واکنش تند به بایکوت خبری احمدی نژاد پر هیاهو

خرداد: نشست خبری محمود احمدی نژاد حرف های جنجالی و اظهارات عجیب و غریب کم نداشت و مطابق معمول محمود احمدی نژاد هر ضعف و کاستی و اشتباهی را نسبت به خود و عملکردهایش منکر شده و آسمان و ریسمان را به هم بافت تا خود را تطهیر و همه معضلات و نقصان ها در دوران مدیریت خود بر قوه مجریه را یا به گردن دیگر قوا بیندازد و از طرف دیگر او دولت خود را یکبار دیگر تافته جدا بافته خواند و دولت یازدهم را مقصر تمامی کاستی های فعلی عنوان کرد.

به گزارش خرداد؛ این نشست پس از چهار سال برگزار می شد و انتظار محمود احمدی نژاد آن بود که با این اظهارات جنجالی و واکنش های آنچنانی که پس از اینهمه مدت نیز در قالب نشست خبری انجام پذیرفته، رسانه ها به بازتاب گسترده این خبر پرداخته و وی در آستانه انتخابات موفق به موج سازی شود اما این تیر وی به سنگ خورد.

رسانه های منتقد دولت و یاران همیشه همراه وی در گذشته از اساس کوچکترین بازتابی از این نشست خبری نداشتند و به دلایل مختلف که در حوصله این مقال نمی گنجد از پوشش خبری این نشست سر باز زدند، گویی نه اینکه یار غار و همیشه همراهشان اینچنین به دولت مستقری که آنها نیز بی محابا به آن می تازند، حمله کرده است.

بازتاب این نشست در رسانه های اصلاح طلب هم که عین ماوقع را انعکاس دادند، آنچنان نبود که بتواند موج خبری در جامعه ایجاد کرده و مخاطبان را به واکنش وا دارد.

حال علی اکبر جوانفکر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد با عصبانیت نسبت به این عدم توجه عمومی به نشستی که احمدی نژاد و یاران انتظار بسیاری از آن داشتند، واکنش نشان داده و یادداشت تند و تیزی نوشته، احمدی نژادی که بیش از هر چیز به برون نمایی های رسانه ای و واکنش های جنجالی و هیجانی متکی است و این سکوت به مثابه ضربه مهلکی برای او بود. در ادامه متن کامل این یادداشت را می خوانید.

