به بهانه بررسی ایران بدون آیتا... هاشمی «آرمان امروز» با دکتر احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
چند روز پیش شاهد حضور باشکوه ملت در تشییع پیکر آیتا... هاشمی بودیم. بزرگی حضور مردم در این مراسم را چگونه ارزیابی میکنید؟
مراسم تجلیل و تشییع آیتا... هاشمی مخلوطی از همه پدیدههای سیاسی و اجتماعی بود. از طرفی آن مراسم دارای ابعاد حکومتی نیز بود، زیرا یک شخصیت منحصربهفرد و دارای جایگاه خاص وفات یافته و طبیعتا برای چنین شخصیتی از طرف مقامات بلندپایه کشور مجلس ترحیم برگزار میشود. البته آیتا... هاشمی شخصیت بزرگی بود که بخصوص در این چند سال اخیر جایگاه مردمی خوبی پیدا کرد و این محبوبیت موجب شد جمعیت کثیری در مراسم آن محروم حضور یابند. به همین دلیل میتوان ادعا کرد اقشار و گرایشهای مختلفی در این مراسم حضور داشتند و برای آخرینبار با یار دیرین انقلاب خداحافظی کردند.
آیا چنین مراسمی که در آن تمامی اقشار مردم حضور پیدا میکنند، قابل بهرهبرداری جناح خاصی هست؟
در چنین مراسمی بهرغم داشتن زمینههای اندوه، مردم میتوانند نکات مدنظر خود را مطرح کنند. در کنار موانعی که برای شنیدن صدای برخی گروهها به وجود میآید، چنین مراسمی موجب میشود که مردم صدای خود را به گوش مسئولان برسانند، مراسم اخیر هم یکی از این موارد بود، زیرا مسئولان نمیتوانستند نظر منفی در مورد برگزاری این مراسم داشته باشند. به همین دلیل نوعی فرصتشناسی خوبی در جامعه ایران به وجود آمده و در موقعیتهای مختلف این فرصتشناسی دیده شده است و فرصت بعدی مردم برای انتقال درخواست خود به مسئولان، بر سر صندوقهای رأی در سال آینده است.
آیتا... هاشمی در سالهای اخیر مورد توجه قشرهای مختلف مردم قرار گرفته بود. علت این گرایش مردم به ایشان را چطور تحلیل میکنید؟
موضوع نخست مورد توجه آیتا... هاشمی این بود که ایران آباد شود. با هر نوع نقد و انتقاد و دیدگاهی به آیتا... هاشمی نگاه کنیم، به این نکته میرسیم که آیتا... ایرانی آباد و آزاد میخواست و مردم را شریک در امور کشورداری میدانست. از سوی دیگر در امور بینالمللی نیز خواهان بهبود رابطه با کشورهای جهان بود تا مردم مسلمان ایران در صلح و امنیت به سر ببرند و در منطقه و جهان، ایرانی سرافراز داشته باشیم. چنین گرایشی از حمایت جامعه برخوردار است و اتفاقا آقای روحانی هم از همین گرایش سود برده و توانسته است به سمت بالای اجرایی دست پیدا کند. جامعه ایران یک حرف بیشتر ندارد و حرف خود را در انتخابات، در تشییع آیتا... هاشمی و مراسمهای دیگر تکرار خواهد کرد. ایرانیان زندگی مطلوبی میخواهند و به دنبال یک زندگی مرفه و بیدرد هستند. مردم میخواهند از مشکلات اجتماعی تا جایی که امکان دارد، کاسته شود. آیتا... هاشمی هم همین را میخواست. ممکن است نقدهای به ایشان وجود داشته باشد، اما احساس عمومی به وی این گونه بود که وی مسئولی بود که قریب به۳۷ سال تلاش کرد کیفیت زندگی مردم بهتر شود. در نتیجه میتوان ادعا کرد که تشییع جناره آیتا... هاشمی رأی به بهتر زندگی کردن بود.
