counter create hit اصولگرایان به وحدت هم برسند رقیب جدی نیستند
۰۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۸
کد خبر: ۲۰۷۰۴۲

اصولگرایان به وحدت هم برسند رقیب جدی نیستند

خرداد: با تشکیل جبهه‌ نیروهای مردمی انقلاب، گمان می‌رفت که جبهه اصولگرایی به وحدت نزدیک‌تر شده باشد، اما طولی نکشید که خبرهای متفاوتی از نخستین کنگره این جبهه منتشر شد. لیست‌های نامزدهای احتمالی جناح اصولگرایی رنگ‌وبوی نزدیک شدن به وحدت نداشت. لیست‌هایی از اصولگرایان منتشر شد که بیش از ۲۰ نامزد برای انتخابات ریاست جهموری در آن حضور داشت. شواهد گواه بر این است که تلاش‌ها برای «وحدت» در بین اصولگرایان سرانجام نداشته است. احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاح‌طلب در این باره با «آرمان» گفت‌وگویی کرد که متن آن را در ادامه می‌خوانید.

جبهه‌ مردمی نیروهای انقلاب، نشست عمومی خود را تشکیل داد و بسیاری منتظر بودند که پس از آن، خبرهایی مبنی بر کمرنگ شدن شکاف‌ها شنیده شود. آیا «جمنا» به وضعیت اصولگرایان سامان می‌دهد؟

تحرکی که اخیرا در اصولگرایان رخ داده بحث قابل توجهی است و امید می‌رفت که جریان درهم گسیخته اصولگرایان، کمی سامان ببیند، اما خبرهای روزهای گذشته، حاکی از این موضوع نیست و به نظر نمی‌رسد که آن‌طور که باید و شاید این اطمینان به وجود آمده باشد. در این میان دو نکته وجود دارد. نخست آنکه باید ستادی برای سازماندهی نیروهای اصولگرا وجود داشته باشد. کار اصولگرایان از این جهت مشکل‌تر می‌شود که آنها باید با سازمان‌هایی رقابت کنند که به ظاهر غیر سیاسی هستند، اما در عمل به سیاست توجه می‌کنند و در عرصه‌های سیاسی تاثیر گذارند. اصولگرایان باید به نوعی این صحنه را مدیریت کنند. اکنون باید دید این نیروهایی که از سوی جمنا معرفی شده‌اند قادر به سازماندهی و مدیریت این نیروها هستند یا خیر که کار بسیار دشواری است. یک راه دیگر هم این است که این سازماندهی را به بخش‌های سازماندهی شده نیروهای تندرو اصولگرا واگذار کنند. این راه عملی است و زودتر نتیجه می‌دهد، اما اعتبار سیاسی‌ای برای اصولگرایان کسب نمی‌کند. آنچه مشکل اصولگرایان در عرصه سیاسی و اجتماعی است، این است که اصولگرایان دارای تشکیلاتی که کار سازماندهی این نیروها را انجام دهد، نیستند. به هرحال امیدواریم که آنها بتوانند این وضعیت را کنترل کنند و به انداز‌ه‌ای که در بین مردم، اعتبار و نفوذ دارند، خود را سامان دهند.

آیا اصولگرایان زمان کافی برای به وحدت رسیدن و رقابت با آقای روحانی دارند؟

نکته دوم مربوط به همین بحث است. اصولگرایان، زمان بسیار محدودی در اختیار دارند. یک جبهه گسترده سیاسی برای اینکه بتواند خود را آماده رقابت کند، نیاز است که حداقل از یک یا دوسال قبل از انتخابات مشغول به کار شود، افراد به درک متقابل برسند و بتوانند با یکدیگر به وحدت نظر برسند. هنوز هم با اینکه در آستانه انتخابات قرار داریم، این اتفاق در بین اصولگرایان رخ نداده است. تحلیلی که میان برخی اصولگرایان وجود دارد این‌طور است که اگر آنها نامزد نهایی را زودتر معرفی کنند، ممکن است طی زمان و تا فرارسیدن انتخابات به دلیل اختلاف سلایق، بار دیگر تشتت به سراغ این جبهه بیاید. بنابراین قصد دارند تنها یک فضا و جو تبلیغاتی فراهم کنند و تا زمانی که نقاط قوت و ضعف مشخص نشده، از این فضای تبلیغاتی بهره‌مند شوند. در گذشته هم چنین اقداماتی انجام داده و نتایج مقطعی گرفته‌اند، اما امروز باتوجه به پیشرفت و تغییرات اجتماعی کشور، این رویکرد پاسخ‌های مناسبی را درپی ندارد. کار سیاسی نیاز به عمق، تجربه و زمان دارد. فعالیت مقطعی، نتایج خوبی را به دنبال نخواهد داشت. اصولگرایان گاهی در مقاطعی به دور هم جمع می‌شوند تا یک عملکرد سیاسی داشته باشند و دوباره «کرکره‌ها» را پایین می‌آورند و کار تشکیلاتی منسجم انجام نمی‌دهند. نحوه عملکرد و سازماندهی سیاسی اصولگرایان نرمال و طبیعی نیست و مانند دیگر احزاب سیاسی‌ای که سراسر دنیا فعالیت می‌کنند، عمل نمی‌کنند. این فضای سیاسی متشتت و درهم‌ریخته‌ای که در اردوگاه اصولگرایی وجود دارد، نشان می‌دهد که توافق بر سر نام یک نامزد انتخاباتی امری دور از دسترس است. امیدواریم اصولگرایان بتوانند با اصلاح‌طلبان رقابت کنند تا انتخابات آتی معنادارتر شود، اما به فرض که اصولگرایان به وحدت نیز برسند، باز هم در خانه اول قرار دارند. آنها اقدامات زمانبری باید انجام دهند تا بتوانند به عنوان یک رقیب برای آقای روحانی ظاهر شوند. از بحث به دست آوردن پایگاه اجتماعی و کسب سبد رای برای کاندیدای مورد نظر گرفته تا طرح شعارها و برنامه‌های سیاسی قابل قبول، اقداماتی است که نیاز به زمان زیادی دارد تا یک کاندیدا را به موفقیت نزدیک کند. در مجموع، اصولگرایان در گام‌های نخست، مانده‌ و اقدام خاصی نداشته‌اند.

