکنند تا برجام را به عنوان مهمترین دستاورد دولت مخدوش جلوه دهند.
نباید فراموش کرد که بداخلاقیهای سیاسی هیچگاه نمیتواند حربهای برای پیروزی باشد. این تبلیغات ممکن است مسیر حرکت دولت را دشوار و سخت کند اما منجر به ناکارآمدی دولت نمیشود. باید به این نکته توجه داشت که اساسا اخلاق نیز در ادوار گوناگون انتخاباتی نزد مردم نمره داشته است. افرادی که تصور میکنند با این نوع بداخلاقیها میتوانند دولت را نزد افکار عمومی خراب کنند، گاهی نتیجه عکس هم گرفتهاند. همچنانکه در انتخابات مجلس دهم در سال ٩٤ این نوع رفتارهای رقیب نه تنها منجر به پیروزی این جریان نشد بلکه نهایتا اثر مهمی در شکست کامل اصولگرایان در تهران داشت.
این به این معنا نیست که این نوع تخریبها خصوصا با امکانات مهمی که جریان اصولگرا دارد، در برخی حوزه بیتاثیر باشد. لیکن حوزههایی هستند که در آنها تاثیر این نوع رفتارها منفی است چرا که مردم نوع برخوردهای دوگانه این رسانهها را میبینند و اعتمادشان را به آن رسانهها از دست میدهند. بسیاری از این رسانهها در هشت سال دولت احمدینژاد با وجود ناکارآمدیهای بسیار سکوت اختیار کرده بودند و امروز آنچنان علم نقد را بلند کردهاند که در گذشته سابقه نداشته است. در حالی که برخی از این رسانهها ادعای بیطرفی نیز دارند اما رفتارشان به هیچوجه از چشم مردم دور نمیماند. در پایان باید گفت که آنچه میتواند تاثیر تخریبهای جریان رقیب را خنثی کند، خود دولت است؛ از این رو دولت باید برای این موضوع اقداماتی عاجل را صورت دهد.
** ناامیدسازی مردم، هدف تخریبهای دولت
محمود میرلوحی فعال سیاسی اصلاحطلب
دولت در شرایطی سخت فرمان مدیریت ماشین دولت را در سال ٩٢ تحویل گرفت و کسی نیست که نداند دولت سابق چه ارث و میراثی از مشکلات را برای دولت فعلی باقی نگذاشته است تا جایی که شرایط بحرانی و تنشهای فراوانی در فضای بینالمللی دردسرهای زیادی را برای ملک و ملت به دنبال داشت. از سوی دیگر عملکرد نادرست دولت سابق شکافهای اجتماعی را به دنبال داشت که تبدیل به تهدید امنیتی برای کشور شده بود. افزایش مشکلات اجتماعی همچون اعتیاد و طلاق، پایین آمدن نرخ اشتغال، بدهی سنگین هزاران میلیاردی دولت، طرحهای غیرفنی نیمه رها شده و... همه از جمله مشکلاتی بود که این دولت باید برای حل و فصلش راه چارهای مییافت تا نابسامانیهای به جای مانده را بسامان کند. در چنین شرایطی آقای روحانی دولت را تحویل گرفت.
بر اساس همین شرایط بود که رییسجمهور از همان ابتدای دولت داری شان تلاش کرد تا قولهای متنوع و متفاوتی را ندهد. همه میدانستند کار بعد از دولت آقای احمدینژاد کاری بسیار سخت است. آقای احمدینژاد ساختار اداری، برنامهریزی، بودجه و اعتبارات مالی و بانکی را متحول کرده بود و ساختارها را شخم زده بود. امروز وقتی شرایط را پس از سه سال و نیم مطالعه میکنیم میبینیم دولت با تدبیر و کارشناسی مسائل کشور را از آن نقطه به نقطه کنونی و آرامش نسبی رسانده است. ممکن است برخی بگویند جایی که امروز قرار داریم با نقطه مطلوب بسیار فاصله دارد و به دولت انتقاد داشته باشند که گستره فعالیتهای دولت باید بهتر شود که این گله و انتقاد، حق مردم است و مردم حق دارند که مطالباتی از دولت داشته باشند اما به هر حال مردم حال و روز گذشته را به یاد میآورند و در اذهانشان ثبت و ضبط است که طی هشت سال چه اتفاقاتی در کشور رخ داد.
