مهم ترین وجهی که هم نخبگان را مجذوب آمریکا می کرد و هم زمینه های پروپاگاندای گسترده را برای سردمداری این کشور در پیشانی جهان آزاد فراهم می آورد، آزادی بود، آزادی نقد و نظر، آزادی حرف و انتقاد که مهم ترین و بارزترین نمود آن در مطبوعات و رسانه های آزاد خود را هویدا می کرد.
سرویس سیاسی خرداد: ایالات متحده از اوایل قرن بیستم بتدریج خود را به صدر فهرست قدرت های جهانی رساند و از اواسط این قرن بتدریج تبدیل به قدرت بلامنازع جهان گشت.
به گزارش خرداد؛ این برتری و تفوق علل و عوامل زیادی داشت، جمعیت جوان و کارآمد، پتانسیل های بالقوه جغرافیای، دوری از صحنه دو جنگ جهانی، تکنولوژی و فن آوری های روزآمد، زردخانه قوی و تسلیحات نوین ....البته از همه مهم تر پروپاگاندای آمریکای رویایی!
آمریکا مهد رفاه و تمدن و دروازه طلایی ورود به عصر و زمانه تازه عنوان می شد و همین نکته باعث شده بود که نخبگان از سراسر حهان به سوی بلاد یانکی ها سرازیر شوند و آمریکای ابر قدرت را با توجه به توانمندی ها خود بنا سازند.
مهم ترین وجهی که هم نخبگان را مجذوب آمریکا می کرد و هم زمینه های پروپاگاندای گسترده را برای سردمداری این کشور در پیشانی جهان آزاد فراهم می آورد، آزادی بود، آزادی نقد و نظر، آزادی حرف و انتقاد که مهم ترین و بارزترین نمود آن در مطبوعات و رسانه های آزاد خود را هویدا می کرد.
فارغ از اینکه کدامین حزب و جریان بر سر کار بودند یا چه فردی رئیس جمهوری آمریکا بود یا اینکه چه تحولات داخلی و خارجی بوقوع می پیوست، هیچ کس به خود اجازه نمی داد و البته جامعه نمی پذیرفت که اصل اساسی و بنیادین رسانه های آزاد را مخدوش کرده و بدان بتازد آنچنان که در ماجرای واترگیت دو روزنامه نگار رئیس جمهوری آمریکا را از کاخ سفید به خانه فرستادند.
آمریکایی ها به این شاخصه بالیده و همواره رقبای جهانی و مخالفان خود را می نواختند که در کشور ما آزادی برقرار است و رسانه ها مصون از هر گزندی هستند و ما راهبری و رهبری جهان آزاد را عهده دار هستیم چون همانند شما با ایجاد محدودیت برای رسانه ها دهان را نبسته و عقاید را در بند نمی کنیم!
حال رئیس جمهوری آماده حضور در کاخ سفید می شود که این اصل اساسی و رکن رکین هویت آمریکایی را مخدوش کرده و گویا می خواهد خرق عادت کند، البته بی گمان نمی تواند در مقام عمل و وفق قانون اساسی و ساختارهای نهادینه شده اجرایی و هویت گفتمان آمریکایی این مهم را اجرایی کند اما همینکه آزادی مطبوعات را به عنوان عالی ترین مقام اجرایی بر نمی تابد، خود ثلمه و ضربه سنگینی بر ادعای همیشگی و چهره آرمانی ترسیمی آزادی آمریکایی وارد می سازد.
دونالد ترامپ در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود با رسانه های جمعی آمریکا که بنابر ارقام و آمار رکوردهای بازدید در فضای مجازی را شکسته و بسیار مورد توجه بوده است، در مواجهه با خبرنگار سی.ان.ان، دست به اقدامی زد که تاکنون از سوی چنین مقامی مسبوق به سابقه نبوده است.
از آنجا که سایت « بازفید» و شبکه سی.ان.ان، تنها چند روز قبل از این کنفرانس خبری، در قالب گزارشی مدعی رسوایی جنسی ترامپ در روسیه شده و گفته بودند که روس ها با تهیه فیلم از این رسوایی از رئیس جمهوری آمریکا گزگ دارند و می توانند بر وی اعمل فشار کنند، ترامپ سایت مورد نظر را آشغال خواند ( که در ادبیات ترامپی چندان دور از انتظار نبود) اما نکته مهم آنجایی بود که وی به خبرنگار سی.ان.ان اجازه نداد که سئوال خود در کنفرانس خبری را از رئیس جمهوری بپرسد!
وی خطاب به خبرنگار سی.ان.ان، گفت:« شما حق سئوال ندارید، بی ادب نباشید، شما خبر جعل می کنید»
رسانه های آمریکایی وفق یک سنت دیرین و قوانین نوشته و نانوشته، مختار و مجاز به کندوکاو پیرامون هر موضع و هر شخصیتی هستند و این همان چیزی است که از آن به عنوان آزادی مطبوعات و رسانه ها در آمریکا از آن یاد می شود اما ترامپ به بهانه اینکه این رسانه ها خبری را علیه وی درج کرده اند که او آن را دروغ می داند، حکم به سکوت خبرنگار می دهد و اجازه طرح سئوال وی در اولین گنفرانس مطبوعاتی رئیس جمهوری منتخب را نمی دهد!
رئیس جمهوری که علی الظاهر باید اولین فرد مدافع قانون اساسی و اصول بنیادین آمریکایی باشد خود یکی از مهم ترین وجوه آن را نقض می کند و به باد تمسخر و ناسزا می گیرد.
بدون شک ترامپ نمی تواند سی.ان.ان را توقیف کند یا مانع درج اخبار در آن شود، یا هر سانه دیگری را به خاطر درج اخبار مگر در مواردی که به امنیت ملی معطوف باشد و در قوانین مورد تصریح قرار گرفته، محدود کند اما اینکه ترامپ در همین اولین گام اینچنین بی پروایانه به ارزش های آمریکایی آنهم اصلی که ده ها یکی از مهم ترین وجوه بازشناسی آمریکا در منظر جهانیان بوده، می تازد، نشانه خوبی برای آمریکایی ها و آن رویاهایی که ساخته و پرداخته شدند تا آمریکا را به جایگاه ابر قدرتی و پیشتازی فعلی برسانند، نیست.
و تاییدی بر این گمانه که شاید ترامپ همان فرد و کسی است که می تواند نقطه عزیمت سقوط امپراطوری آمریکا را رقم بزند، چیزی که به نظر می رسد او پتانسیل هایش را دارد.