اطلاعرسانی آنچنانی نبود. من خودم از همان لحظه اول در محل حاضر شدم و درباره اطلاعرسانی به سایرین هم خبری ندارم. من تمام ۴ روز در محل ماندم و آنجا را ترک نکردم تا از وضعیت حسین خبردار شوم. درباره فعالیتهای امدادی نیز باید بگویم از قرارگاه ثارالله و خاتم الانبیا در محل حادثه حضور داشتند و بسیار تلاش کردند. همچنین کمیته بحران منطقه ۱۲ به خصوص آقای دکتر حسینی بسیجیوار کار کرد. آتشنشانی به نام آرش هم هست که در این روزها واقعا از جان و دل مایه گذاشت.
روزنامه ابتکار نوشت: «شایعهای پشت شایعهای دیگر و باز همه چیز تکذیب میشود. پس از تکذیب، ناگهان متن خبری همه را متعجب میکند. خبر تکذیب شده در متن خبر جدید تایید میشود. واقعیت رخ مینماید. چهار روز شایعه حضور چهار شهروند در موتورخانه پلاسکو تکذیب شد اما در نهایت در چهارمین شب بعد از آغاز فاجعه پلاسکو پیکر هر چهار شهروند از موتورخانه خارج شد. البته برخی از مسئولان مدعیاند این پیکرها از اتاق دیگری نزدیک به موتورخانه کشف شده است.
در اولین روز حادثه پلاسکو خبری مبنی بر حبس شدن چهار نفر از شهروندان در موتورخانه پلاسکو منتشر شد. گفته شده بود یکی از افراد از طریق تماس با بستگان از حضور خود و سه نفر دیگر خبر داده است. در این بین خواهر یکی از چهار شهروند محبوس به خبرنگار شهروند گفته بود: «کسی پیامک فرستاده و گفته که همراه سه نفر دیگر در موتورخانه محبوس شدهاند، اسم برادرم قاسم را هم آورده است.» روز بعد این خبر تماس تلفنی و ارسال پیامک توسط سخنگوی سازمان آتشنشانی و سایر مسئولان تکذیب شد. با این همه بسیاری فکر میکنند که چهار شهروندی که پیکرشان شامگاه یکشنبه، سوم بهمنماه پیدا شده، همین کسانی هستند که ارسال پیامکشان شایعه شده بود.
جوادحسین قلیزاده یکی از پیکرهایی است که یکشنبه شب در موتورخانه یا به تعبیر سخنگوی سازمان آتشنشانی راهروی موتورخانه پلاسکو کشف شده است. او متاهل بود و یک پسر ۸ ساله به نام ایلیا دارد. داود فخریزاده دایی «جواد حسین» دریافت پیامک از مرحوم را تکذیب میکند و میگوید: «او به همراه سه نفر دیگر به شوفاژخانه فرار کرده بودند. همان لحظات اول تماس گرفتند و گفتند که در شوفاژخانه گیر افتادهاند ولی هر راهی که توسط آتشنشانها انتخاب میشد به بنبست میخورد تا در نهایت یکشنبه شب بچههای تلاشگر امداد و آتشنشانی دستبهدست هم دادند، راهی به داخل پیدا و اجساد را خارج کردند. از آنجا فقط یک نفر تماس گرفته بود و ما هیچ پیامکی دریافت نکردیم. یکی از بچهها تماس گرفته و نام هر ۴ نفر را برده بود. همه شهروند بودند و هیچ آتشنشانی هم در بینشان نبود.»