آیا جمنا به اصولگرایان برای برنامه ریزی بلندمدت و به وحدت رسیدن در سال‌های بعدی کمکی کرده است؟

تجربه‌های قبلی اصولگرایان در این زمینه بسیار بد بوده است. تجربه مثبت قاطعی در این زمینه ندارند. یک نمونه از آن، اقداماتی است که در دور دوم انتخابات شورای شهر انجام دادند. اصولگرایان در این انتخابات، حضور موفقیت‌آمیزی داشتند و شورای شهر را در دست گرفتند و احمدی‌نژاد را شهردار کردند. تشکلی که این افراد را معرفی کرد، نام آبادگران را برای خود انتخاب کرده بود. این تشکل بسیار پرطمطراق و با تبلیغات بسیار گسترده و پرخرج وارد شد و با آرای بسیار کم مردم، کاندیداهای خود را به پیروزی رساند. در آن سال‌ها جو متشتتی در میان برخی اصلاح‌طلبان وجود داشت و بحث تحریم انتخابات مطرح بود. در این شرایط، نفر نخست شورای شهر توانست با کسب حدود ۵۶۰ هزار رای در انتخابات پیروز شود. این میزان رای در شهر تهران بسیار ناچیز است. پس از اینکه این انتخابات تمام شد، با اینکه با موفقیت اصولگرایان همراه بود، اما نه اثری از فعالیت این تشکل دیدیم و نه نام‌ونشانی از آن شنیدیم. هیچ‌گاه در بحث‌های عمیق سیاسی، جمعیت آبادگران به عنوان یک طیف وزن‌دار سیاسی شناخته نمي‌شود. همین وضعیت نیز در سال‌های ۹۲ تکرار شد. جریانی به نام پایداری ظاهر شد و با سروصدای زیاد، در مجلس و انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا کرد. اما این جبهه، در این سال‌ها با یک ساختار تشکیلاتی منسجم و مشخص و همچنین با عملکردی منظم دیده نشد و وزنی برای خود دست‌وپا نکرد. متاسفانه جریان اصولگرا معمولا به همین شکل ظاهر می‌شود. در فاصله چهارماه مانده به انتخابات، به دلیل ضرورت ایجاد فضای تبلیغاتی شکل گرفته و بعد از آن از هم گسسته می‌شود. در اصولگرایی ما شاهد یک جریان سیاسی مشخص با برنامه و عملکرد سیاسی منظم نیستیم. جریان اصولگرایی به جای اینکه یک جریان سیاسی باشد، ویترینی از طیف‌بندی‌های گروه‌های پرقدرتی هست که قصد ندارند مسئولیت کار سیاسی به عهده بگیرند، اما معمولا تعزیه‌گردان این جریان می‌شوند. بار اصولگرایی با این روش به منزل نمی‌رسد. این جریان باید مرزبندی خود را با نهادهای قدرت مشخص کند و به عنوان یک جریان سیاسی، به سازوکار فعالیت سیاسی و تشکیلاتی تن بدهد.کار سیاسی و تشکلاتی نیز بسیار کار دشواری است و نیاز به استمرار دارد.

برخی از منتقدان اصلاح‌طلبان بر این باورند که این طیف سیاسی برنامه‌ریزی بلندمدتی نداشته و انسجام فعلی اصلاح‌طلبان در آینده از بین می‌رود.

اصلاح‌طلبان با تمام فرازو نشیب‌هایی که وجود داشته، یک سازوکار سیاسی اجتماعی را دنبال کرده‌اند و به انسجام خوبی هم دست‌ یافته‌اند. گروه‌های اصلاح‌طلب یک برنامه مشخص و دراز مدتی دارند که جامعه به سمت توسعه، دموکراسی و فضای رواداری بیشتری سیر کند. در عرصه سیاست‌خارجی نیز کشور را به سمت تنش‌زدایی با دنیا پیش ببریم. مساله رفاه و پیشرفت مردم هم یک شعار اساسی در این جریان است. اینها همگی برنامه‌های درازمدتی هستند که نیاز به برنامه‌های اصلاحی دولت‌ها دارد تا به سرانجام برسد. بخش‌هایی از آن نیز اقداماتی است که باید در جامعه آنها را دنبال کرد. به عقیده من وضعیت در طولانی‌مدت برای اصلاح‌طلبان وضعیت بسیار خوبی خواهد بود.

ارسال نظرات
پربحث ترین عناوین