خرداد: محمد تقی فاضل میبدی عضوم مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) یادداشتی در روزنامه شرق نگاشته و از زاویه ای تازه به تحلیل و تجلیل این شخصیت بی همتا در تاریخ اسلام پرداخته که در ادامه متن کامل این یادداشت را به گزارش خرداد، می خوانید.
تو را دانش و دين رهاند درست در رستگاري ببايدت جست
به گفتار پيغمبرت راه جوي
دل از تيرگيها بدين آب شوي
اگر چشم داري به ديگر سراي
به نزد نبي و علي گير جاي
محمد بدو اندرون با علي
همان اهل بيت نبي و ولي (فردوسي)
در سالروز ولادت دخت پیامبر صلیالله علیه و آله، حضرت فاطمه زهرا سلام
الله علیها نمیخواهم از تاریخ ولادت آن بزرگبانوی اسلام مطلبی بر قلم
آورم، زیرا تاریخ دقیق ولادت غالب بزرگان تاریخ بهطور دقیق روشن نیست.
همانطور که نمیتوان روز ولادت پیامبر بزرگ اسلام را بدون هیچ اختلافی
روشن کرد، دوازدهم ربیعالاول؟ هفدهم ربیعالاول؟ یا در ماهی دیگر؟ اگر ماه
آن روشن است، در کدام سال؟ عامالفیل؟ عامالفیل چه سالی است؟
سال تولد فاطمه (س) نیز چنین است؛ آیا
پنج سال قبل از بعثت بوده یا پنج سال بعد از آن؟ یا سال بعثت پیامبر؟ چون
یعقوبی وفات فاطمه را در ٢٣سالگی اعلام کرده و طبری در ٢٩سالگی؛ درهرصورت
هیچکدام بهطور دقیق آشکار نیست و قلمفرسایی بر سر این مطلب چندان گرهی
از کار فروبسته امروز ما نمیگشاید. مهم اين است كه ما مسلمانان در اين
روزگار افسردگي و چندپارگي مسلمين، چه درسي براي رهايي از فلاكتي كه بر
دنياي اسلام ميرود، ميتوانيم بياموزيم. الگوبودن بانوي نمونه عالم يعني
سرمشقي براي زندگي همه بشريت و اينكه تفاوت نگاه به زن در جاهليت و پيش از
اسلام و پس از اسلام در چه چيزي نهفته است؟
سلیمان کتانی، نویسنده معروف مسیحی در کتاب «فاطمه زهی در نیام»، سخن زیبایی دارد:
آنچه اینک درباره فاطمه زهرا خواهم نوشت، تاآنجاکه ممکن است در آن از کلمه
«نقل از» و از گزارشگونهای تاریخی پرهیز میکنم، زیرا قلمی که در دست من
است بیش از آنکه در پی تحلیل نسبت آهن و گوگرد موجود در ساقه گل باشد، باید
در مقام آن باشد که از رنگوبوی دلاویز آن گل نقشی بیافریند، چراکه فاطمه
علیهاسلام آن بزرگواری است که جزیرهالعرب را و در پی آن نیمی از جهان
متمدن روزگار خود را با شعار توحید و رهایی از این طاغوت، به راهی دیگر برد
و او همسر مردی است كه جر جرداق مسیحی آرزو میکند که ای کاش دنیا تمام
استعدادهایش را در قالبی میریخت و انسانی مانند علی را تحویل تاریخ این
روزگار میداد و نیز مادر فرزندی است که در زیر تیغ نااهلان فریبخورده جهل
و جورج در سرزمین کربلا، گفت: اگر دین ندارید و از معاد نمیترسید، در این
جهان آزاده باشید. فاطمه از سوی پدر، شوهر و فرزندان به کهکشانی سر
برآورده که اقطار و اعماق آن دیرشناختی یا ناشناختی است.
