قادر باستانی اعتقاد دارد؛ شخص آقای احمدینژاد به عنوان یک رسانه عمل میکند. او با اصول جریانسازی و برجستهسازی خبر آشنایی دارد و میتواند دست به اقداماتی بزند که شگفتی ایجاد کند. او قادر است کاری کند که رسانهها مجبور باشند نسبت به آن اقدام موضع بگیرند و مطلب بنویسند.
قادر باستانی (کارشناس ارتباطات و رسانه) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره نگاه رسانهها به ثبتنام محمود احمدینژاد در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران و نحوه پوشش و نوع پرداخت آنها به این رویداد گفت: رسانهها هرکدام از منظر دیدگاهها و خطوط سیاسی خود با موضوع ثبتنام محمود احمدینژاد در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران برخورد کرده و به آن پرداختند. رسانههای اصولگرا که اساسا سعی کردند ثبتنام محمود احمدینژاد در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران را نادیده بگیرند و روزنامههای اصلی اصولگرا مثل کیهان و جوان این خبر را پوشش ندادند و هیچ اشارهای به ثبتنام آقای احمدینژاد نداشتند. اما برای رسانههای اصلاحطلب این مسئله اهمیت بالایی داشت و به عنوان "شوک روز دوم ثبتنام"ها از آن یاد کردند و بسیار به این اتفاق پرداختند. بالاخره ثبتنام محمود احمدینژاد حادثهای است که بر فضای انتخابات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار است و رسانهها وظیفه دارند که این اطلاعرسانی را برای مخاطبان خود داشته باشند.
او ادامه داد: ما میبینم که رسانههای اصولگرا یا کلا از موضوع ثبتنام چشم پوشیدهاند. برخی نیز مثل خبرگزاری فارس به تخطئه این اقدام آقای احمدینژاد میپردازند و با کلمات تند و دادن صفتهایی مثل دروغگو به او در مقابل ثبتنام او در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری موضع میگیرند.
باستانی همچنین در پاسخ به این پرسش که اساسا شخص محمود احمدینژاد چه نگاهی به رسانهها دارد و تا چه میزان از ظرفیت رسانهها آگاه است و چه اندازه بازیهای رسانهای را بلد است، بیان کرد: آقای احمدینژاد از همان دوره هشتساله که در سمت ریاستجمهوری بود؛ نشان داد که این توانایی را دارد تا نبض رسانهها را در دست بگیرد و حتی آگاه به موضوع جریانسازی است. علاوه بر اینها او در هشتساله دوره ریاست جمهوری از خود شخصیتی در سطح بینالمللی برجای گذاشتند که حتی رسانههای بینالمللی کاملا به خودِ شخص او حساسیت دارند. آقای احمدینژاد طبعا از این موضوع استفاده میبرد و با رسانهها کار میکند. یعنی از نظر شخصیتی؛ او فردی است که با اصول جریانسازی و برجستهسازی خبر آشنایی دارد و به راحتی میتواند دست به اقداماتی بزند که شگفتی ایجاد کند و برای رسانهها ارزش خبری به وجود بیاورد. او قادر است کاری کند که رسانهها مجبور باشند نسبت به آن اقدام موضع بگیرند و مطلب بنویسند، چه رسانههای موافق یا رسانههای مخالف.
این کارشناس ارتباطات و رسانه متذکر شد: ما هیچیک مسئله ثبتنام او در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران را نمیتوانستیم پیشبینی کنیم، آن هم با با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب مشخصا به او توصیه کرده بودند که وارد کارزار انتخاباتی نشود و خود احمدینژاد هم پیشتر دوبار مکتوب اعلام کرده بود که به توصیه رهبری عمل میکند و به رقابتهای انتخاباتی وارد نمیشود. ولی در عمل دیدیم که یکباره حرکتی متفاوت از گفتههای قبلی و پیشبینیها انجام میدهد و خوب چنین اتفاقی بنا بر ارزشهای خبری که رسانهها براساس آنها فعالیت میکند، یک شگفتی محسوب میشود که باید پوشش داده شود. درواقع با استفاده از همین شگردهای رسانهای، احمدینژاد رسانهها را مجبور میکند که له یا علیه اقدامات او موضع بگیرند و مطلب بنویسند و محتوا تولید کنند.
او سپس در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه که آیا میتوان ثبتنام محمود احمدینژاد در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری را صرفا موضوعی برای بازگشت دوباره به رسانهها دانست نیز؛ اظهار داشت: این هم یک تحلیل است که میگویند آقای احمدینژاد عادت کرده در صدر اخبار باشد و وقتی این اتفاق نمیافتد خودش دست به اقدام میزند و حرکتی میکند تا دوباره در صدر اخبار قرار بگیرد. منتها واقعیت این است که از منظر رسانه؛ ما نمیتوانیم نیتخوانی کنیم که آیا واقعا آقای احمدینژاد چنین قصدی را دنبال میکند یا خیر. در هر حال عملکرد او در کل نشان میدهد که چنین علاقهای به بودن در صدر اخبار در او وجود دارد ولی به عنوان یک فعال و عنصر سیاسی که بخشی از جامعه را نمایندگی میکند و هشت سال هم رئیسجمهور بوده و نوع دیدگاه و تفکراتش توسط بخشی از مردم دنیال میشود؛ او حتما برنامهای و روند کاری خاصی را دنبال میکند. او خودش و تیمش در پیگیری برنامههای خود به رسانه اهمیت قابل توجهی میدهند.
باستانی، احمدینژاد را فردی توصیف میکند که به عنوان یک رسانه عمل میکند. او در اینباره گفت: شخص آقای احمدینژاد به عنوان یک رسانه عمل میکند. دلیل رسانه بودن او هم این است که غیر از اینکه هشتسال رئیسجمهور کشور بوده، مجموعه عملکردهایش از او چه برای داخلیها و چه برای مجامع بینالمللی یک کاراکتر و شخصیت خاص و منحصر به فرد ساخته است. بخشی از رسانههای داخلی هم از این موضوع که رسانههای بینالمللی به کدام موضوعات درباره ایران توجه نشان میدهند؛ غافل نیستند. وقتی رسانههایی مثل آسوشیتدپرس بیبیسی، رویترز، سیانان و ... درباره آقای احمدینژاد صحبت میکنند به طبع رسانههای داخلی هم این موضوع را دنبال میکنند. بنابراین نمیتوان تمام و کمال تائید کرد که ثبتنام احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم تنها به این دلیل بود که در صدر اخبار قرار بگیرد. این جمعبندی صرفا حکم نیتخوانی را دارد ولی اینکه اعمال آقای احمدینژاد چنین خواست و علاقهای را نسبت به بودن در رسانهها نشان میدهد را در مجموع عملکردهای او شاهد هستیم.