خرداد: حجت الاسلام محمد علی زم چهره شناخته شده ای برای اهالی فرهنگ و هنر است و از جمله مدیرانی است که دستی بر آتش فرهنگ و هنر ممکلت نیز دارد، او در یادداشتی که در روزنامه شرق نگاشته به انتخابات پیش رو و عملکرد نامزدها در عرصه فرهنگی پرداخته و خطر حضور شماری از نامزدها در مسند ریاست جمهوری برای فرهنگ را گوشزد کرده که در ادامه متن کامل آن را به گزارش خرداد می خوانید.
اگرچه گفتهاند تاریخ را کسانی میسازند که آرزوهای بزرگ در سر دارند، اما واقعیت این است مملکت ما را همانهایی خراب کردهاند که شعارهای بزرگ را جایگزین آرزوهای بزرگ کردهاند. آرزو یک خیال است اما نیازمند تحقق است و تحقق هم، در درجه نخست، نیازمند پیدایش افسانه سه صاد؛ «صداقت»، «صمیمیت» و «صراحت» است و سپس با واقعیتشناسی، ظرفیتسنجی، توانیابی، مشارکتطلبی و تجمیع همت جمعی و افزایش مسئولیتشناسی اجتماعی، مظاهر بروز و تحقق آرزوها، گلافشانی میشود! در گفتوگوی (نه مناظره) دوم، شش کاندیدای محترم ریاستجمهوری در عصر جمعه ١٤/٢/٩٦ کسانی از آرزوهای بزرگ فرهنگی و بزرگداشت هنرمندان و تعظیم هنر و فرهیختگی سخن گفتند که انگار در این سالیان نبودهاند و سانسورها، اذیتوآزارها، بیکاریها، فقر و تنگدستیها و بیماریهای اهل فرهنگ و هنر را ندیده و شاهد نبودهاند! یکی از کاندیداها آنچنان با شگفتی از هنر و هنرمند سخن میگفت که انگار بهطورکل حافظه تاریخی خود را از دست داده است و رفتارها و اندیشههای فرهنگی زمان وزارت خود را فراموش کرده یا از آن همه تلخی که بر اهل هنر و فرهنگ روا داشته شده بود، بیاطلاع بوده و مانده است! و ديگري هم که گویا از صدارت اکنونش بر امکانات فرهنگی کشور و بیاعتنایی به اهل اندیشه و تفکر غافل و بیاطلاع است و حرفهایش، کاملا مغایر عمل ١٠، ١٢سالهاش است. ظاهرا فراموش کرده که عظیمترین امکانات فرهنگی کشور را که حداقل چهار برابر حجم فیزیکی و مالی وزارت ارشاد دولت در سراسر کشور است در شهر تهران در اختیار کسی گذاشته که پیشتر سرباز او بوده و در همه سوابق کاریاش یک مشق فرهنگی هم وجود نداشته است! و آخرین کسوت سازمانی او در شهرداری پایتخت معاون خدمات شهری (جمعآوری زباله و...) بوده است. اهل اندیشه و فرهنگ بهیاد دارند که یکی از بدترین دوران فرهنگی کشور، در دوره وزارت یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری این دوره رقم خورده است؛ دورهای که در دولتهای نهم و دهم (البته در دولت نهم بیشتر از دولت دهم) رَشحاتی از همان افکار، رفتارها و اجحاف در حق اهل هنر تکرار شد و موجب انسداد درهای فرهنگی و پنجرههای هنری کشور شد. فیلم سینمایی «آدمبرفی» درست در دوره همین کاندیدای محترم ساخته و سه سال با وجود تأیید و توصیه مقامات عالی درخصوص بلااشکالبودن آن، در محاق توقیف قرار گرفت!
***
قرآن فقط آنانی را که اندیشه و باور و عملشان یکی است اهل تقوا میداند و
چه حیرتانگیز است که کسانی در صحنه عمل، درِ توسعه و مدارا را به روی
فرهنگ، هنر، سینما، تئاتر، موسیقی، کنسرت، مطبوعات و... مسدود میکنند و در
حیطه اقتدار مدیریت خود مراکز فرهنگی- هنری را بیروح، ناتوان، بیتأثیر،
بیوجود، سست و بیرمق نگه میدارند...
اما در برابر دوربین تلویزیون و به تقلید از «دموکراسی تو روز روشن» با مردم به گونه دیگری به دور از مرام و رفتار خود سخن میگویند و چشم در چشم ایشان، حرفهای پرپُز و پرستیژ که مغایر عملکرد حال و گذشتهشان است، را بر زبان جاری میکنند! و این پیام همیشه تاریخی قرآن را که «چرا چیزهایی میگویید که عمل نکرده و نخواهید کرد» را نادیده میانگارند! (یا أَیهَا الَّذِین َآمَنُوا لِمَ تَقُولُون َمَا لَا تَفْعَلُونَ- آیه دو سوره صف). البته این نقد به آن معنا نیست که دولت مستقر کارنامه درخشانی از حوزه فرهنگ و هنر بهجای گذاشته باشد. اما تفاوت رئیسجمهور مستقر با دیگر کاندیداهای حاضر آن است که در دولتش دستکم، فقط رفع مزاحمت و انسداد از عرصه فرهنگ و هنر کرده و میخهای نوکتیز در جاده حرکت اتوبوس فرهنگی و هنر را جمع کرده است! اهالی فرهنگ و هنر بهجد انتظار دارند در دولت آینده ایشان توسعه فرهنگ و هنر جزء اولویتهای نخست این دولت قرار گیرد.