اصلاحطلبان در پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری نقش بسزایی داشتند. به نظر شما در کابینه دولت دوازدهم آقای روحانی اصلاحطلبان در سطوح مدیریتی ورود خواهند کرد یا همچنان صرفا از دولت حمایت میکنند؟
آقای روحانی تردیدی در حمایت جدی اصلاحطلبان در قالب ستادهای مختلف تبلیغاتی ندارد، چرا که این حمایتها تاثیر شگرفی در پیروزی او داشتند. مساله اصلاحطلبان مساله به کارگیری شخص اصلاحطلب نیست بلکه اجرای سیاستهایی است که میتواند با انسجام بیشتر خصوصا در حوزه مسائل اقتصادی، فرهنگی و آموزشی پیش برود. طبیعی است که اصلاحطلبان با توجه به سابقه حضور موثر و مثبت خود در بدنه اجرایی دولت به عنوان بهترین کمککنندگان به آقای روحانی میتوانند برای اجرای برنامهها به ایفای مسئولیت بپردازند. از سوی دیگر متخصصان تاکید دارند روحانی باید به دلایلی مانند فشارهای گوناگونی که از سوی برخی جریانهای سیاسی وارد میشود و همچنین عملکرد برخی وزرا تغییراتی در ترکیب کابینه دوازدهم لحاظ کند. در این مسیر نیاز است از افراد ثابت قدم استفاده شود تا در دفاع از دولت پیشقدم شوند. البته بازنگری مسئولان اجرایی، استانداران و فرمانداران در سراسر کشور با توجه به مطالباتی که در شهرستانها نسبت به عملکرد اجرایی دولت وجود دارد نیز امری ضروری به نظر میرسد که به همین دلیل رئیسجمهور همانند همیشه باید اهتمام ویژهای نسبت به بهبود وضعیت اجرایی در استانهای سراسر کشور داشته باشد.
دولت دوم آقای روحانی بهزودی فعالیت خودش را آغاز میکند. با توجه به عملکرد دولتمردان یازدهم، چه پیشنهاداتی برای چینش کابینه دوازدهم دارید؟
تغییرات کابینه دوازدهم باید در چند وزارتخانه و بهخصوص وزارتخانههای اقتصادی باشد که با معیشت مردم سروکار دارند. آقای روحانی باید در دولت دوازدهم حتما اهتمام ویژهای به این مسائل داشته باشد.
آقای عارف چندی قبل مطرح کردند که افراد و جریانات سیاسی پیشنهادات خود را برای تغییر در سازوکار شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان ارائه کنند. به نظر شما چه سازوکاری میتواند شورای عالی را به حد اعلایی برساند تا دیگر شاهد انتقاداتی به این شورا نباشیم؟
مهمترین مشکلی که اکنون در شورای عالی سیاستگذاری وجود دارد وزن نامتقارن احزاب و گروههای سیاسی در این شوراست. این مساله نیز به سادگی قابل حلوفصل نخواهد بود، زیرا هرکدام از احزاب در مقام سخن مدعی عقبه بیشتری از نیروهای سیاسی در حزب خود هستند. تنها راهی که فعلا میبایستی همچنان با اندکی کاستی و به صورت کجدار و مریز پیگیری شود این است که باید به صورت قاطع مبنا را در شورای عالی سیاستگذاری حل و فصل کرد. به اعتقاد من بزرگان اصلاحات میتوانند در مواقع حساس مشکل اختلافات درونی را مرتفع کنند. در انتخابات شورای شهر تهران نیز اختلاف نظرهایی وجود داشت و به نظر من شاید اصلاحطلبان میتوانستند با لیست مناسبتری در برابر مردم ظاهر شوند، اما به همین اندازه که مردم به شورای عالی سیاستگذاری اعتماد کردند حفظ سرمایه اعتماد مردم به شورای سیاستگذاری از ورود یا عدم ورود تعدادی افراد توانمند مهمتر است. همه کسانی که به لیست شورای عالی سیاستگذاری انتقاد دارند و قطعا برای انتقادات خود دلایلی نیز دارند باید توجه کنند که حفظ اعتماد مردم به لیست و نظارت، همکاری و پشتیبانی شورای شهر تهران میتواند تضمینکننده حرکتهای روبهجلو در آینده باشد. همه ما باید توجه کنیم که اعتماد مجدد مردم در 4سال آینده صرفا بر اساس کارآمدی و قابلیتی است که دولت و شورای شهر میتوانند از خود بروز دهند. طبیعی است که همه عوامل برای ناکارآمد نشان دادن دولت یا ممانعت از موفقیت دولت به صورت عمدی توسط افراطیون مخالف دولت رقم خواهد خورد، اما این دولت است که بایستی با انسجام و همفکری و حمایت از گروههای حامی خود بتواند کارنامه قابل قبولی به ویژه در جنبههای معیشتی مردم برجای بگذارد تا ادامه اعتماد مردم را در سالهای آینده از جریان اصلاحات شاهد باشیم.