برخی تحلیلگران، ۱۰ سال پایانی عمر آیتا... هاشمی را همراه با مردمگرایی میدانند. آیتا... در دهه آخر زندگی خود تغییر کرده بود؟
در این که آیتا... هاشمی چرخش سیاسی قابل توجهی از سال ۸۴ به این سو داشتند نباید تردید کرد، اما چرخش ایشان یک چرخش ۱۸۰درجهای نبود. در سالهای قبل از این ایام، زمینههای زیادی از تحولخواهی در اندیشه و رفتار ایشان قابل ملاحظه بود، البته ممکن است در گذشته مرحوم آیتا... هاشمی در مصادیق با اصلاحطلبان اختلاف نظر داشتند اما به هرحال گرایشی در وی وجود داشت. تلقی آیتا... هاشمی به طورکلی این بود که با پرداختن به مساله سازندگی میتوان به سوی توسعه گام برداشت. تبدیل هاشمی به یک شخصیت دیگر در سال ۸۴ درست نیست، چراکه آیتا... هاشمی از قبل هم در مواردی مواضع تحولخواهانه داشت و از زمینههای مشترکی با مجموعه اصلاحطلبان برخوردار بود. در بحث سازندگی، پایان جنگ و ارتباط با جامعه جهانی آیتا.. هاشمی حتی قبل از ۸۴ دیدگاههای باز و توسعهگرایانهای داشتند. نباید به شخص آیتا... هاشمی و تحولات شخصی ایشان نگاه کرد. مجموعه گروه کارگزاران سازندگی گروه مهمی در کشور ما هستند. درست است که حزب کارگزاران حزب گستردهای در کل کشور نیست، اما این حزب در معادلات سیاسی تأثیرگذار است. تحولات صرفا از آیتا... هاشمی شروع نشده بود که کارگزارانیها از آن تبعیت کنند. به عنوان نمونه ارتباط کارگزارانیها و اصلاحطلبان در مجلس ششم موجب شد لزوم تحولخواهی به گوش آیتا... هاشمی برسد. در نتیجه تحولات مجموعه کشور بر آیتا... تأثیر گذار بود. تقسیم هاشمی به هاشمی قبل از ۸۴ و هاشمی بعد از ۸۴ پسندیده نیست. تحول در آیتا... هاشمی هیچگاه ۱۸۰ درجهای نبوده و بسیاری دچار تغییر و تحول شدهاند. از جمله این افراد آقای روحانی است. آقای روحانی عضو رسمی جامعه روحانیت مبارز بودهاند و همواره در جامعه روحانیت مبارز حضور داشتند، اما به هرحال مواضع و رفتار سیاسی ایشان به گونهای تغییر یافته که مهمترین حامیان وی اکنون اصلاحطلبان هستند.
آیتا... هاشمی در دوران سازندگی تا چه اندازه توانست در جهت توسعه همهجانبه حرکت کند؟
در دوران سازندگی حرکت بسیار مطلوبی در جهت توسعه اقتصادی و صنعتی ایران به وجود آمد، هرچند نقدهای زیادی به نوع برنامهریزی و مدیریت دوران وی وجود دارد. در دوران آیتا... هاشمی در زمان سازندگی تورم بالایی وجود داشت و نمیتوان آن را کتمان کرد، اما گرایش کلی مرحوم هاشمی به زندگی مطلوب برای مردم بود و این مورد در همان دو دوره ریاستجمهوری وی وجود داشت.
اختلاف نظر اصلاحطلبان با آیتا... هاشمی در چه بود؟
اختلافنظر ما اصلاحطلبان با ایشان در این بود که ما اعتقاد داشتیم تنها از مسیر اصلاحات اقتصادی نیست که میتوان به سوی زندگی بهتر حرکت کرد و حتما اصلاحات سیاسی لازمه توسعه همهجانبه کشور است و به همین علت زمانی که دولت اصلاحات سرکار آمد، آن دولت یک تغییر مشی قابل توجهی به سمت اصلاحات سیاسی و مشارکت سیاسی مردم داشت. البته آیتا... هاشمی هم همواره با این مسیر جدید همراهی کردند، اما نوعی تفاوت دیدگاه بین اصلاحطلبان و تفکر دولت سازندگی وجود داشت، هرچند آنچه مخرج مشترک این دو دیدگاه یعنی دیدگاه اصلاحطلبانه و توسعهطلبانه بود، خدمت به مردم است. هنوز هم اصلاحطلبان اعتقاد دارند در کنار توجه به آزادی بیان و حقوق بشر حتما میتوان جامعه بهتری داشت و توسعه سیاسی به دنبال خود زندگی بهتر و توسعهیافتهتر برای مردم به ارمغان میآورد.
