خرداد: دونالد ترامپ هر چند در دوران مبارزات انتخاباتی تندترین مواضع را علیه ایران و برجام داشت و حتی همین دو روز پیش در دیدار با شاه اردن از برجام به عنوان بدترین توافق ممکن یاد کرد اما وی نه تنها تاکنون علیه برجام اقدام خاصی انجام نداده است که همین چند روز پیش شرکت بوئینگ با ایرلاین ایرانی قراردادی به ارزش 3 میلیارد دلار به امضا رساند و این نشان می دهد که این رئیس جمهوری تاجر پیشه ملاحظات خاص خود را در برابر ایران دارد.
به گزارش خرداد در همین رابطه فریدون مجلسی تحلیل گر مسائل بین المللی در قالب یادداشتی که در روزنامه آرمان امروز نگاشته به تحلیل رفتارورزی ترامپ در برابر ایران پرداخته که در ادامه متن کامل آن را می خوانید.
انعقاد قرارداد
میان خطوط هوایی آسمان و شرکت هواپیماسازی بوئینگ در روزهای اخیر خبرساز
شده است. ایران بعد از حدود چهار دهه توانسته مجوز نوسازی خطوط هوایی خود
را به دست بیاورد. تحریم هواپیمای مسافربری اگرچه جزو لیست تحریمهای
هستهای نبود اما از طریق مذاکراتی که در توافق هستهای میان تیم مذاکره
کننده دولت روحانی و ۶ قدرت جهانی شکل گرفت، لغو شد. دو شرکت بوئینگ و
ایرباس به عنوان غولهای بزرگ هواپیماسازی جهان قراردادهایی را ذیل همین
مجوز با ایران امضا کردند. تحویل هواپیماهای ایرباس آغاز شده است، اما
درمورد بوئینک به عنوان یک شرکت آمریکایی همچنان تردیدها وجود دارد. به
ویژه بعد از آنکه دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز شد، ابهامات
دراینباره بیش از پیش افزایش یافت. هرچند امضای قرارداد جدید با واکنشهای
انتقادی از سوی برخی سناتورهای کنگره آمریکا روبهرو شده است، اما باید
دید این مخالفتها تا چه حد میتواند به یک حرکت سازماندهی شده حزبی منجر
شود. با توجه به شرایط جدید پیش از هرچیز به نظر میرسد نیاز است ترامپ و
ایران مواضع خود را در قبال یکدیگر روشن کنند. رئیس جمهور ایالات متحده در
کارزار انتخاباتی مواضعی تند و ضد ایرانی را دنبال کرد، اما بعد از پیروزی
در یک انتخابات غیر منتظره دونالد ترامپ در یک دوراهی قرار گرفته است. از
یک طرف پایبندی به شعارها و وعدههایی که او بر علیه ایران استفاده کرد و
از سوی دیگر استفاده از فرصت تجارت با ایران برای شرکتهای آمریکایی که
میتواند سود اقتصادی مناسبی را نصیب این کارخانههای آمریکایی کند. باید
توجه داشت ایالات متحده به عنوان یک کشور سرمایهداری و در واقع نماد
کاپیتالیسم در جهان شناخته میشود. همچنین حزب جمهوریخواه نیز به عنوان
بزرگترین گروه سرمایهداری و حامی این جریان شناخته میشود. بنابراین باید
دید ترامپ میتواند از مواضع خود چشمپوشی کند و تجارت با ایران را در چنین
سطحی مخالف دیدگاههای خود نبیند. علاوهبر این تصمیم جدید مجلس نمایندگان
آمریکا نیز در برهه زمانی فعلی بسیار حائز اهمیت است. این نمایندگان تصمیم
گرفتند طرح تحریمهای جدید موشکی علیه ایران را تا مشخص شدن نتیجه انتخابات
ریاست جمهوری در ایران به تاخیر بیاندازند. چنین رویکردی از دو بعد قابل
بررسی است. ابتدای امر نشان میدهد آنها نمیخواهند از سود حاصل از معامله
تجارت بوئینگ با ایران چشمپوشی کنند و بعد دوم که مهمتر است، نشان میدهد
آمریکا میزان تحریمها را به نوع دولت بعدی در ایران گره زده است. به
عبارت دیگر با چنین راهبردی دولت فعلی که برجام را رقم زده است از تحریم
میگریزد. به نظر میرسد آمریکا نگران بر سرکار آمدن جناحی در ایران است که
مخالف برجام و معتقد به ادامه حرکت برنامه هستهای مطابق با پیش از برجام
است. همچنین تحت شرایطی که سود اقتصادی یکی از بنیانهای شرکتهای بزرگ این
کشور است آنچه برای سیاستمداران آمریکا اولویت دارد آگاهی از سیاستهایی
است که ایران در عرصه نظام بین الملل به پیش خواهد برد. در واقع چنانچه
برخی شعارها همچنان از سوی ایران ادامه یابد بعید به نظر میرسد آمریکا
اولویتهای امنیتی را خود به دلیل منافع اقتصادی نادیده بگیرد. اما اگر
ایران در مواجهه با اسرائیل سیاست انتقاد و محکوم کردن اقدامات سران آن را
به عنوان راهبردی بین المللی در پیش گیرد وضعیت متفاوت خواهد شد. به عبارت
دیگر طرف مقابل درصدد است مطمئن شود سیاستی که ایران چندین بار اعلام کرده
که آغازگر هیچ جنگی نخواهد بود از سوی برخی سیاستمداران در ایران دنبال
میشود یا به عنوان راهبرد اصلی کشور در نظر گرفته شده است. چنانچه آمریکا
از چنین سیاستی اطمینان حاصل کند افزایش مبادلات اقتصادی و قراردادهایی
نظیر خرید هواپیما دور از انتظار نخواهد بود. نکته دیگری که در این رابطه
باید اشاره کرد، اقداماتی نظیر آزمایشهای موشکی است که اگر این آزمایشها
حامی شعارها یا مضامین مختلف نباشد که طرف مقابل آن را به عنوان یک تهدید
قلمداد، کند میتواند به عنوان حق ایران در بهبود عملکرد سیستمهای دفاعی
درنظر گرفته شود. کشورمان با توجه به آسیبهایی که از موشکهای ساخت بسیاری
از همین کشورها در دوره جنگ دیده است، کاملا حق دارد که به توسعه صنایع
دفاعی خود روی آورد اما میتوان این حق طبیعی بهگونهای استفاده کرد که طرف
مقابل از آن بهرهبرداری سیاسی نکند و به عنوان اهرم فشار علیه ایران
استفاده نشود.