برخی جریانها و نهادها در هفتههای گذشته بهطور بیسابقهای از تریبونهای مختلف به آقای روحانی و عملکردش میتازند. به نظر شما نباید سازوکاری قانونی تعریف شود که هر کسی نتواند به حریم رئیسجمهور که خود مسئول اجرای قانون اساسی در کشور است تعدی کند؟
برخی از هجمههایی که به دولت میشود چندشآور است. اگر چنین توهینها و حرکات سخیفی در میان مردم تاثیرگذار بود بدون تردید امروز آقای روحانی رئیسجمهور نبود. مردم در جامعه ایران به ادب به عنوان بخشی از شخصیت، ذاتی و هویت ایرانی مینگرند. ایرانیان به ادب شهره هستند. بیتردید چنین بیادبیهایی که به ساحت مسئولان اجرایی در هر جایگاهی صورت میگیرد بازخورد منفی برای هتاکان در پی خواهد داشت. دولت میتواند در برخی مواقع که برخی چهرهها به ایراد تهمت و اتهام مبادرت میکنند با طرح شکایت در وهله اول به عنوان عاملی بازدارنده و در وهله دوم به عنوان عاملی روشنگرانه برخورد نماید تا همگان بدانند که در چارچوبهای قانون میتوانند سخن بگویند. رعایت اخلاق به لحاظ اجتماعی چیزی جز رعایت قانون نیست و هرکسی تصور نماید میتوان اخلاق را در جامعه اسلامی بدون رعایت قانون دنبال نمود بیتردید به بیاخلاقی و برهمزدن سازوکارهای نظم اجتماعی کمک نموده است. به اعتقاد من دولت میبایست با همین سعه صدر با مخالفان برخورد نماید اما در مواقع خاص و در صورت اتهام یا تشویش اذهان عمومی از سوی برخی مسئولانی که در درون حکومت حضور دارند میبایستی برای آموزش رفتاری نسبت به طرح شکایت در محاکم قضائی مبادرت کند.