جریان دوم خرداد و مدیران دوران هاشمی در چه فرایندی به هم نزدیک شدند؟
آنچه میان مجموعه مدیران منسوب به آیتا... هاشمی و اصلاح طلبان مشترک است، اندیشیدن به یک ایران آزاد، مرفه و دور از فقر و مشکلات است. هدف منسوبان رئیس دولت اصلاحات و رئیس دولت سازندگی این بود که ایران آبرومندی به وجود آورند و سطح زندگی مردم از لحاظ کیفی افزایش یابد و مردم احساس امنیت و آسایش و آرامش کنند و ایران تبدیل به کشوری پیشرفته و مطلوب برای زندگی ایرانیان شود، اما در مقطعی آیتا... هاشمی این دیدگاه را داشتند که نباید چندان وارد مسائل جزئی سیاسی شد و لازم است به جای وقت گذاشتن در این زمینه بر مسائل دیگری از جمله توسعه اقتصادی متمرکز شویم. اولویت شماره یک برای مرحوم آیتا... هاشمی، سازندگی کشور بود. البته اصلاحطلبان در این زمینه نقدهایی به عملکرد آیتا... داشتند، ازجمله این نقدها اختیارات فراوان به مدیران دوران سازندگی است که مشکلاتی را به وجود آورد. همچنین اصلاحطلبان به برخی روشهای اقتصادی دوران سازندگی نقد داشتند. اصلاحطلبان در آن زمان متعقد بودند صرفا از مسیر توسعه اقتصادی نیست که میتوان کشور را متحول کرد و شاهد بودیم که در دوران اصلاحات توجه عمده اصلاحطلبان به مسائلی مانند آزادیهای مدنی و رشد سیاسی و اجتماعی متمرکز بود، اما به مرور آنچه اتفاق افتاد و واقعیتهای جامعه، هر دو دیدگاه را در مورد توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی وادار به تعدیل مواضع کرد، طوریکه طرفداران مرحوم هاشمی از توجه مطلق به مسائل اقتصادی کوتاه آمده و تشکیل حزب دادند و سعی داشتند در مسیر کار پارلمانی و تشکیلاتی قدم بردارند و تلاش کردند با سایر اصلاحطلبان طی مسیر کنند. زمانی مجموعه پیرامونی آیتا... هاشمی جزو سیاسیون راستگرا در ایران دستهبندی میشدند، اما بعد از مجلس پنجم و تشکیل حزب کارگزاران سازندگی و قبل از شروع جنبش اصلاحات، اعضای کارگزاران سازندگی انتخابات تاریخی انجام دادند و به سمتوسوی اصلاحطلبان تغییر جهت دادند. چنین اتفاقی بعدها نیز به وقوع پیوست و حزب اعتدال و توسعه هم به سوی اصلاحطلبان گرایش پیدا کردند. در نتیجه هم کارگزان سازندگی در مواضع خود تعدیل ایجاد کردند و هم اصلاحطلبان به مسائل اقتصادی در ساختار اقتصادی دولت توجه بیشتری نشان دادند و اگر روند دوره دوم ریاستجمهوری رئیس دولت اصلاحات را نگاه کنید، متوجه خواهید شد که فعالیت اقتصادی در دوه دوم اصلاحات بیشتر شد و از توجه صرف به لوایح صرفا سیاسی کاسته شد، طوریکه قانون یکسانسازی نرخ ارز و قانون مالیاتهای مستقیم تصویب شد و دولت دوم اصلاحات رنگوروی اقتصادی به خود گرفت. در دوران اصلاحات تلفیق خوبی بین دو جریان اقتصادی و سیاسی به وجود آمد.
