ادبيات
رييسجمهور در نشست خبري روز گذشته كه غالب مردم مخاطب آن بودند، صادقانه
بود. ليكن از رييسجمهور انتظار ميرود كه مشكلات و موانع پيش روي كشور را
كمي شفافتر، جديتر، علنيتر و صريحتر با مردم درميان بگذارد. در اين
صورت است كه توقعات و انتظارات مردم از رييسجمهور منتخبشان آگاهانهتر و
با شناخت بهتري شكل خواهد گرفت. امروز بسياري از نيروهاي تندروي اصولگرا با
فراغبال و ادبياتي تند و تيز به دولت حمله ميكنند. آنها بيان ميكنند كه
برجام هيچ حاصلي نداشته و وضعيت كشور از زمان بحرانهاي احمدينژاد تغييري
نكرده است. در حالي كه در دولت يازدهم تحريمهاي مربوط به هستهاي برداشته
شده است و بايد از اصولگرايان تندرو و تخريبگران دولت سوال كرد كه آيا
وضعيت كشور در مورد تحريمهاي مرتبط با توافقنامه برجام و هستهاي اساسا با
سال ٩١ و پيش از برجام قابل مقايسه است؟ البته اصولگرايان با هدف كاهش راي
آقاي روحاني دست به چنين تخريبهايي ميزنند. آنها ميدانند موفقيت دولت
يازدهم در حوزه ديپلماسي خواسته و مطالبه مردم بوده است و همين مساله
ميتواند نتيجه انتخابات ٩٦ را به نفع آقاي روحاني تغيير دهد. يكي از
موفقيتهاي مهم رييس دولت يازدهم برجام بوده است و همين موفقيت به قدري
اهميت دارد كه مردم دوباره آقاي روحاني را در سال ٩٦ به عنوان رييسجمهور
انتخاب كنند. همچنين آقاي رييسجمهور رسما تصميم خود مبني بر نامزدي خود در
انتخابات رياستجمهوري آتي را اعلام نميكند چرا كه ميداند در اين صورت
حجم حملات نسبت به دولت و شخص ايشان افزايش پيدا خواهد كرد. ضمن اينكه
ميداند در اين صورت فعاليتهاي تندروها براي زمينهسازي ردصلاحيت آقاي
روحاني در سال ٩٦ افزايش خواهد يافت. آنچه براي آقاي روحاني در انتخابات
سال ٩٦ اهميت ويژهاي پيدا ميكند، جذب آراي خاكستري است.
هرچه به انتخابات سال ٩٦ نزديكتر ميشويم مساله آرايش نيروهاي سياسي از يك
سو و مشاركت رايدهندگان از سوي ديگر مهمتر و جديتر ميشود. شكي نيست كه
بخش مهمي از ١٨ ميليون راي آقاي روحاني در انتخابات سال ٩٢ آراي خاكستري
بود. اين بخش از رايدهندگان مطمئن نبودند كه تمايل به شركت در انتخابات
دارند يا خير و اگر هم در انتخابات شركت كنند به چه كسي بايد راي بدهند.
بنا بر مسائل پيچيده جامعهشناسي درصد آراي خاكستري در انتخابات
رياستجمهوري در ايران نسبتا بالا است. به عبارت ديگر كم نيستند افرادي كه
نميدانند در ارديبهشت ماه سال آينده در انتخابات شركت ميكنند يا خير.
البته اين افراد دلايلي براي عدم شركت در انتخابات نيز دارند كه از آن جمله
ميتوان به توجيهكننده نبودن عملكرد دولت آقاي روحاني اشاره كرد. در عين
حال اين آراي خاكستري از اين مساله هم گريزان است كه اگر شخصي مثل آقاي
روحاني رييسجمهور آينده كشور نباشد، يك گزينه اصولگرا رييسجمهور خواهد
شد. بنابراين صاحبان آراي خاكستري از سويي به انتخابات ترغيب ميشوند و از
سويي ديگر تمايل چنداني براي حضور پاي صندوق راي ندارند و به همين دليل است
كه تحت فشار اين دو نيروي غير همسو مردد ميمانند. تكليف اين آراي خاكستري
تا ارديبهشت ماه سال آينده روشن خواهد شد.
در خرداد ماه ٩٢ حدود ٧٢ ساعت مانده تا انتخابات صاحبان آراي خاكستري تصميم به شركت در انتخابات و راي به آقاي روحاني گرفتند. سوال ديگر آن است كه آيا آراي خاكستري ميتواند راي آقاي روحاني را به مرز ١٩ ميليون و بالاتر برساند يا خير؟ جاي ترديد است كه شور انتخاباتي سال ٩٢ در ارديبهشت ماه سال ٩٦ نيز تكرار شود و بر اين اساس ممكن است آقاي روحاني بخشي از راياش در سال ٩٢ را از دست داده باشد. موفقيت دولت در حوزه برجام ميتوانست موجبات رويش راي گسترده را براي آقاي روحاني فراهم كند. با اين حال اصولگرايان از فرداي عقد قرار داد برجام با هر ابزاري كه در اختيار داشتند با برجام در افتادند و در تريبونها و ديگر بلندگوهايشان عليه برجام سخن گفتند. آنها تلاش كردند تا با تبليغاتي گسترده برجام را بدون دستاورد جلوه دهند. متاسفانه سكوت آقاي ظريف و تيم مذاكرهكننده و حتي شخص آقاي روحاني نيز آب به آسياب تندروها ريخت. ريزشها و رويشهاي راي روساي جمهور مستقر در دوره دوم انتخابشان امري طبيعي است. با توجه به اين دلايل ميتوان پيشبيني كرد كه اگر تغيير و تحول خاصي در ماههاي آينده صورت نگيرد آقاي روحاني در سال ٩٦ چيزي حدود ١٥ ميليون راي داشته باشد. البته اين مقدار حدود چهار برابر راي آقاي جليلي است و در اينكه آقاي روحاني قادر خواهد بود با همين ميزان راي، تمامي نامزدهاي احتمالي اصولگرايان را شكست دهد، ترديدي نيست. هر اصولگراي ديگري اعم از آقايان قاليباف، جليلي، ميرسليم يا باهنر كه در برابر آقاي روحاني در انتخابات آتي قرار بگيرند، شكست ميخورند و شرايط امروز كشور و دو جناح سياسي به گونهاي است كه آقاي روحاني به آساني و با دست بسته نيز قادر خواهد بود كه گزينههاي اصولگرايان را شكست دهد.