برخی معتقدند یکدستی شورای شهر پنجم و نبود صدای مخالف یا منتقد در این شورا موجب خواهد شد که انتقاد و مخالفت با عملکردهای شورا به حداقل برسد. به نظر شما این یکدست بودن شورا میتواند مشکلات شوراهای قبلی را در جهت همافزایی با شهرداری برطرف کند؟
سیاست جبههای مبتنی بر اتحاد و تعامل میبایستی به عنوان یک سیاست استراتژیک دنبال شود. اتحاد با همفکران و تعامل با اصولگرایان معتدل کاری است که میبایستی همچنان در دستور کار برای ممانعت از افراطیگری قرار داشته باشد. اگر شورای عالی سیاستگذاری میتوانست در لیستی که برای شورای شهر ارائه نمود از اصولگرایان معتدل نیز بهره جوید وضعیت متعادلتر و مناسبتری میتوانستیم داشته باشیم. به هر تقدیر مجموعه افرادی که امروز در شورای شهر پنجم حضور دارند از یکپارچگی نسبی برخوردار هستند و اگر مبنای کار آنها بر اساس حل مسائل شهری با تکیه بر نظرات کارشناسان و متخصصان قرار گیرد یکپارچگی شورای شهر میتواند تاثیرات مثبتی نیز به دنبال داشته باشد. مساله اساسی، وجود روحیه انتقادی، کارشناسانه و پاکدستی در شورای شهر است. اگر افرادی که به شورای شهر ورود پیدا کردند نسبت به تعهدات اخلاقی و حرفهای خویش پایبند باشند همفکری این مجموعه میتواند تاثیرات مثبتی را نیز به دنبال داشته باشد. مهم آن است که افراد در مقابل حقیقت و مصالح مردم کوتاه نیایند و وارد زدوبندهای مالی و معاملاتی نگردند. وجود یک مجموعه پاکدست، معتقد و متخصص، میتواند میزان کارایی شورای شهر را نیز افزایش دهد و شورا حتما با برگزاری جلساتی با مجموعه متخصصان شهری با دیدگاههای مختلف میتواند از نظرات متفاوت و حتی منتقد خویش به بهترین نحو استفاده کند.
به نظر شما شهردار آینده تهران باید چگونه فردی باشد تا بتواند کلانشهر تهران را به نحو مطلوب مدیریت کند؟
شهردار فرمانده شهر نیست. شهردار تدارکاتچی شهر و صرفا مسئول ساخت و ساز شهر نیست. کسی که در مقام شهردار تهران قرار میگیرد باید نگاه توسعهای و درازمدت نسبت به تحولات جمعیتی، زیستمحیطی، جغرافیایی و حتی اقتصادی نسبت به کلانشهری مانند تهران داشته باشد. شخصی که قصد دارد شهردار کلانشهر تهران شود باید دید مقایسهای و تطبیقی در خصوص شهرهای جهان داشته باشد. شهردار صرفا مدیر روزمره شهری نیست. به این دلیل فردی باید به عنوان شهردار تهران انتخاب شود که از استقلال رأی و جایگاه شخصیتی و توان فهم معضلات شهری برخوردار باشد. بدون شک هرکس شهردار بشود در همه حوزههای مربوط به شهر از تخصص لازم برخوردار نیست، اما سطح فهم و توان مدیریتی چنین فردی میبایستی در آن حد باشد تا بتواند از مجموعه نیروهای متخصص برخوردار بوده و استفاده کند. البته شهرداری جای فعالیت سیاسی نیست، اما بدون تردید فعالیتها و تصمیمات شهردار با گروهها و جریانات ذینفع احتمالا تصادم ایجاد خواهد کرد و در برخی مواقع خلاف خواستهها و منافع گروههای ذینفع یا جریانات سیاسی پیش خواهد رفت. بدین ترتیب نمیتوان دامنه سیاست آن را از جایی مانند شهرداری تهران دور نمود، اما شفافیت، پاکدستی و تخصص شهردار و تیم همراه او میتواند اطمینان را برای مردم ایجاد کند. شورای شهر فعلی میبایستی مهمترین وظیفه خویش را انتخاب شهردار و نظارت بر شهردار تعریف نماید. مهمترین کاری که از شورای شهر انتظار میرود انتخاب شهرداری متناسب با کلانشهر تهران است. تصویب مصوبهها و آییننامههای گوناگون در شورای شهر از کارهای فرعی شورای شهر تلقی میشود. اگر شورای شهر بتواند شهردار قوی انتخاب کند مهمترین کار را پس از 12 سال در شهر تهران توانسته انجام دهد.