شنیده شده برخی اصلاحطلبان منتقد مرحوم آیتا... هاشمی در زمان ریاستجمهوری وی در مرکز استراتژیک زیر نظر ایشان به فعالیت میپرداختند. برخورد آیتا... با مخالفانش چگونه بود؟
مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد مهمی است، اما برخی اختلاف نظرات صرفا جنبه مدیریتی دارد. این اختلافات ارتباطی به دیدگاههای سیاسی ندارد. البته همواره در بین اصلاحطلبان افرادی بودند که نسبت به مرحوم هاشمی حساسیت داشتند و با رفتار برچسبگونه با وی یا خانواده ایشان روبهرو میشدند، اما اگر به هر حال به کل مجموعه اصلاحات نگاه کنیم، این جریان در مواجهه با آقای هاشمی دچار افتوخیز بودند. برای نمونه در دوران مجلس چهارم اختلاف نیروهای موسوم به اصلاحطلب با جناح آیتا... هاشمی به شدت بالا گرفت. آنزمان شروع جریان ردصلاحیتها بود و جریان چپ به معنی واقعی کلمه آسیب دید.
در انتخابات سال ۸۴ چرا از ابتدا از آقای هاشمی حمایت نکردید؟
در انتخابات سال ۸۴ سه قطب جریان اصلاحطلبی و اعتدالگرایی حضور داشتند. دبیرکل حزب اعتماد ملی، آیتا...هاشمی و آقای دکتر معین، در صحنه انتخابات حضور داشتند. در آنزمان بزرگترین اشتباه تاریخی جریان اصلاحات، ورود متکثر به صحنه انتخابات بود و همه اعتراف میکنیم که در سال ۸۴ اشتباه کردیم و این تقسیم آرا به ضرر اصلاحات تمام شد. این موارد موضوعات تاریخی است و در مقاطعی برخی جریانات با هم خصومتهایی دارند و بعد با هم متحد میشوند. در عالم سیاست عکس این مورد هم اتفاق میافتد و در عین حال ممکن است افرادی هم که با هم متحد بودند، از یکدیگر جدا شوند. در اوایل انقلاب بین جریان چپ و روحانیت مبارز و جریان ملی مذهبی تخاصم شدیدی وجود داشت و در مجلس اول شاهد این تخاصم بودیم، اما به مرور حوادثی پیش آمد. این اصل همیشگی سیاست را باید یادآور شد که در سیاست نه دوست دائمی وجود دارد و نه دشمن دائمی، و نباید به سیاست با عاطفه نگاه کرد و باید با حد معینی از عاطفه در سیاست رفتار کرد. مسائل عاطفی چه از نوع محبت و چه از نوع نفرت در سیاست وجود ندارد و در عرصه سیاست نمیتوان با دیگاه نفرت یا عشق به یک سیاستمدار نگاه کرد و افرادی که اینگونه به مسائل نگاه میکنند، متعصب سیاسی هستند و چندان نمیتوان با این افراد با گفتمان رفتار کرد. آنچه بین جریان سازندگی و اصلاحات وجود داشته توام با مخالفت و تضعیف بوده و این موارد یکسویه هم نبوده است. به هر حال دو جریان رقیب غیرهمراه ممکن است نسبت به هم مواضع غیریکسان داشته باشند، اما آن دوره، دوره دیگری بود و امروز زمان دیگری است.
