داعشی هایی که در ایران آب در هاون می کوبند

به گزارش خرداد، این رجز خوانی های مضحک و خط و نشان کشی های مزبوحانه آنچنان پوچ و مسخره است که نیاز به پاسخ گویی ندارد اما در این مقال بازگویی آنچه این روزها در چابهار شاهد آن بوده ایم، نکات جالبی دارد که دریغم آمد با مخاطبان در میان نگذاریم.

چابهار و منطقه آزاد آن در منطقه ای قرار گرفته که اقوام بلوچ و سیستانی با مذاهب شیعه و سنی در آن زندگی می کنند و مرکز حضور جوانان جویای کار از اطراف و اکناف این منطقه است و جامعه آماری خوبی برای پایش به دست می دهد.

با خالد از اهالی سنی منطقه که از خاش به چابهار آمده و در اینجا مشغول کار است، همزبان شدم و جالب آنکه او خود به این ویدئوهای انتشار یافته اشاره کرده و می خندید.

خالد می گفت این متوهم ها چه می گویند؟ چگونه می توانند و با چه قدرتی مولوی ما را تهدید می کنند؟ آنها نمی دانند که ما تا چه حد پشتوانه بزرگان خود هستیم؟

پرسیدم آیا داعش در این مناطق که اهالی سنت حضور دارند و آنان مدعی دفاع از حقوق آنها هستند جایگاهی دارد؟

خندید و گفت داعش هیچ زمانی نمی تواند در ایران غلطی بکند، چون اینجا ما اهمیتی به این ادعاها نمی دهیم، در خانواده خود ما اهالی سنت و شیعه هستند که با هم زندگی می کنیم با هم وصلت می کنیم و به عقاید هم احترام می گذاریم، ما مسلمان و برادر هستیم و در کنار هم بی هیچ مشکلی زندگی می کنیم، چه دلیلی دارد که با این افراطی ها همنوا شویم!

خالد می گفت بزرگان دینی و سران اقوام ما حتی بدون حضور نیروهای نظامی و امنیتی هم می توانند این رجز خوانان را سرجایشان بنشانند و محال است که ما بگذاریم آنان در این منطقه از ایران تحرکی داشته باشند، او می گفت ما نتیجه اقدامات این افراد را در کشورهای همسایه دیده ایم.

خاطره جالبی هم برایم تعریف کرد و گفت برادر ریگی پس از اعدام این جانی دست به اقداماتی زده و به رئیس قوم ما تلفن نی زند که من و عوامل می خواهیم به خاش بیاییم اما جواب دندان شکنانه این رئیس ایل جالب بوده که می گوید اجازه نمی دهیم یک دقیقه هم در اینجا حضور پیدا کنید و تا آخرین قطره خون جلوی شما می ایستیم.

از احمد علی یکی از اهالی شیعه منطقه در خصوص همزیستی شیعه و سنی در منطقه می پرسم؟ در جوابم گفت که ما اینجا بدون هیچ مشکلی در کنار هم زندگی می کنیم و با اینکه ما در اینجا در اقلیت هستیم اما تا کنون یکبار هم نشده که شاهد اجحاف و درگیری مذهبی در اینجا باشیم، می گفت با تدبیر بزرگان هر دو قوم و علمای دینی اینجا مناسک و ائین های مذهبی در مساجد و مراکز هر دو طیف انجام می شود و هیچ تعارض و درگیری هم نداریم.

در چابهار گشت و گذاری داشتیم برایم جالب بود که در خیابان اصلی آن که مزین به نام امام خمینی (ره) است در ابتدای خیابان مسجد جامع اهل سنت به زیبایی ساخته و پرداخته شده و چند صد متر آنسوتر مسجد اهل تشییع قرار دارد و هر کدام مراجعه کنندگان دارند و در کنار آن مرکز دریایی دیدم به نام فاروق اعظم و در کنار همه این ها بازاری که مردم منطقه به ان می آیند و در میان فروشندگانی از هر دو مذهب که در کنار یکدیگر به کسب روزی حلال مشغول هستند.

اینجا بود که رمز عدم کامیابی داعشی ها را در ایران دریافتم، فراتر از قدرت نهادهای امنیتی و اطلاعاتی ما، داعش هیچ گاه در ایران توفیق عرش اندام نخواهد یافت تا مردم این مرز و بوم از مذاهب مختلف در کنار هم و با مودت و دوستی کنار یکدیگر زندگی می کنند.

با این وصف یاوه سرایی های داعش هیچ اقبال و استقبالی در ایران نخواهد یافت در این میان البته نباید از این نکته بسادگی گذر کرد که رونق اقتصادی و فراهم آمدن شرایط اشتغال مطلوب برای جوانان منطقه تا چه میزان در پدید آمدن این وضعیت نقش داشته است، اینجا مردم از اقصی نقاط شرق و جنوب شرق ایران از شهرها و روستاهای مختلف برای کسب روزی گردهم آمده و به زندگی مشغول هستند و امنیت پایداری را رقم زده اند که به سادگی قابل شکست نیست، احساس غرور کردم وقتی خالد سینه اش را ستبر کرده و با افتخار می گفت قوم ما تا دنیا دنیاست نمی گذارد یک وجب از خاک ایران دست بیگانه بیافتد .... تا باد چنین بادا