رئیسجمهور چگونه میتواند مطالبات مردم را پیگیری کند؟
هر شخص که به ریاستجمهوری برسد و ادعا کند که مشکلات کشور را در 2 سال و 4سال حل خواهم کرد یا مشکلات کشور را نمیداند که البته میداند یا به نحوی با لحن پوپولیستی و عوامگرایانه سعی در جلب نظر مردم دارد. بهطور کلی باید دانست که مشکلات کشور به صورت معجزهوار حل نخواهد شد. آنچه اهمیت دارد و در نگاه کارشناسان و مردم میبایست واقعبینانه دنبال شود اصلاح جهتگیریهای دولت و عزم دولت جهت پیاده کردن برنامهها و جهتگیریهای درستی است که با تکیه بر نظر متخصصان دنبال میشود. به هرصورت هیچدولتی نمیتواند ادعای معجزه داشته باشد. از این رو امروز شاهد نتیجه ادعاهای دولتهای نهم و دهم که میگفتند مسائل را یکشبه حل میکنند، هستیم. دولت میبایستی اعتماد مردم را که با رأی خود نشان دادند حامی دولت و دیدگاههایش هستند با مشارکت آنها در تصمیمگیریها و تصمیمسازی نشان دهد و در جهت خواست آنها حرکت کند. دولت میبایستی مجموعه گروههای مردمی و تفکرات اقشار گوناگون اعم از دانشگاهیان، کارگران، معلمان، کسبه و سایر اقشار اجتماعی را به صورت سیستماتیک در تصمیمسازیهایی که میخواهد انجام دهد به مشارکت فراخواند. مشارکت مردم و حضور آنها در تصمیمسازیها به صورت هدفمند میتواند حلقه وصلی میان دولت و تودههای مردم باشد. استحکام دموکراسی و استحکام جامعه مدنی جز از طریق تقویت نهادهای مردمی و سازمانهای مردم نهاد و احزاب و تشکلهای سیاسی مقدور نخواهد بود. دولت به عنوان مهمترین رکن تقویت نظام مردمسالار میبایستی به تشکلهای مردمی و انجمنها و گروههای صنفی توجه داشته باشد و کارهای دولت را آنگونه که در قانون هم پیشبینی شده به عهده خود مردم قراردهد. تنها در این وضعیت است که دولت میتواند از همراهی و همفکری و پشتوانه بودن مردم در 4سال آینده خود بهرهمند گردد. دولت باید بتواند در حل مسائل اقتصادی مردم گامهایی به پیش داشته باشد و اگر بنابر هر دلیل ناخواسته یا تحمیلی بر دولت این مجموعه قادر به تحقق برخی از اهداف خود نگردید تنها با مشارکت گروههای اجتماعی میتواند از اطلاعرسانی و همفکری معناداری با مردم بهرهمند گردد.
از بحث شوراها که عبور کنیم، هفته گذشته کشور داغدار حوادث حملات کور تروریستی در مجلس و حرم امام شد. در این شرایط لزوم وحدت و همبستگی مردم و جریانهای سیاسی تا چه اندازه حس میشود؟
در همه جای جهان در هنگام بروز حوادث تروریستی معمولا عکسالعمل متحدی از درون کشور شنیده میشود. هنگامی که چنین حوادثی رخ میدهد باید صدایی واحد از سوی مسئولان کشور به خارج مخابره شود، طبیعی است که این حوادث مورد انزجار مسئولان کشور، احزاب سیاسی و حتی مردم عادی است که میبایستی به مراتب با انسجام و یکپارچگی بیشتری با چنین اتفاقاتی برخورد شود. نیروهای امنیتی، اطلاعاتی و سپاه همیشه در جهت حفظ مرزهای کشور مورد توجه مردم بوده و خواهند بود و سهم آنها برای ایجاد امنیت در کشور توسط هیچ انسان منصفی نادیده گرفته نشده و نخواهد شد. جای نگرانی است که برخی چهرههای سیاسی جریان اصولگرا سخنانی را مطرح میکنند که گویی جریان خاصی در جامعه و دولت به نحوی با چنین رفتارهای نابخردانه و انزجارآوری همراهی دارد. این افراد به جای آنکه در چنین حوادثی همگرایی و همبستگی اجتماعی را تقویت نمایند درصدد ایجاد خلل در وحدت و یکپارچگی مردم قرار گرفتهاند. کسانی که بروز چنین حوادثی را سادهانگارانه و بعضا با غرض حساب شده به برخی از مواضع دولت در خصوص گسترش تفاهم و تعامل در سطح جهانی نسبت میدهند حقیقتا یا غفلت دارند یا حاضرند برای از بین بردن و منکوب کردن رقیب خود از هر ابزاری استفاده کنند.
