مهدی آیتی در گفت و گو با خرداد:
پیروز انتخابات در مرحله آن متفاوت است/برگ برنده روحانی در برابر تخریب ها صداقت و شفافیت است/لج و لج بازی این روزهای اصولگرایان منجر به ضرر عظیم آنها خواهد شد
هم حسن روحانی و هم اسحاق جهانگیری خوب عمل کرده اند، چون که دارای نظرات کارشناسی خوبی هستند اما حرف این جاست که می گویم در هر نشست و مناظره ای به مردم نگویند ما از صفر تا صد خوب بودیم، بلکه اگر واقعا مشکل و ضعفی در برخی از زمینه ها دیده می شود، آن را به مردم صادقانه اعلام کنند
سرویس سیاسی خرداد/ پریا مهرآبادی:«بهترین کار دولت در برخورد با تخریب هایی که از سوی رقبای انتخاباتی اش انجام می شود، این نیست که در هر تریبونی اعلام کند ما از صفر تا صد خوب بوده ایم، بلکه باید به صورت صادقانه هر جا که ضعف و کمبودی احساس شده است، به مردم بازگو کند.» این نکته را مهدی آیتی، نماینده پیشین مجلس به خرداد می گوید. به اعتقاد او اتفاقا همین رویکرد صادقانه رقبای اصولگرایی را که هنوز با خودشان کنار نیامده اند، از میدان رقابت به در می کند. چراکه آن چه از عملکرد آن ها مشاهده می شود این است که آن ها در روزهای آخر انتخابات به لج و لجبازی سیاسی رسیده اند. در ادامه گفت و گوی خرداد نیوز را با این چهره اصلاح طلب در ادامه می خوانید.
آن چه در میتینگ ها و از شعار های انتخاباتی کاندیداهای اصولگرایی برمی آید نشان از این دارد که آن ها بنا دارند با سیاه نمایی هایی که از وضعیت موجود ارائه می دهند، زمینه مردمی را برای تغییر وضعیت به نفع خود آماده کنند، آیا این سیاه نمایی به ثمر می نشیند؟ با عنایت بر این که آن چه در این دولت و ناشی از عملکرد آن برداشت می شود، تورم تک رقمی، شرایط خروج از رکود، رشد اقتصادی و امنیت داخلی و خارجی است.
من خودم به عنوان یک فرد اصلاح طلب معتقدم که در برخی از زمینه ها باید به دولت نقد کرد. ببینید برای مثال دولت به همان اندازه ای که در برخی از عرصه ها به خوبی عمل کرده، در برخی از حوزه ها نیز دارای ضعف بوده است. مثلاً عملکرد دولت در بحث برجام، سیاست خارجی، طرح تحول نظام سلامت و بهداشت و درمان مردم دارای عملکرد قابل دفاعی است، اما شاید با اتکا به آمار بتوان گفت که در برخی از زمینه های مربوط به مسائل اقتصادی نظیر رکود و تولید بنگاه های اقتصادی کمبودهایی احساس می شود. این حوزه ها اتفاقاً همان نقطه هایی است که رقبای دولت امروز در انتخابات دست روی آن گذاشتند و آن ها راعلَم کرده اند. اصولگرایان و منتقدان دولت این طور تبیلغ می کنند که در دولت روحانی دو نوع بحران اقتصادی و مدیریتی وجود دارد.
روحانی در مواجهه با چنین تبیلغاتی باید چه کند؟
به نظر من برگ برنده روحانی در صداقت و شفافیت است. به این معنا که چه حسن روحانی و چه اسحاق جهانگیری و حامیان آن ها نباید در هر تریبونی که کسب می کنند بگویند دولت در همه زمینه ها خوب عمل کرده است و در شرایط فعلی هیچ مشکلی وجود ندارد. یعنی در برابر تخریب ها و تبلیغات جهت دار اصولگرایان اصرار به خوب بودن نکنند بلکه اگر واقعا در برخی از زمینه ها مشکلی و یا کمبودی احساس می شود، آن ها را صادقانه به مردم بگویند. کما این که خود جهانگیری و آقای روحانی هم اعلام کرده اند که زبانشان در عذرخواهی از مردم کوتاه نیست. بنابراین اگر دولت صادقانه به مردم بگوید در این زمینه ها مشکل داریم و در این زمینه ها نیز به نحو مطلوب عمل کرده ایم. چنین رویکرد صادقانه ای درنهایت منجر به علاقه مندی و آگاهی مردم می شود.
