نامه نیوز نوشت: «دونالد ترامپ ۷۰ ساله از نخستین روزهای حضورش در کاخ سفید تا به امروز با رفتار و تصمیماتش در صدر اخبار جهان قرار دارد. در حالی که بسیاری امیدوار بودند رئیسجمهوری مو بورِ آمریکا پس از ریاستجمهوری کمی سبک و سیاق روسای جمهور را به خود بگیرد اما این اتفاق محقق نشد و با داد زدن و قطع تلفن هنگام مکالمه با نخستوزیر استرالیا و صدور فرمانهای اجرایی نامناسب و فحاشی و بددهنی به خبرنگاران نشان داد، قرار است آمریکا و سیاستهای این کشور به سمت و سوی مبهم و احتمالا ناگواری حرکت کند.
تمامی مواضع، برنامه و سیاستهای ترامپ درباره جهان و روسیه و چین و سوریه و عربستان یک طرف، ایران و برجام اما به تنهایی کفه سنگین سیاست خارجی آمریکا را تشکیل میدهد، ایران همواره همانند گذشته یکی از مهمترین برنامههای دوران تبلیغات نامزدهای ریاستجمهوری آمریکا بود و اکنون نیز ترامپ بخش گستردهای از توییتهای خود را به مقابله و هشدار در قبال ایران اختصاص داده است. یک بار به آزمایش موشکی ایران حمله میکند و بار دیگر هشدار میدهد و از گزینههایش میگوید.
گره برجام نیز همچنان کور است و آقای رئیسجمهور اظهار نظر روشنی پس از ریاستجمهوری درباره آن نکرده است. مقامات تهران میگویند هیچ خطری این توافق تاریخی هستهای را تهدید نمیکند و مشاور ترامپ هشدار میدهد که امکان لغو آن وجود دارد.
اما اگر امروز برجام نبود، ترامپ چه مسیری در قبال ایران باید طی میکرد؟ اگر مذاکرهکنندگان ارشد کشورمان با واشنگتن و دیگر پایتختهای اروپایی بر سر یک میز نمینشستند و برجام را امضا نمیکردند، امروز غرب با چند قطعنامه پر و پیمان و حق حمله نظامی به تهران و صادرات نفت نزدیک به صفر ایران و انزوای این کشور احتمالا بسیار خوشحالتر بودند و البته مسیر بسیار آسانتری برای مواجه و مقابله. برجام برای ترامپ و دولت جدید آمریکا همانند یک مانع بزرگ است، مانع بلندی که امروز دست و پای دولت احتمالا تندرو ترامپ را بسته است و تنها اجازه فرافکنی و گرفتن مواضع تند را به آنها میدهد، نه عمل. ترامپ میداند که نمیتواند با وجود برجام به ایران نزدیک شود؛ چرا که تهران در چهار سال گذشته مرز دیپلماسی خود را به پایتختهای اروپایی، یعنی متحدان آمریکا برده است و توافق برجام، اجازه تخطی را به بی تجربگانی چون ترامپ نمیدهد. برجام که مجوز خود را از شورای امنیت سازمان ملل متحد دارد و تنها خواست یک کشور نمیتواند آن را برهم بزند.»