بازی فرصت‌طلبان با کارت هاشمی برای حمله به اصلاح‌طلبی
سرویس سیاسی خرداد/ عبدالرضا کنی: این روزها، آنانی که در حساس ترین برهه چند دهه اخیر و در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری و شوراها به مهم ترین مولفه پیروزی بخش اصلاح طلبان یعنی انسجام و وحدت و اجماع آنان، بی محابا حمله ور شده و از سر قدرت طلبی ساز افتراق نواخته و البته ناکام و مغموم شدند، آرام نگرفته و این بار از سر کینه و عداوت همان پروژه سابق را این بار با حمله به شورای عالی پی گرفته و عقده گشایی می کنند!
به گزارش خرداد، آن بار آنان نام محسن هاشمی را بر صدر لیست های جعلی خود نشانده و بدین سان اقدامات ایذایی خود را پی گرفتند و این بار نیز پشت نام محسن هاشمی پنهان شده و به بهانه شهرداری وی اغراض و اهداف خود را پی می گیرند در حالی که نه دل در گرو هاشمی دارند و نه اعتنایی به مشی و مرام اصلاح طلبی، هدف کسب قدرت و رسیدن به الاف و الوف دنیایی است و عزیزان چون سر خود را بی کلاه می بینند، با این قسم کلاهبرداری ها بدنبال کسب منفعت هستند .
قصد نداریم که شورای عالی را منزه از اشتباه دانسته یا عارف و عملکردهای او را بری از خطا بدانیم که اتفاقا ایرادات بسیار دارند اما نقل نقد منصفانه با تخریب قدرت طلبانه از هم جداست.
اگر شعار شفافیت لیست داده شد، این گفتار منطقی می نمود و مطالبه ای درست بود که البته نحوه طرح آن و هیاهوی براه افتاده و زمان برگزیده شده، نشان می داد که مصران به این موضوع دنبال اهداف دیگری هستند
اما به هر تقدیر اصل این مطالبه منطقی و درست بود اما هیاهو و حملات پسینی به بهانه شهرداری محسن هاشمی، از آن اقداماتی است که هیچ توجیه و منطق حداقلی که متناسب با رویکرد و مشی اصلاح طلبی باشد، نمی توان در آن سراغ گرفت.
محسن هاشمی همانند هر چهره سیاسی می تواند، شانس خود را برای شهرداری بیازماید و برای آن تلاش کند، فارغ از اینکه این اقدام به خیر و صلاح او و آینده سیاسی اش هست یا نیست یا اینکه او بنابر تعهدات به عمل آمده و آرای میلیونی مردم، صلاح است یا نیست که به شهرداری بیاید یا نیاید، طرح نام او برای تصدی شهرداری از سوی برخی نمی تواند محل ایراد باشد اما اینکه به این بهانه، بر طبل افتراق کوبیده شده و شدیدترین حملات به اطراف و اکناف اردوگاه اصلاحات جامه عمل بپوشد، آیا باز هم می توان سکوت کرده و قصد افرادی که چنین می کنند، اصلاح طلبانه دانست؟؟
در برهه ارائه لیست، محمد خاتمی خواستار کنار گذاری اختلافات و حرکت در مسیر وحدت شده و ضرورت آن را موکدا مورد تصریح قرار داد و با صراحت گفت که انشقاق چه خطرات و آسیب هایی دارد و ..
اما این افراد راه خود را رفته و با لیست های جعلی که نام های مشخصی در آن قرار داشت، به سخنان لیدر اصلاحات وقعی ننهادند. حالا نیز پس از آنکه ۱۰ چهره شاخص اصلاح طلب در نامه ای سرگشاده، خواهان پایان فضا سازی ها و عدم حمله به شورای عالی شدند، این بار نیز عده ای ساز خود را کوک کرده و بی محابا بر مدار تندروی و حملات به دیگر اضلاع و اجزای اردوگاه اصلاحات حرکت می کنند تا بیش از پیش ثابت شود که این جماعت نه مشی و نه رویکرد و نه عملکردی اصلاح طلبانه دارند و تنها به دنبال منافع و مطامع خود هستند.
