فارغ از اینکه آمار و ارقام ارائه شده تا چه میزان درست و قابل تامل و توجه است، اصل این صدور بیانیه ها نشان می دهد که وی به هیچ روی صلاحیتی برای تصدی سمت های عالی در جمهوری اسلامی ندارد، چرا که به ادعای خودش کشور با آمارهای دروغین در مذاکرات به بیراه رفته و منافع ملی مخدوش شده و او تنها نظاره گر بوده و سکوت کرده و کلامی سخن نگفته است اما اکنون که موسم انتخابات فرا رسیده، یادش آمده که سخن بگوید و اعتراض کند!
سرویس سیاسی خرداد/ رضا رئیسی: این روزها گویا خادم ملت فعلی و معجزه هزاره سوم قبلی و رئیس پاک دست ترین دولت تاریخ و برخوردار از هاله نور و ارائه دهنده آمارهای پر شور، عزم جزم کرده که سخن بگوید و حضوری تمام قامت و بدون مکث و طمانینه در فضای پیشا انتخاباتی داشته باشد. احمدی نژاد بی هیچ وقفه و پرده پوشی وارد کارزار انتخاباتی شده و بیانیه پشت بیانیه خطاب به ملت ایران صادر می کند.
به گزارش خرداد؛ جان کلام محمود احمدی نژاد در بیانیه های اخیر پاسخ به آنچه ادعاهای کذب علیه دولت های خدوم نهم و دهم می خواند، است.
در آخرین بیانیه نیز وی پس از ارائه آمار و ارقامی از زمان تصدی دولت خود و شرایط فعلی در قالب 7 بند، به نتیجه گیری پرداخته و تاکید می کند:«
هدف از طرح ادعای کذب بدهکار بودن دولت در کنار ادعای خالی بودن خزانه و
انبارها، آن هم درست قبل از آغاز مذاکرات هستهای در دولت جدید چه بوده
است؟ و چه آثار سوئی بر منافع و امنیت ملی و آینده کشور داشته است؟ب:
در چهار سال اخیر که بخش مسکن در رکود عمیق به سر برده و پروژه هایی مانند
مسکن مهر به تعطیلی کشانده شده و جهش خاصی نیز در دیگر بخشهای تولیدی،
خدماتی و زیربنایی اتفاق نیفتاده است و بنا به اعلام رئیس محترم دولت، کشور
در رکود به سر میبرده، این افزایش بی سابقه و چند برابری حجم بدهیهای
دولت و بانکها به بانک مرکزی در کجا هزینه شده است؟ج: طرح این ادعاهای خلاف، توجیه گر و سرپوشی بر کدام ضعفها و ناکارامدیها و اقدامات در دولت فعلی بوده است؟»
اینکه این آمار و ارقام ادعایی تا چه میزان درست است و انتقادات وی به دولت مردان فعلی تا چه میزان مقرون به صحت نکته ای است که دولت مردان باید بدان پاسخ بگویند و البته این نکته که در پیامد رقم خوردن چه اقدامات و سیاست هایی، همچون کاغذ پاره خواندن قطعنامه ها و ...چنین وضعیت اقتصادی رقم خورده و این آمار به شکل موضعی اعلام می شود و نتیجه گیری مطلوب مستفاد می گیرد، نیز نقل این مقال نیست.
سئوال مهم از خادم ملت آنست که ایشان با توجه به اشراف و اطلاع خود از وضعیت و در حالی که به قول ایشان از سوی رئیس دولت فعلی آمار کذب و دروغین در برهه حساس مذاکرات هسته ای اعلام می شد و بواسطه آن آثار سو بر منافع ملی و آینده کشور مستولی شد، چرا در آن برهه حساس ایشان کمی احساس دغدغه مندی و وطن دوستی و خادمی ملت نکردند تا به مردم و نهادهای ذیربط گزارشی داده و مانع از بوجود آمدن خسارت های سنگین در قالب مذاکرات هسته ای شوند؟
ایشان گویی این مدت را در خواب خرگوشی بسر برده اند و بعد از این که کار از کار گذشته و به زعم مبارک آن جناب در قالب مذاکرات 3 سال پیش منافع ملی قربانی شده و کشور به سمت و سوی قهقرا رفته، تازه یادشان آمده که باید به اظهار نظر بپردازند و دولت را مورد سئوال و مواخذه قرار دهند و اعلام کنند که آمار ارائه شده کذب و دروغ بوده است!
کدام عقل سلیمی با این وصف می تواند بپذیرد که محمود احمدی نژاد در خادم ملت خواندن خود صداقت دارد و دغدغه مند منافع ملی است؟ اگر خبط و خطایی آنهم در این سطح و ابعاد شکل گرفته چرا ایشان سکوت کرده و لب فرو بسته است؟ آیا ایشان علاقه مند بوده که کشور با ضررهای هنگفت روبرو شود تا دستمایه خوراک تبلیغاتی و انتخاباتی وی فراهم آید؟ مردی که مشخص است خود دوست داشته در انتخابات حضور یابد و با نهی علنی به عمل آمده اکنون نمی تواند خود بیاید و .....
فارغ از اینکه آمار و ارقام ارائه شده تا چه میزان درست و قابل تامل و توجه است، اصل این صدور بیانیه ها نشان می دهد که وی به هیچ روی صلاحیتی برای تصدی سمت های عالی در جمهوری اسلامی ندارد، چرا که به ادعای خودش کشور با آمارهای دروغین در مذاکرات به بیراه رفته و منافع ملی مخدوش شده و او تنها نظاره گر بوده و سکوت کرده و کلامی سخن نگفته است اما اکنون که موسم انتخابات فرا رسیده، یادش آمده که سخن بگوید و اعتراض کند! گویی ایشان در پاریس و فرانسه حضور داشته و تازه از سفر بازگشته و با این وضعیت بغرنج روبرو شده و خواسته که از کیان کشور و حیثیت دولت معزز و معظم خود به دفاع بپردازد.