سرویس
سیاسی خرداد/ محمد محمدی: دوران تندروی های بی حساب و کتاب و اقدامات فراقانونی و
خودسری های پرهزینه پایان پذیرفته است، اگر شکی در این موضوع داشتیم، واکنش های
این چند روز اخیر به حسین الله کرم رئیس جریانی موسوم به شورای هماهنگی حزب الله،
آن را به عینه به اثبات رساند.
مرحوم حاج بخشی یار و همراه همیشگی الله کرم
به گزارش
خرداد؛ حسین الله کرم به همراه مرحوم حاج بخشی و بعدترها کمی مسعود ده نمکی از
زمره چهره های معروف و مرکزی حلقه و طیفی بودند که پس از پایان جنگ و در هنگامه ای
که سیاست های دولت وقت بر مبنای رویکردهای توسعه ای قرار گرفت، آن را مغایر با
ارزش ها قلمداد کرده و به انحاء مختلف به مقابله با جریانات تحول خواه و طیف های
دگر اندیش از منظر خود می رفتند، می خروشیدند و گرد و خاک به پا می کردند و هل من
مبارز می طلبیدند.
در سال های
ابتدایی دهه هفتاد این جریان و نحله در مبارزه با سیاست های فرهنگی وزیر ارشاد
وقت، یعنی سید محمد خاتمی بروز و ظهور یافته و به تدریج حیطه فعالیت های خود را به
دایره سیاست و مقابله با تجمعات و گردهمایی های طیف های ملی و مذهبی و اصلاح طلب
پس از خرداد 76 بسط و توسعه دادند.
حسین الله
کرم به همراه حجت الاسلام پروازی، سردار نقدی، سردار ذوالقدر، عبدالحسین محتشم
و چند نفر دیگر در سال ۱۳۷۰ اقدام به تاسیس «انصار حزب الله» کرد.
حسین الله
کرم آن روزها برو و بیایی داشت و نامش مصداق برخوردهای بی امان و چالش و فرسایش
های بسیار بود که شرح و بسط آن از حوزه این مقال خارج است، البته از حق نباید گذشت که الله اکرم
در صحنه های میدانی از برخی دوستان دیگر معتدل تر بود! اما نام او با تنش آفرینی
های بسیاری در دوران اصلاحات گره خورد او را به یک نماد تبدیل کرد.
دولت محمود
احمدی نژاد که بر سر کار آمد، الله کرم که در سال 77 مدرک دکترای استراتژیک گرفته
بود و از علاقه مندان به محمود احمدی نژاد بود و چند سالی بود که از آن فضای پر
التهاب فاصله گرفته بود، در سال 86 به بالکان رفت و به عنوان وابسته نظامی در خارج
حضور یافت، پس از چند سال او در سال 89 و در بازگشت به تهران اولین واکنش سیاسی را
خطاب به شهردار وقت تهران و رقیب آن روزهای احمدی نژاد نشان داد و به انتقاد از او
پرداخت
اما مردی
که شایعه پیرامون آن بسیار فراتر از خودش بوده، تا پایان دولت احمدی نژاد چندان
بروز و ظهور سیاسی نداشت وتنها با موتور همیشگی اش گاهی و گداری در مراسم عمومی و
در مصاحبه با برخی رسانه ها دیده می شد،
مردی که موتور سوار می شد اما می گفتند که یک دفتر هواپیمایی در خیابان ویلا هم
دارد!
او حتی در
این دوره برای انتخابات شوراها نیز ثبت نام کرد، چهره ای که دیگر عضو انصار حزب
الله نیست و قائم به خودش شورای هماهنگی حزب الله را راه انداخته و طی چند سال
اخیر و در دولت روحانی گاهی و گداری با برگزاری یک تجمع خیابانی در حاشیه نماز
جمعه خبر ساز شده است.
نمونه اش
تجمع برای مخالفت با برگزاری دیدار فوتبال ایران و کره جنوبی در روز تاسوعای حسینی.