با این اظهارات اگر شایعه تماس یا پیامک صحیح باشد، میتوان نتیجه گرفت که این تماس از سوی یکی دیگر از دو شهروندی که پیکرشان یافت شده – غیر از قاسم و جوادحسین – انجام گرفته است. فخریزاده درباره روز حادثه نیز میگوید: «قبل از ریزش آتشنشانها به همه درباره خطر ریزش اطلاع داده بودند. اما بعضیها حرف گوش نکرده بودند و بعضیها هم مثل حسین گیر افتاده بودند. همه از در پشتی وارد شده بودند زیرا در اصلی بسته بود. اما بعد درباره بعد از ریزش باید بگویم ما از روز حادثه میدانستیم مرحوم زیر آوار مانده است. از همان لحظه اول با آتشنشانی همکاری کردیم و آنها هم همین کار را انجام دادند. در این روزها واقعا آتشنشانها، هلال احمر و کمیته بحران زحمت کشیدند. من با پلاسکو کاملا آشنا بودم و میدانستم کجا انبار، تلفنخانه یا موتورخانه است. وقتی متوجه شدیم این ۴ نفر در موتورخانه هستند با آتشنشانها همکاری کردم تا محل را پیدا کنند.»
فخریزاده مسئولان مربوط به ایمنی پلاسکو و ناظران آنها را مقصر این حادثه میداند و تصریح میکند: «مقصر اصلی کسانی هستند که پیگیر مشکلات ایمنی پلاسکو نبودند، آنها باید در پاساژ را میبستند. شهرداری مسئول ایمنی ساختمان است. مسئولان منطقه ۱۴ میگویند ۱۹ بار اخطار داهاند، اما خدایی پیگیر نبودند. اگر پیگیر میشدند شاید این اتفاق رخ نمیداد. این آدمها تلف نمیشدند. این همه وقت صرف نمیشد. این همه خانواده عزادار نمیشد.»
او ادامه میدهد: «اگر مسئولان کوتاهی نمیکردند، اینچنین نمیشد. به قول خودشان ۱۹ بار اخطار دادهاند. همیشه در موارد مشابه دو یا سه بار اخطار میدهند بعد از آن در ساختمان را میبندند. اگر ساختمان را میبستند این اتفاق رخ نمیداد. به جز بستن نظارتی هم وجود نداشت. ظاهرا اتفاق از طبقه دهم شروع شده بود. یکی از مغازهها آتش میگیرد. صاحبش هول میشود و کپسول میآورند اما کپسول خالی بوده و نتوانستند کاری انجام دهند و آتش همه جا گرفته است.»
دایی مرحوم قلیزاده درباره اطلاعرسانی و نحوه فعالیت امدادی نیز گفت: «اطلاعرسانی آنچنانی نبود. من خودم از همان لحظه اول در محل حاضر شدم و درباره اطلاعرسانی به سایرین هم خبری ندارم. من تمام ۴ روز در محل ماندم و آنجا را ترک نکردم تا از وضعیت حسین خبردار شوم. درباره فعالیتهای امدادی نیز باید بگویم از قرارگاه ثارالله و خاتم الانبیا در محل حادثه حضور داشتند و بسیار تلاش کردند. همچنین کمیته بحران منطقه ۱۲ به خصوص آقای دکتر حسینی بسیجیوار کار کرد. آتشنشانی به نام آرش هم هست که در این روزها واقعا از جانودل مایه گذاشت.»
شایعاتی درباره تخصیص وامهایی به شاغلان پلاسکو منتشر شده است. او در اینباره شرح میدهد: «مغازه آن مرحوم بیمه بود و خسارت را بیمه میدهد که البته هنوز به کسی چیزی ندادهاند. البته برای بازماندگان آن مرحوم سخت است چون سرپرست خود را از دست دادهاند حتی اگر بیمه هم خسارت بدهد باز مشکل بزرگتری وجود دارد. من دوستان زیادی در پاساژ داشتم که مغازهشان خراب شده. البته خوشبختانه آنها جانشان سالم است. ولی بابت تخریب مغازه و اجناس تا الان هیچ کسی چیزی دریافت نکرده است. درباره کارگران هم قرار است کارهایی انجام بدهند. سپاه دو منطقه را برای استقرار معرفی کرده است که تا الان کاری صورت نگرفته است. البته معقول هم است تازه چند روز از حادثه گذشته است. هنوز کاری برای ساماندهی نشده ولی مسئولانشان با هیات امنا میدانند که چه کسی آنجا مغازه دارد و چه کسی آنجا کار میکرد.»