یکی از حساسیتهای مهم گروههای موسوم به دلواپسان، مسائل فرهنگی کشور ازجمله فیلم، تئاتر، موسیقی، شعر و کتاب است که هرازچندگاهی به بهانه چاپ کتبی خاص یا نمایش فیلم و تئاتر یا برگزاری کنسرت در شهرهای مختلف کشور مورد اعتراض اینگونه مجامع قرار میگیرد؛ تاجاییکه بارها در جریان اکران برخی فیلمها و اجرای کنسرتها اخلال ایجاد شده؛ در نهایت هم دولت و وزارت ارشاد باید پاسخگو باشند و از آنها سؤال و استیضاح ميشود که چرا دچار وادادگی و گسست فرهنگی- دینی شدهاند. صرفنظر از درست یا غلطبودن انتقاد یا ایراد منتقدان به برنامههای فرهنگی یا هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آن هم بهویژه در دولت یازدهم که در این مقال جای بحث درباره آن نیست، سؤالی که تاکنون بارها به ذهن نگارنده رسیده، این است که برخی برنامههای صداوسیما بهویژه طنز که در سراسر کشور مخاطب عام دارد و تقریبا کل کشور را تحت پوشش امواج جادویی خود قرار میدهد، چطور حساسیت و نگرانی این گروهها را برنمیانگیزد و هیچ ایراد و انتقادی به آن وارد نمیکنند؟! و چرا اینقدر روی برنامههای دولت، آن هم دولت یازدهم و ادامه آن در دولت دوازدهم حساس هستند و خواهند بود؟! بهعنوان نمونه شما تصور کنید غیر از صداوسیما، وزارت ارشاد برنامهای هنری و نمایشی میساخت که دخترخانمها باید در جمع مردان و زنان بیننده با حرکات و شوخیهای طنز، مردم را بخندانند یا جوانی برای انبساط خاطر بینندگان ماجرای عشق دروغین خود به یک دختر را با آب و تاب تعریف کند و برای خلاصی از بهانهگیریهای پلیس در کلانتری، دختر نامحرمی را به دروغ همسر خود معرفی کند یا مثلا در برنامه طنز دیگری که بیننده زیادی هم دارد، مجری، دختر یا پسر جوانی را با سؤالات مکرر و اصرار خود مجبور کند که بگوید آیا تا به حال عاشق شده یا نه و اگر شده در کجا و چگونه بوده یا اولین کلمات عاشقانهای که بین وی و معشوقش ردّ و بدل شده، چیست؟ یا دختر و پسر جوان هنرمند دیگری را مجبور کند تا بگویند چرا تاکنون تن به ازدواج ندادهاند و علت آن چیست؟ و سؤالات خصوصی دیگری از این دست یا این سؤال که چرا باید همیشه یک پای ثابت همه سریالها و فیلمهای تلویزیونی موضوع عشق و عاشقی میان يك دختر و پسر جوان باشد که به قول مسئولان صداوسیما اینگونه داستانها ....
....موجب جاذبه فیلم و جذب بیشتر مخاطب
میشود؟! فارغ از درستبودن یا نبودن اینگونه مسائل در رسانه ملی، سؤال
قابل طرح این است که چرا تاکنون به اینگونه برنامههای صداوسیما، دلواپسان
و تریبونهای نماز جمعه و جماعات در مساجد هیچگونه اعتراضی نکرده و
نمیکنند؛ البته اشتباه نشود، منظور این نیست که به این برنامهها حتما
باید اعتراض شود؛ بلکه فقط از باب قیاس طرح شد.آیا دلیل آن، این است که
صداوسیما نورچشمی است و نباید از آن انتقاد کرد؟! و وزارت ارشاد بیگانه
است؛ پس باید با بهانه و بیبهانه به آن انتقاد کرد و آن را تخطئه کرد؟!
آیا برای مردم و افکار عمومی این سؤال پیش نیامده و نمیآید که درحالیکه
صداوسیما در ساخت برنامههای موسیقی و هنری و طنز و... کاملا آزاد است؛ ولی
وزارت ارشاد دائم باید به مقامات مسئول و غیرمسئول برای کارهای کرده و
نکرده خود پاسخگو باشد؟ آیا دلیلش این نیست که خدای ناکرده مچگیریها و
بهانهجوییها از وزارت ارشاد، صرفا برخاسته از حبّ و بغضهای سیاسی و
جناحی است و نه چیز دیگری؟