خرداد:«اکنون بعد از یک دوره از گروهبندی مردم در پیرامون تب و تابهای انتخاباتی، با پیروزی حسن روحانی، فرآیند تازهای از انسجام و همبستگی ملی آغاز میشود. رئیسجمهور روحانی باید بار دیگر برنامههای خود را برای تحقق خواستههای ملت تدبیر کند.»
محمد امین قانعیراد - جامعهشناس - در روزنامه «ایران» مینویسد: بعد از مدتی شور و شوق سیاسی در شهر بالاخره مردم با شرکت در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری هم بر تمایز خود و هم بر همبستگی ملی خود تأکید کردند. منظور از شهر در اینجا همان معنای سیاسی شهر است که هر از چند گاه عرصه رقابتها و شوقهای انتخاباتی بوده و خود را برای «شدنی دیگر» آماده میکند و در این مسیر به انبوهی از امیدها و اشتیاقها و گفتوگوها وجدالها دامن میزند و همراه خود شادیها وگاه بیمها و امیدهایی را به بار میآورد.
در این میان برخی معتقد بودند که انتخابات در ایران فاقد معنای مشخصی است؛ آنان گویا تفاوتهای معنادار کاندیداها را احساس نمیکردند؛ اینان معتقد بودند هر گاه تفاوتهای معناداری نیز در زمینه برنامهها و شعارها احساس شود، بلافاصله بعد از انتخابات رنگ میبازد و بر خلاف گفتهها چیزی در کردارها تغییر نمیکند و به قولی «سخنها به کردار بازی بود.» تداوم این احساس از این نظر نامطلوب است که آمیخته با «بیگانگی سیاسی» و احساس ناتوانی از ایجاد تغییر در سیاستها و راهبردها است.
اگر این احساس در عرصه سیاست لانه کند آن را از یک فعالیت لذتبخش به یک تکلیف و مشقت تبدیل میکند و به همین دلیل مبنای محرکه سیاست دموکراتیک یعنی مردم را از آن میگیرد و به زوال سرمایه سیاسی بین مردم و دستگاه کشورداری میانجامد. یکی از وظایف دولت تازه مقابله با از خود بیگانگی سیاسی در بین مردم است که از طریق تقویت فرآیندهای تحزب و دامن زدن به گفتوگوهای اجتماعی درباره سیاست عمومی بدست میآید.
پس از یک دوره زمانی تأکید بر «تنور گرم انتخاباتی» گویا در این دوره برخی از افراد اصولگرا و نهادهای مسئول به این نتیجه رسیده بودند که به ویژه در کلانشهرها و دیگر مناطق شهری میتوان انتخابات را با مشارکت پایین تر، سردتر ولی از حیث نتیجه نهایی آن ایمنتر برگزار کرد. درک این گرایش از سوی مردم به ویژه ساکنان کلانشهرها حتی به تمایل آنان برای حضور در پای صندوقها افزود.
مشارکت گسترده مردم در یکی از حساسترین و جدیترین انتخابات چند دهه اخیر نشان داد که اهمیت فرصتهای انتخاباتی از طرف شهروندان ایرانی به رسمیت شناخته شده است. رفتار انتخاباتی یک رفتار آمیخته به بیم و امید برای تأثیرگذاری است. در دموکراسی هر کس بیش از یک رأی ندارد و از یک رأی هم بیشتر ندارد. شهروندان باید به حدود تأثیرگذاری خود بر عرصه سیاست آگاه باشند ودر عین حال به گونه هوشمندانه از این توانایی بیبدیل برای تغییر جامعه خود در سمت و سویی بهتر استفاده کنند.
هواداران روحانی از فرصت انتخاباتی برای دفاع از دستاوردهای دولت او همچون برجام و تنشزدایی از مناسبات بینالمللی استفاده کردند و حتی با رأی بالاتر از بار اول او را با انگیزه بیشتری به میدان کشورداری روانه کردند. اکنون همراهانِ منتقد روحانی نیز باید دلایل همراهی مشروط خود در فرآیندهای انتخاباتی را آشکار کنند. این انتخابات باید به مثابه فرصتی برای پالایش و ارتقای سطح سیاستگذاری در کشور تلقی شود.
انتخابات فرصتی برای بازسازی انرژی اجتماعی و کارمایه سیاسی شهروندان وسیاستمداران جامعه فراهم ساخت. اهمیت انتخابات در این دوره فقط معطوف به نتیجه آن و پیروزی حسن روحانی نبود و خودِ فرآیندهای انتخاباتی از جمله کمپینها ومناظرههای انتخاباتی نیز از اهمیت برخوردار بودند.این فرآیندهای انتخاباتی در عین حال فرصتهای دستیابی به شیوههای مطلوب رقابت و مبارزه مدنی را نیز برای مردم و نمایندگان سیاسی آنان فراهم ساخت.
نهادینهسازی فرآیندهای انتخاباتی و افزودن اعتماد مردم به صندوقهای رأی میتواند به عنوان شاخص رشد وبلوغ سیاسی تلقی شود. نهتنها گروههای مختلف مردم باید در عین حفظ استقلال و تمایزهای خود به فرآیندهای اجتماعی حاصل از خرد جمعی تن بسپارند بلکه نهادهای بخش عمومی نیز بیش از همیشه باید بر لزوم شفافسازی، ابهامزدایی و مدنی کردن بیشتر فرآیندهای انتخاباتی تأکید کنند. اکنون بعد از یک دوره از گروهبندی مردم در پیرامون تب و تابهای انتخاباتی، با پیروزی حسن روحانی، فرآیند تازهای از انسجام و همبستگی ملی آغاز میشود.
رئیسجمهور روحانی که اکنون یکبار دیگر از جایگاه خود نزد گروههای مختلف مردم آگاه شده است، باید بار دیگر برنامههای خود را برای تحقق خواستههای ملت تدبیر کند. مسئولان و نهادهای دولت جدید باید بدانند که بستن پیمانی دموکراتیک با مردم ایجاب میکند که آنان ظرفیتهای خود را برای پاسخگویی هوشمندانه ومبتنی بر برنامههای حساب شده و پایدار به مطالبات مردم تقویت کنند.
به دولتمردان دولت دوازدهم توصیه میشود که در این میان به ویژه تقویت زیرساختهای رفاهی و تأمین اجتماعی برای اقشار محروم و زحمتکش شهری و روستایی را در اولویت قرار دهند. امید میرود که دولت دوم حسن روحانی بتواند - فراتر از عملکرد خود در دور اول - به تقویت فرآیندهای خردورزی و گفتوگویی از طریق افزایش مشارکت مردم و سازمانهای غیردولتی و فعالان جامعه مدنی در عرصههای تصمیم گیری، ارتقای شفافیت نهادها و کاهش فساد دستگاهها و سازمانهای بخش عمومی، تقویت شایستهسالاری و بهبود مدیریتها، کاهش حاکمیت شبهسازمانها وسازمانهای موازی، استقرار بیشتر مغزها و سرمایهها در کشور بپردازد و شرایط را برای یک جهش توسعهای پایدار و سازگار با الزامات زیستمحیطی فراهم سازد.