خب دولت باید نسبت به دروغ ها و سیاه نمایی ها از عملکرد مطلوب خود دفاع کند، نمی تواند مهر تأیید بر آن ها بگذارد؛ می تواند ؟
ببینید در برابر تخریب های رقیب هم حسن روحانی و هم اسحاق جهانگیری خوب عمل کرده اند، چون که دارای نظرات کارشناسی خوبی هستند اما حرف این جاست که می گویم در هر نشست و مناظره ای به مردم نگویند ما از صفر تا صد خوب بودیم، بلکه اگر واقعا مشکل و ضعفی در برخی از زمینه ها دیده می شود، آن را به مردم صادقانه اعلام کنند. اتفاقاً همین رویکرد باعث می شود که رقیب از میدان به در شود.
تکلیف کشمکش های کاندیداهای جریان اصولگرایی با توسل آن ها به شعارهای پوپولیستی چه خواهد شد؟
بحث اصولگرایان کاملاً متفاوت است. آن ها با خودشان هنوز کنار نیامده اند. هرچند گفته می شود در جمنا به اتحاد رسیده اند اما هنوز بر سر شخص مشخصی به اجماع نرسیده اند. هرچه به انتخابات نزدیک تر می شویم این فرم اختلافات است که تغییر می کند و بیشتر شبیه لج و لجبازی می شود و این درنهایت منجر به ضرری عظیم برای این جریان سیاسی خواه شد.
در نهایت کدام یک از کاندیداهای جریان اصولگرایی برای رقابت با حسن روحانی باقی خواهد ماند و روند انتخابات چه شکلی به خود می گیرد؟
آن چه در روند انتخابات و نتیجه آن تأثیر به سزایی دارد، چگونگی حضور است. به این معنا که اگر انتخابات یک مرحله ای باشد، روحانی صد در صد پیروز انتخابات خواهد بود اما اگر انتخابات دو مرحله ای باشد از آن جایی که به نظر من رئیسی کناره گیری می کند، قالیباف از شانس بالایی برخوردار خواهد بود. دلیل آن هم این است که معمولا اصلاح طلبان بر حسب تجربه همگی شان در دور دوم انتخابات حاضر نمی شوند اما برعکس اصولگرایان همگی خواهند آمد.
آن چه در میتینگ ها و از شعار های انتخاباتی کاندیداهای اصولگرایی برمی آید نشان از این دارد که آن ها بنا دارند با سیاه نمایی هایی که از وضعیت موجود ارائه می دهند، زمینه مردمی را برای تغییر وضعیت به نفع خود آماده کنند، آیا این سیاه نمایی به ثمر می نشیند؟ با عنایت بر این که آن چه در این دولت و ناشی از عملکرد آن برداشت می شود، تورم تک رقمی، شرایط خروج از رکود، رشد اقتصادی و امنیت داخلی و خارجی است.