همین نگرانی مردم بود که باعث شد در انتخابات ٩٤ روش و مسیر حرکت دولت آقای روحانی را حتی اگر انتقاداتی به آن داشته باشند، تایید کنند. تحقق برجام یکی از مطالبات اساسی مردم بود و تاریک بودن روابط کشور با دنیا و مشکلات اقتصادی حاصل از آن مردم را به ستوه آورده بود. اینکه دولت آقای روحانی توانست این مطالبه اساسی مردم را بشناسد و برای آن چاره بیندیشد از امتیازات آقای روحانی است. هفتصد میلیارد درآمد نفتی دولت پیشین اگر در راستای توسعه کشور استفاده میشد و برای تولید کشور سرمایهگذاری میشد، میتوانست بسیاری از مشکلات اقتصادی مردم را حل کند. در حال حاضر که دولت تلاش کرده تا صادرات نفت را افزایش دهد که البته این درآمد با درآمد نجومی فروش نفت در دولت آقای احمدینژاد بسیار فاصله دارد.
از سوی دیگر در دولت پیشین صنایع و معادن به تعطیلی کشیده شد در حالی که در دولت اصلاحات به خودکفایی گندم رسیده بودیم. مردم هرگز اتفاقات ناصواب سابق از حافظهشان پاک نخواهد شد و با رای خود به لیست امید در انتخابات مجلس دهم نشان دادند که روند و فرآیند دولت داری آقای روحانی و بینش و منش اصلاحطلبی- اعتدالگرایی را تایید میکنند. این همان مسالهای است که باعث نگرانی و دلواپسی مخالفان اصلاحات و اعتدال شده تا هر آنچه را در اختیار دارند برای تخریب دولت به میدان بیاورند. تخریبهای رنگینکمانی مخالفان دولت که از تریبونهای مختلف و به بهانههای متفاوت صورت میگیرد در همین راستاست. آنها میخواهند با تخریب دولت، موقعیت حسن روحانی را در افکار عمومی تضعیف کنند و با افزایش سطح مطالبات از دولت باعث بدبینی مردم به رییسجمهور شوند.
نکته حایز اهمیت در این میان آن است که دست دولت و همراهان دولت در این رقابت نابرابر خالی نیست. چه آنکه اگر مخالفان و رقبای دولت ابزار و قدرت رسانهای انحصاری در اختیار دارند افکار عمومی پشتوانه اصلی دولت اعتدال و جریان اصلاحات است و به واقع چه کسی است که نداند فضای مجازی حامی دولت به راحتی همانگونه که در انتخابات ٩٤ تحریمها و تخریبهای رسانهای جریان مخالف دولت را دور زد در آینده هم میتواند همین کار را انجام دهد. رسانههای مجازی در سال ٩٤ توانستند تمام اقدامات تخریبی مخالفین دولت را دور بزنند و اطلاعات واقعبینانه را به مردم برسانند. در تهران و شهرهای بزرگ که دسترسی به شبکههای مجازی بیشتر بود، اصلاحطلبان و حامیان دولت توانستند دست بالا را در انتخابات داشته باشند.
انتظار این است که دولت سازماندهی مجددی در تشکیل اتاق فکر دولت و فضای تبلیغاتی انجام دهد و عملکرد خود را به صورت واقعبینانه به گوش مردم برساند. امید دادن به مردم از مهمترین کارهایی است که دولت در شرایط کنونی باید انجام دهد تا صنعتگران، کشاورزان و بخش مسکن و گردشگری احساس کنند که دولت برنامهریزی دارد و میتواند چرخهای از کار افتاده را در این حوزهها بچرخاند. دولت نباید اسیر حاشیهسازیهای دلواپسان شود و باید فرصتها را مغتنم شمرده و به آهنگ تلاشها و فعالیتهایش اضافه کند. اگرچه دولت در حوزه اقتصادی پیشرفت داشته است اما باید پاسخگوی انتظارات کنونی مردم باشد و در مردم ایجاد امید کند.