counter create hit آیت اکبر
۲۰ دی ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۶
کد خبر: ۱۹۷۸۰۹
در رثای مردی که بزرگ بود و خواهد ماند

آیت اکبر

مردی که هم چریک بود هم اهل شورا، هم انقلابی بود هم دیپلمات، هم فرمانده جنگ بود هم پیشقراول صلح، هم امین بنیانگذار بود و یار رهبری هم مورد التفات منتقدان، هم استوانه نظام بود و هم رکن اعتدال، هم اهل راست سنتی بود و هم جلودار اصلاح طلبان، هم خطیب جمعه تهران بود و هم ملامت شده تریبون داران...
سرویس سیاسی خرداد/ رضا رئیسی: حروف کنار هم می نشیند، واژگان رج می شوند و جملات از عدم به خلقت حلول می کنند، ما اینگونه می شویم اصحاب قلم؛ مهندسان واژگان، قلمی که ابزار ماست و قسم حضرت دوست.

اما ضربه آنچنان هولناک است، خبر آنچنان فروپاشنده و ناگهانی که یک عمر صحابگی هم کارساز نمی افتد، کرور؛کرور مهندسی و نقشه؛ همه نقش بر آب می شود، قلم روی کاغذ، واژه روی مانیتور نه رج می شود نه ردیف، از دلت به قلمت راهی بس دراز برقرار است.

می خواهی بنویسی، یار دیرین انقلاب؛چند دهه حضور، میلیون ها تصویر، هزاران هزار خاطره دور و نزدیک، ذهنت را آنچنان در بر می گیرد و پرتت می کند به روزهای کودکی به « شنوندگان عزیز توجه  فرمایید، به مارش پیروزی، به خرمشهر، عملیات فاو، به رمز یا زهرا، به پیشانی بند سرخ یا حسین، به حجت الاسلام فرمانده» دیگر مجالی برای جولان کلمه و واژه نمی ماند.

می خواهی بنویسی سردار، یادت می افتد به روزهای تلخ وداع پیر جماران به مردی که سر از پا نمی شناخت، با پاسدارهای بی ستاره کنارش به این سو و آن می زد تا مبادا کاری بر زمین مانده و این خیمه بی عمود بماند به یاد حاج آقا خاطره! می افتی که گره کور را با سر انگشت تدبیر همین خاطره گشود و کشور و انقلاب و نظام را از پیچی سخت به ساحل آرامش رهنمون کرد و خود لباس سرداری پوشید تا بر ویرانه های جنگ امیر سازندگی شود.

می خواهی بنویسی سیاستمدار قرن، یادت می افتد به روزهای گرم خرداد 76 به خطبه های تاریخی به ضمانت انتخاباتی به اصلاحاتی که از بطن سازندگی و طبقه متوسط اش آمد، می روی به عالیجناب سرخپوش به انتخابات سرد 78 به نفر سی امی، به شکست 84، به خطبه تیرماه، به فحش و ناسزای چپ و راست، به صلابت حضور 92 به منتخب اول تهرانی خبرگان، از خود می پرسی که آیا می شود، اینهمه فراز و نشیب را در چند واژه ادا کرد، این دمی بر فرش و لحظه ای دیگر بر عرش را می توان به تحلیل نشست؟ 

اینجاست که چون اویی به تجلی می آید، به تلالو به جلوتی بی مثال و بی تکرار بر سپهر سیاسیت ایرانی تکیه می زند و می شود «آیت اکبر»

مردی که هم چریک بود هم اهل شورا، هم انقلابی بود هم دیپلمات، هم فرمانده جنگ بود هم پیشقراول صلح، هم امین بنیانگذار بود و یار رهبری  هم مورد التفات منتقدان، هم استوانه نظام بود و هم رکن اعتدال، هم اهل راست سنتی بود و هم جلودار اصلاح طلبان، هم خطیب جمعه تهران بود و هم ملامت شده تریبون داران، هم رئیس مجمع بود هم همگعده ممنوعان، هم امین نظام بود هم خاطره گوی ناسازگار، هم دوستان داشت پر شمار و هم دشمنان بسیار، هم تمجیدش می کردند بی شمار و همه به طعن و کنایه می نواختندش بسیار...

حالا می بینی واژگان که ردیف می شوند که هیچ، بلکه آنچنانند که گاه نه همت و حمیت بیان اش را داری نه حوصله و مجال ردیف کردنش را در این اندک مقال.

نه فقط تمامی خاطرات یک عمر زیست شهروندی و زندگی در سایه سار نظام جمهوری اسلامی، یکان یکان لحظات اش مملو از حضور این مرد است؛ بلکه تو خود سال ها در وصفش در کیاست و سیاستش به تمجید از هوش و درایتش نوشته ای بی هیچ مزد و منت به رسم علقه و علاقه به مردی که « امیر کبیر قهرمان مبارزه با استعمار» را در سال های عسرت و عزلت نوشت و از همان هنگام دل و قلم را ربود و حالا نیست و این نیست چهار حرف است اما یک دریا غم و اندوه دارد و یک دنیا نگرانی

 که او و سایه اش و نامش پشتی بود و پشتوانه ای برای همه ما حتی اگر دوستش نداشتیم حتی اگر از او گلایه داشتیم حتی اگر تندترین نقدها و تیز ترین حملات را به او داشتیم، بالاخره او « اکبر هاشمی رفسنجانی» بود، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، مردی که با همه ناملایمات و فراز و نشیب ها یک اصل اصیل و یک رکن رکین، محور و گرانیگاه همه برون نمایی های رفتاری و سیاست ورزیش بود و آن حفظ نظام بود، نظامی که نخ تسبیح دوام و ثبات و استقرار کشور در همه تلاطم دوران ها و کید دشمنان بوده و او هیچ گاه نگذاشت که این حلقه وصل از هم گسسته شود.

و حالا هاشمی نیست «عجب واژه دلهره آوری» و چون اویی با آن عقبه و سابقه و با آن شم و شانیت دیگر نخواهد بود و تکرار شدنی هم نیست اما نام او، مشی و مرام او و آرزوهای دور و دراز و بلندش که به روایت شاهدان صادق تا آخرین لحظه از آن سخن می گفت؛ هست، علاقه اش به وطن حمایتش از نظام و انقلاب و مردم  با ماست و همین هاست که زندگی را و شوق ماندن را و همت تلاش را برای ما باقی می گذارد که تا امیرها هستند برای نور افروزی، ایرانیان نیز در تلاش اند برای بهروزی. ان شاء الله


  


ارسال نظرات
negahememar
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۱
۱
۰
او همیشه در قلب مردم جاي داشت
خدايش بيامرزدش و با مقربينش محشور نمايد
http://negahememar.ir
یغما
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۴ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۲
۰
۱
چه کرده رئیسی دستمال بدست
رسمنجانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۳
۰
۱
رییسی بابت نوشتن این یادداشت چقدر گرفتی ؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۶
۰
۰
واقعیات را نوشته
پربحث ترین عناوین