ازگزینههای مختلفی برای ریاست مجمع تشخیص سخن به میان میآید، اینکه این مورد رسانهای شده امر مطلوبی است؟
در مورد جانشین آیتا... هاشمی در ریاست مجمع تشخیص مصلحت به نظر میرسد نباید بحث رسانهای صورت بگیرد. اصلاحطلبان دقت کنند که مساله ریاست مجمع انتخابی نیست که ما قدرت تأثیرگذاری در آن داشته باشیم. ممکن است برخی چهرههای شناختهشده عالیرتبه پیشنهادی داشته باشند، آنها پیشنهاد خود را با مقام معظم رهبری مطرح میکنند، در نتیجه به وجود آوردن فضاسازی رسانهای به انتخاب جانشین آقای هاشمی کمکی نمیکند. ضمن اینکه نباید توقع داشت که کسی شبیه به آیتا... هاشمی باشد. اینکه اسمی از آقای ناطق یا افراد دیگری در رسانهها مطرح میشود، بیاثر است و لزومی ندارد محافل کمتر تأثیرگذار در این مورد اظهارنظر کنند. پسندیده این است که رسانهها در این مورد دخالتی نکنند. این انتخابی است که بر طبق قانون مقام معظم رهبری انجام خواهند داد و شاید در این زمینه با برخی از چهرهها مشورت کنند یا به تشخیص خود عمل کنند، اما این موضوع خاص جای فضاسازی ندارد. به احتمال زیاد در آینده نه چندان دور رئیس مجمع تشحیص مصلحت نظام تعیین خواهد شد. جمله معروفی وجود دارد که «شرفالمکان بالمکین»، در بسیاری از موارد افراد هستند که به نهادها اعتبار میدهند و اگر مجمع تشخیص مصلحت نظام جایگاه خاصی در مجموعه نهادهای کشور دارد، مدیون شخصیت آقای هاشمی است و اینطور نبود که آقای هاشمی از مجمع اعتبار بگیرد، بلکه این آقای هاشمی بود که به مجمع اعتبار میداد. این امید وجود دارد که فردی جانشین آقای هاشمی شود که بتواند جایگاه مجمع را حفظ و به عنوان یک مجمع کارشناسی بیطرفانه این مجمع را نگاه دارد. در بحثهایی مانند سیاستهای کلی نظام جایی برای چانهزنی وجود ندارد، برای نمونه یکی از مصوبات مجمع سند چشمانداز بیستساله کشور بود و کسی نباید به خود حق دهد که به نزدیکان خود در این برنامه نگاه کند. افراد دریادل و آیندهنگر باید در مجمع حضور داشته باشند. به هر حال این امید وجود دارد که این میراث ارزشمند آیتا... هاشمی حفظ شود. نباید در مورد این مساله فضاسازی رسانهای کرد.
فوت نابهنگام آقای هاشمی چه تاثیری در آرای روحانی خواهد داشت؟
وفات آیتا... هاشمی به معنی کنار رفتن یک فرد نیست. مجموعه اتفاقاتی که بعدها به وقوع میپیوندد را هم باید در این مورد لحاظ کرد. به نظر من با فضایی که در تهران در زمان تشییع پیکر آیتا... دیده شد و در مراسم بزرگداشت ایشان در قم و سایر شهرستانها هم به وجود آمد، دستکم آرای آقای روحانی ۱۰درصد نسبت به آنچه پیشبینی میشد بالاتر رفته است. به این علت پیامهایی که از جمعیت تشییعکننده مرحوم هاشمی دیده میشد، نشان میداد که فضای فکری مردم نسبت به برخی تصمیمگیران اصولگرا متفاوت است. بنابراین این تفاوت دیدگاههایی که در بطن جامعه با برخی نهادها وجود دارد، نکته مهمی است و نشان میداد آن مجموعه تفکرات و نگرشهایی که در سال ۸۴ به نوعی خود را نشان داد وجود دارد و باید دیده شود و نمیتوان این دیدگاهها را نادیده گرفت. نکته دیگر اینکه واقعا اگر جامعه با نگرانی و با چشمان اشکآلود و دلواپسی، آیتا... هاشمی را تا آرامگاه ابدی تشییع کرد، لذا باید این نکته را در نظر گرفت که افرادی که مشی آقای هاشمی را دنبال میکنند باید بیشتر پیشرو مکتب ایشان باشند. مردم نیز باید کمک کنند به آنها موقعیت بهتری بدهند. این تفکر در جامعه به وجود آمده است که اگر میخواهیم راه آیتا... هاشمی ادامه یابد، طبیعی است که نزدیکترین چهره به این نگرش که روحانی است باید مورد حمایت مردم قرار بگیرد و نباید چندان این موضوع را کتمان کرد. آنچه روحانی از خود نشان میدهد، جلوهای از شخصیت هاشمی است. بنابراین اگر جامعه با این شور و وفاداری از آیتا... تجلیلی میکند به این معنی است که میراث هاشمی از دست نرود و رقبا بدانند که چندان نمیتوان برای رهبران اصلاحطلب دشواری ایجاد کرد. دولت آقای روحانی نیاز به همراهی مردم دارد.
البته اگر روحانی ردصلاحیت نشود؟
به نظر من، ردصلاحیت روحانی امکان ندارد و این موضوع قابل طرح نیست.