کارکرد وسیع و فراگیر شبکه های اجتماعی در فضای مجازی ، سبب تضعیف شدید موقعیت رسانه های سنتی از جمله خبرگزاری ها ، مطبوعات و نشریات شده است تا آنجا که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا این امر بوضوح نمایان شد و تاثیر غیر قابل انکار خود را در نتیجه انتخابات نشان داد.
این امر در ایران شدت بیشتری دارد زیرا از یک سو رسانه های ارتباط جمعی، رسالت خویش را در آگاهی بخشی و روشنگری جامعه با دریافت حمایت های مالی از مراکز قدرت سیاسی ، اقتصادی و حزبی معاوضه کرده و در عمل به ابزاری در خدمت جریانهای ثروت و قدرت و اشرافیت سیاسی و اقتصادی تبدیل شده اند و از سوی دیگر شبکه های اجتماعی به سرعت نیازهای خبری و اطلاعاتی مردم را اشباع کرده و آنها را از رجوع به رسانه های دیداری و شنیداری و مکتوب بی نیاز ساخته اند.
در نتیجه چنین وضعیتی است که امروز به طور حیرت انگیزی شاهد هستیم مطبوعات ، رسانه های صوتی و تصویری و خبرگزاری های رسمی که عموما از منابع عمومی ارتزاق می کنند به جای اطلاع رسانی در باره رویدادهای کشور و اهمیت دادن به تنویر افکار عمومی ، به عنوان ابزار حمایتی دولت یا تخریب مخالفان و رقبا با تکیه بر تبلیغات سوء تبدیل شده اند.
دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور محترم سابق روز چهارشنبه هفته گذشته اقدام به برگزاری یک کنفرانس خبری کرد که در آن انبوهی از خبرنگاران خارجی و شماری از نمایندگان رسانه های داخلی حضور داشتند.
برخی از رسانه های مدعی اصولگرایی از جمله خبرگزاری های فارس و تسنیم نیز از اعزام نماینده به این نشست خبری خودداری کردند و ترجیح دادند همچنان به سیاست تحریم خبری علیه دولت قبل ادامه دهند. آنها دانستن را حق مردم نمی دانند و می گویند مردم چیزهایی را باید بدانند که از فیلتر چند لایه آنها عبور کرده باشد.
رسانه های اصلاح طلب که عمدتا در این کنفرانس حضور یافته بودند، به صورت کاملا گزینشی و ابتر اقدام به انتشار مصاحبه کردند. روزنامه اعتماد که خبرنگارش سه سوال از رئیس جمهور سابق پرسید نه فقط هیچ مطلبی از این نشست را منتشر نکرد بلکه حتی از انتشار سئوالات خبرنگار خود و پاسخ های دکتر احمدی نژاد خودداری ورزید تا نشان دهد که تا چه اندازه ایفاگر نقش یک چماق بر سر مخالفان خود هستند.  
روزنامه شرق نیز به جای انتشار متن پرسش و پاسخ های انجام شده ، در مطلبی جهت دار و به دور از تعهد اخلاقی و حرفه ای ، یک جا به طرح پرسش های خود و پرسش های تند خبرنگاران اصلاح طلب پرداخته و در چند خط بخش بسیار کوچکی از پاسخ های دکتر احمدی نژاد را آن هم به صورت ناقص منعکس کرده است.
جالب تر از همه ، رفتار روزنامه جمهوری اسلامی است که نسخه های آن را نه در دست مردم بلکه فقط در برخی از دوایر دولتی می توان یافت.
مدیر مسئول این روزنامه که با حکم رئیس دولت یازدهم نماینده وی در دانشگاه مذاهب اسلامی نیز می باشد، در سرمقاله ای با اشاره به نشست خبری دکتر احمدی نژاد، کوشیده است قیافه ای روشنفکر مآبانه به خود بگیرد و برای این منظور مدعی شده است که برای داشتن یک جامعه آزاد باید به آحاد مردم اجازه داده شود مطالب خود را بگویند زیرا چنین روندی می‌تواند مردم را آگاه کند و به رشد سیاسی جامعه کمک نماید.
این ادعای آقای مهاجری در حالی مطرح شده است که روزنامه جمهوری اسلامی با اتخاذ رویکرد تحریمی نسبت به نشست خبری دکتر احمدی نژاد، معدود مخاطبانش را از دانستن سخنان رئیس جمهور سابق محروم کرده و برای منحرف کردن اذهان آنان ، یک مطلب تحریف شده و خلاف واقع از اظهارات دکتر احمدی نژاد را منتشر کرده است.
برخی دیگر از رسانه های اصلاح طلب به هجو گویی روی آوردند و با استفاده از ادبیات تمسخر و تحقیر ، نشان دادند که ابزاری تخریب گرانه در دست اشرافیت سیاسی و اقتصادی هستند.
چگونگی برخورد شماری از رسانه های مدعی اصلاح طلبی با نشست خبری دکتر احمدی نژاد به روشنی حاکی از این حقیقت است که آنها نیز همانند مدعیان اصولگرایی هیچ تعهدی نسبت به رسالت خبری و اطلاع رسانی خویش ندارند و بیشتر آمده بودند تا فضای این نشست را تحت تاثیر پرسش های کینه توزانه خود قرار دهند اما آرامش و تسلط کامل رئیس جمهور سابق بر فضای این نشست سبب شد تا این تلاش آنها به نتیجه نرسد و آنها نتوانند میوه مورد نظر خود را بچینند.   
این همه در حالی اتفاق افتاده است که انتشار زنده نشست خبری دکتر احمدی نژاد ، از طریق برخی شبکه های مجازی ، حائز رتبه اول پربیننده ترین برنامه ها در سطح جهان بوده است و بسیاری از مردم به طور مستقیم در جریان مطالب مطرح شده در این نشست قرار گرفتند. این امر بوضوح گویای بی رنگ شدن تاثیر پذیری افکار عمومی از رسانه های سنتی است.