برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری و رأیدادن به آقای روحانی دلایلی دارم. میبینم چرخهای اقتصاد کشور به گردش درآمده و بهویژه در یک سال گذشته در حال خروج از وضعیت رکود هستیم. آغاز راه است، اما به راه افتادهایم. میبینم برای روحانی و دولت او روشن است که باید موانع را از سر راه سرمایهگذاری خارجی برداشت و با حضور فعال در عرصه اقتصاد بینالمللی و بازار جهانی، توسعه مداوم اقتصادی را تضمین کرد که به معنای بهبود زندگی کارگران و زحمتکشان است. میبینم با تدبیر، خطر جنگ و مصیبت از سر مردم دور شده، بسیاری از تحریمها حذف شده و حتی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ترامپ میفهماند که ایران به تعهدهای خود پایبند مانده است. میبینم برابری جنسیتی برای دولت روحانی فقط یک شعار نیست، بل یک باور است.
میبینم دستکم در حوزه انتشار کتاب از شدت
نظارت سلیقهای و تنگنظریها کاسته شده، هرچند هنوز راه درازی تا
برقراری آزادی بیان در گسترههای دیگر (دانشگاهها و هنرهای تئاتر، سینما،
موسیقی و...) باقی مانده است. اینهمه دلایلی بسنده برای خواست تداوم کار
دولت فعلی است، خاصه که رقیبان روحانی در این انتخابات با گفتههایشان
تصوری هراسآور از آینده ما ترسیم میکنند و ما هم خاطراتی هراسآور از
گذشته داریم. جز اینها دلیل اصلی من برای رأیدادن به روحانی، تدوین و
انتشار منشور حقوق شهروندی از سوی دولت اوست. ممکن است که مواد این منشور
در آینده نزدیک، مبنای تدوین قوانین نشوند یا ممکن است چنانکه یک مخالف
سرسخت روحانی به نگارنده گفته، با پایان کار دولت او، این منشور به دست
فراموشی سپرده شود. اینها همه ممکن است، اما انتشار منشور از یک نظر
رویدادی تاریخی است، زیرا نشان میدهد که در فاصله سالهای ١٣٩٢ تا ١٣٩٦
دولتی در ایران بر سر کار بوده که چنین درک روشن و دموکراتیکی از رابطه
دولت با جامعه مدنی داشته است. به احترام این منشور و با سربلندی، جمعه
آینده، بیستونهم اردیبهشت ٩٦ به آقای روحانی رأی میدهم.