هر چه بود
این حضورهای جسته و گریخته با آن خاطرات پر شر و شور گذشته فاصله بسیار داشت و
گمان می رفت که او دیگر عطای خود رایی و خودسری را به لقایش بخشیده و دیگر نمی
خواهد،به عرض اندام در عرصه عمومی بپردازد اما همین چند روز پیش انتشار یک بیانیه
در صفحه اینستاگرام وی که عنوان بیانیه شورای هماهنگی حزب الله را داشت و واکنش
تندی به حضور بانوان در ورزشگاه را عطف به جمله رهبر انقلاب در خصوص گزاره «آتش به
اختیار» نشان داده بود، دوباره نام الله
کرم را به صدر اخبار آورد.
سخنان او
با توجه به جو چند هفته اخیر توامان با تفاسیر و تعابیر مختلف شد و بسیاری آن را
نشانه آغاز اقدامات فراقانونی دانسته و بدین واسطه جو سنگین تبلیغاتی و رسانه ای
براه افتاد و این درست جایی بود که حتی برخی چهره های تندروی جناح راست نیز به
واکنش آمده و به او تلنگر زده و اخطار و انذار دادند که دست از این کارها بشوید.
نمونه اش حجت الاسلام رسایی که به او اخطار داد که این کارها درست نیست و خطاب به او گفته است:«جناب اللهکرم! متأسفانه برداشت غلط و شاذ حضرتعالي از سخنان رهبر معظم انقلاب درخصوص آتش به اختيار بودن نيروهاي فرهنگي و نصب اين بنر که برخلاف فهم اکثر قريب به اتفاق نيروهاي انقلابي و اقدامات خودجوش فرهنگي آنها و پيشنهادهاي مؤثر ايجابي ايشان در اين خصوص بوده، خوراک قابل توجهي براي رسانههاي معاند بهويژه در فضاي مجازي فراهم کرده است که اميدوارم توضيحات اصلاحي شما مانع سوءاستفادههاي بيشتر معاندان شود.
از آنجا که شما سابقه جبهه و جنگ داريد، ما به عنوان سربازان اين جبهه، دوست نداريم عاقبتي مانند حسن روحاني برايتان رقم بخورد، لطفا ضمن بازنگري در شيوه عملکرد انقلابي خود، به اين بيانات رهبر معظم انقلاب توجه بيشتري نماييد تا در فهم امر آتش به اختيار دچار اشتباه نشويد»
از رسایی کمی تندتر، واکنش بسیج دانشجویی صدا و سیما بود، که خطاب به او نوشتند:« هنوز چند روز از بیانات مهم رهبر معظم انقلاب خطاب به جریان دانشجویی مومن و انقلابی نگذشته بود که شما و اطرافیانتان با برداشتی سطحی، احساساتی و کوتهبینانه از بیانات رهبری باعث شدید که حلاوت و شیرینی این پیام در کام جنبش دانشجویی تلخ گردد و با اصرار بر حرکت غلط خود، ما را از خود ناامید کردید...... رشادت ها و زحمات شما طی سالهای گذشته را فراموش نکرده و نمیکنیم.اما چند مدتی است که دل جریان انقلابی از دست اقدامات شما و اطرافیان تان خون است. امیدواریم توصیه بزرگان در اصلی و فرعی کردن امور را جدی گرفته و از انجام کارهای دشمن شادکن بپرهیزید.»
این پیام ها به مردی که نماد یک جریان و تفکر است و سال ها این عقبه را پیشقراولی کرده، بیش و پیش از هرچیزی نشان دهنده آنست که دوران تندروی های خودسرانه و عملکردهای بی حساب و کتاب و غیر عقلانی به سر آمده و هیچ کس و به هیچ بهانه ای پذیرای این دست از اقدامات نیست، دوران غربت الله کرم و پایان عصر خودسری ها، نشانه ای خوب برای آینده ایران که همه طیف ها کنش خود را در قالب قانون پی خواهند گرفت، ان شاء الله