من خودم به عنوان یک فرد اصلاح طلب معتقدم که در برخی از زمینه ها باید به دولت نقد کرد. ببینید برای مثال دولت به همان اندازه ای که در برخی از عرصه ها به خوبی عمل کرده، در برخی از حوزه ها نیز دارای ضعف بوده است. مثلاً عملکرد دولت در بحث برجام، سیاست خارجی، طرح تحول نظام سلامت و بهداشت و درمان مردم دارای عملکرد قابل دفاعی است، اما شاید با اتکا به آمار بتوان گفت که در برخی از زمینه های مربوط به مسائل اقتصادی نظیر رکود و تولید بنگاه های اقتصادی کمبودهایی احساس می شود. این حوزه ها اتفاقاً همان نقطه هایی است که رقبای دولت امروز در انتخابات دست روی آن گذاشتند و آن ها راعلَم کرده اند. اصولگرایان و منتقدان دولت این طور تبیلغ می کنند که در دولت روحانی دو نوع بحران اقتصادی و مدیریتی وجود دارد.
روحانی در مواجهه با چنین تبیلغاتی باید چه کند؟
به نظر من برگ برنده روحانی در صداقت و شفافیت است. به این معنا که چه حسن روحانی و چه اسحاق جهانگیری و حامیان آن ها نباید در هر تریبونی که کسب می کنند بگویند دولت در همه زمینه ها خوب عمل کرده است و در شرایط فعلی هیچ مشکلی وجود ندارد. یعنی در برابر تخریب ها و تبلیغات جهت دار اصولگرایان اصرار به خوب بودن نکنند بلکه اگر واقعا در برخی از زمینه ها مشکلی و یا کمبودی احساس می شود، آن ها را صادقانه به مردم بگویند. کما این که خود جهانگیری و آقای روحانی هم اعلام کرده اند که زبانشان در عذرخواهی از مردم کوتاه نیست. بنابراین اگر دولت صادقانه به مردم بگوید در این زمینه ها مشکل داریم و در این زمینه ها نیز به نحو مطلوب عمل کرده ایم. چنین رویکرد صادقانه ای درنهایت منجر به علاقه مندی و آگاهی مردم می شود.
خب دولت باید نسبت به دروغ ها و سیاه نمایی ها از عملکرد مطلوب خود دفاع کند، نمی تواند مهر تأیید بر آن ها بگذارد؛ می تواند ؟
ببینید در برابر تخریب های رقیب هم حسن روحانی و هم اسحاق جهانگیری خوب عمل کرده اند، چون که دارای نظرات کارشناسی خوبی هستند اما حرف این جاست که می گویم در هر نشست و مناظره ای به مردم نگویند ما از صفر تا صد خوب بودیم، بلکه اگر واقعا مشکل و ضعفی در برخی از زمینه ها دیده می شود، آن را به مردم صادقانه اعلام کنند. اتفاقاً همین رویکرد باعث می شود که رقیب از میدان به در شود.
تکلیف کشمکش های کاندیداهای جریان اصولگرایی با توسل آن ها به شعارهای پوپولیستی چه خواهد شد؟
بحث اصولگرایان کاملاً متفاوت است. آن ها با خودشان هنوز کنار نیامده اند. هرچند گفته می شود در جمنا به اتحاد رسیده اند اما هنوز بر سر شخص مشخصی به اجماع نرسیده اند. هرچه به انتخابات نزدیک تر می شویم این فرم اختلافات است که تغییر می کند و بیشتر شبیه لج و لجبازی می شود و این درنهایت منجر به ضرری عظیم برای این جریان سیاسی خواه شد.
در نهایت کدام یک از کاندیداهای جریان اصولگرایی برای رقابت با حسن روحانی باقی خواهد ماند و روند انتخابات چه شکلی به خود می گیرد؟
آن چه در روند انتخابات و نتیجه آن تأثیر به سزایی دارد، چگونگی حضور است. به این معنا که اگر انتخابات یک مرحله ای باشد، روحانی صد در صد پیروز انتخابات خواهد بود اما اگر انتخابات دو مرحله ای باشد از آن جایی که به نظر من رئیسی کناره گیری می کند، قالیباف از شانس بالایی برخوردار خواهد بود. دلیل آن هم این است که معمولا اصلاح طلبان بر حسب تجربه همگی شان در دور دوم انتخابات حاضر نمی شوند اما برعکس اصولگرایان همگی خواهند آمد.