شاهد بودیم که برخی چهرهها بحثهایی را مطرح کردند که به حیثیت و امنیت ملی آسیب میزند. به نظر میرسد از طرح این بحثها بیش از همه، تروریستها و بیگانگان هستند که خشنود خواهند شد. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
چنین سخنانی جای تعجب دارد و تعجب انگیزتر اینکه برخی با این سابقه مثبت در موضعگیریهای خود بدون توجه به حقانیت چنین مواضعی اتخاذ میکنند. درشرایطی که خانوادههای این شهدا داغدار هستند و قلب ملت ایران در غم از دست دادن این عزیران جریحهدار است، برخی از افراد جناح مخالف دولت بهگونهای سخن میگویند که گویی از بروز چنین حوادثی برای تخریب دولت استقبال میکنند و به جای تسکین آلام مردم و تقویت همبستگی در چنین شرایطی به دنبال ضربه زدن به دولت منتخب مردم هستند. امید است که با آگاهی از شرایط حساس کشور و گسترش همدلی و همبستگی با حفظ تفاوت دیدگاهها و رقابتها بتوانیم از بحرانهایی که پیش روی جامعه ایران قرار خواهد گرفت به سلامت عبور کنیم. بروز چنین حوادثی در همه جای جهان با پیشرفتهترین تجهیزات امنیتی نیز اتفاق میافتد. در نتیجه شکلگیری حادثهای آن هم بدین شکل نابخردانه از سوی تروریستها با هوشیاری نیروهای امنیتی و انتظامی و تقویت آنها از سوی دولت میتواند رافع بسیاری از مشکلات پیش روی جامعه ایران باشد. هدف اصلی تندروها ضربه زدن به دولت آقای روحانی است. اینها متوجه نیستند که اکثریت جامعه ایران به دولت آقای روحانی رأی دادهاند و حفظ حرمت چنین دولتی همراهی با اکثریت جامعه ایران است. اینکه هر حادثهای را ناشیانه، نابخردانه و از روی عصبانیت به دولت وصل مینمایند باید در پیشگاه مردم و خدا پاسخگو باشند. مخالفان دولت امروز در حالی به دولت چنین انتقادی را مطرح میکنند که سپاه، نیروی انتظامی و بسیاری از نهادهای امنیتی اصولا تحت نظر دولت نیستند. نیروهای نظامی، وضعیت آنها و نظارت بر آنها کاملا از حیطه دخالت دولت خارج است. اینکه چرا اقداماتی را که در حوزه دیگری ناشیانه به دولت نسبت میدهند چیزی جز بهانه تراشی و آسمان ریسمان کردن قضایا توسط دلواپسان جریان اصولگرا نیست. سخنان برخی افراطیون جناح اصولگرا و فضاسازیهایی که در ادامه تبلیغات انتخاباتی همچنان توسط این دسته از افراد دنبال میشود را حتی نباید به پای اصولگرایان راستین و معتدل گذاشت. دولت با قاطعیت تمام در سیاست خارجی که جزو منافع کشور است از نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی دفاع کرده و خواهد کرد. بهتر است کسانی که در بیرون از گود نشستهاند نسخههای نابخردانه برای دولت و مردم تجویز نکنند. وحدت و همبستگی در هنگام بروز چنین حوادثی بیش از هر امر دیگری حائز اهمیت است و نباید به خاطر مخالفت با رقیب داخلی به شیوهای سخن گفت که آب به آسیاب دشمنان ایران و اسلام ریخته شود.