ما درست نمیدانیم در آن روزی که این بانوی جوان پدر را از دست داده، در
ایوان مسجدالنبی در برابر انحراف در دستگاه حاكمه چه سالی از دوران عمر خود
را میگذراند؟ اما این از مسلمات تاریخ است که سال پایانی عمر او بود. او
خوب میدانست نظام حاكم پس از مرگ پیامبر، بهگونهای ترسیم شده که شاید
کمتر از نیمقرن نظام نژادپرستی قریش که از آثار دوران جاهلیت بود، به نام
اسلام بازمیگردد؛ بنابراین در صدر سخنان خود چنین هشدار داد:
فانی حرتم بعد البیان و اسررتم بعد الاعلان، چرا در امر پیشوایی جامعه
سرگردان شده و پس از اعلان و اظهار حق به پنهانگویی گير و گرفتار
افتادهاید. این اندوهی است جانکاه که سراسر وجود فاطمه را فراگرفته
بهگونهای که ستون و دیوارهای مسجد از فریاد این زن میخواهد برخود بلرزد و
بشکافد.
بیان و زبان اخطار او چنین است:
اطلع الشیطان راسه من مغرزه صارخا لکم فوجه کم لدعائه مستجیبین، شیطان از
کمینگاه خویش سر بر آورده و شما را به خود دعوت کرد و دید که چه زود سخنش
را شنیدید و سبک در پی او دویدید؛ دو روز از مرگ پیامبر نگذشته که قریشیان
برای دفع فتنه دست به کاری زدند که خود و جامعه را به ورطه فتنه و فنا
کشاندند. «زعمتم خوف الفتنه. الا فی الفتنه سقطوا» و تاریخ شاهد بازگشت
روزگاری شد که پیامبر ٢٣ سال برای محو آن، مصائب بزرگی را تحمل کرده بود و
حالا فاطمه تمام این مصیبتها را دوباره در برابر چشمان خود تازه میبیند.
او در جنگ احد شاهد آسیبهايي بود که به دست قریشیان بر چهره پیامبر نشست و
آنان جگر عمويش را با كينه مكيدند.
در ایام ولادت یا وفات آن حضرت بهجای بازخوانی تاریخ و خطبه آتشین او و
احساس خطری که این بانوی مظلوم تاریخ نسبت به آينده اسلام و قرآن داشت، چرا
بايد با ذکر مجعولات و مصائب نادرست شخصی، چهره حقیقی فاطمه را در
لایههایی از اخبار بیپایه گم كنيم و از تعاليم انسانسازش بيبهره
بمانيم.
همانطور که نسبت به آموزههای امامان چنین کردیم. تربیتی که پیامبر بر
دخترش اعمال کرد، نشاندهنده هویت واقعی زن در عصر تحقیر هویت زن بود.
تربیت فاطمه بهگونهای رقم خورد که هیچ زنی در آن روزگار واجد چنین هویتی
نشده بود. او نخستين زنی است که آزادانه در مسجد در برابر چشم همه تاریخ
میایستد و باب انتقاد از وضع موجود را میگشاید و این درسی است به همه
زنان تاریخ که باید آزادانه سخن گفت، انتقاد کرد و از هیچ رعبووحشتی
نهراسید.
سلیمان کتانی که شخصیت فاطمه را از اعماق ورقپارههای تاریخ درآورده،
میگوید: در قضیهای از پیامبر سؤال شد، حضرت فرمود: نخست باید بدانم رأی
فاطمه چیست، بدینگونه فاطمه در نتیجه تربیتی صحیح دارای رأی و نظريه شخصی
شد... و علی در وجود فاطمه تکمیل وجود خود را یافت و در روزهای آخر عمر
شبانگاهان به در خانه انصار میرفت درحالیکه حسن و حسین را با خود همراه
داشت، از انصار میخواست در برابر جاهلیت عرب بایستند؛ اما میان برخی
اصحاب و سران قدرت چنان همگرایی به وجود آمده بود که پاک فاطمه را مأیوس
ميكرد. تا ٢٥ سال پس از آن، شوهرش علی فرمود: روز ما به روزگار جاهلیت
بازگشته است.
خدایا به حق بنیفاطمه/ که بر قول ایمان کنم خاتمه
اگر دعوتم رد کنی ور قبول /من و دست و دامان آلرسول (سعدي)