حتی آنان هیچ تعهد و علاقه و قرابتی با فرزند آیت الله ندارند، غیر از آنکه آیت الله همواره بر مشی اعتدالی پای فشرده و همواره به خرد جمعی اعتنا می کرد و از تندروی و یکسو نگری بری بود و اینان معکوس آن عمل می کنند، این افراد با نام آوری از محسن هاشمی جلوه و چهره او را در نزد افکار عمومی تخریب می کنند که اگر هاشمی قصدی به شهردار شدن داشته باشد، نه زبان الکنی دارد و نه نیاز به هوچی گری های اینچنینی که اتفاقا اگر او قصد شهرداری داشته باشد این تفرقه افکنی ها و هیاهو پردازی ها جلوه او را در برابر آنانی که در شورا می بایست به وی رای دهند، تخریب کرده و با افتراق افکنی فاصله او تا صندلی شهرداری را بسیار زیاد می کنند.
هاشمی همین امروز و ساعتی پیش نیز قویا هر گونه شایعه استعفا از شورا رد کرد، تا به نوعی ترمز تندروهای رسانه ای به ظاهر حامی هاشمی را بکشد اما اینان بی گمان در این مسیر و تا آخرین روز انتخاب شهردار بر همین مدار گام بر خواهند داشت، چرا که مسئله آنان نه شهرداری محسن هاشمی و نه به هیچ روی اصلاح طلبی و دغدغه های معطوف به آن است، آنان قدرت طلبی را بیش و پیش از هر چیزی دوست دارند و اکنون گمان می برند که سفره ای گشوده شده و اگر ایشان بی غنیمت بمانند، کلاهشان پس معرکه است.
والسلام
به گزارش خرداد، آن بار آنان نام محسن هاشمی را بر صدر لیست های جعلی خود نشانده و بدین سان اقدامات ایذایی خود را پی گرفتند و این بار نیز پشت نام محسن هاشمی پنهان شده و به بهانه شهرداری وی اغراض و اهداف خود را پی می گیرند در حالی که نه دل در گرو هاشمی دارند و نه اعتنایی به مشی و مرام اصلاح طلبی، هدف کسب قدرت و رسیدن به الاف و الوف دنیایی است و عزیزان چون سر خود را بی کلاه می بینند، با این قسم کلاهبرداری ها بدنبال کسب منفعت هستند .
قصد نداریم که شورای عالی را منزه از اشتباه دانسته یا عارف و عملکردهای او را بری از خطا بدانیم که اتفاقا ایرادات بسیار دارند اما نقل نقد منصفانه با تخریب قدرت طلبانه از هم جداست.
اگر شعار شفافیت لیست داده شد، این گفتار منطقی می نمود و مطالبه ای درست بود که البته نحوه طرح آن و هیاهوی براه افتاده و زمان برگزیده شده، نشان می داد که مصران به این موضوع دنبال اهداف دیگری هستند
اما به هر تقدیر اصل این مطالبه منطقی و درست بود اما هیاهو و حملات پسینی به بهانه شهرداری محسن هاشمی، از آن اقداماتی است که هیچ توجیه و منطق حداقلی که متناسب با رویکرد و مشی اصلاح طلبی باشد، نمی توان در آن سراغ گرفت.
محسن هاشمی همانند هر چهره سیاسی می تواند، شانس خود را برای شهرداری بیازماید و برای آن تلاش کند، فارغ از اینکه این اقدام به خیر و صلاح او و آینده سیاسی اش هست یا نیست یا اینکه او بنابر تعهدات به عمل آمده و آرای میلیونی مردم، صلاح است یا نیست که به شهرداری بیاید یا نیاید، طرح نام او برای تصدی شهرداری از سوی برخی نمی تواند محل ایراد باشد اما اینکه به این بهانه، بر طبل افتراق کوبیده شده و شدیدترین حملات به اطراف و اکناف اردوگاه اصلاحات جامه عمل بپوشد، آیا باز هم می توان سکوت کرده و قصد افرادی که چنین می کنند، اصلاح طلبانه دانست؟؟
در برهه ارائه لیست، محمد خاتمی خواستار کنار گذاری اختلافات و حرکت در مسیر وحدت شده و ضرورت آن را موکدا مورد تصریح قرار داد و با صراحت گفت که انشقاق چه خطرات و آسیب هایی دارد و ..
اما این افراد راه خود را رفته و با لیست های جعلی که نام های مشخصی در آن قرار داشت، به سخنان لیدر اصلاحات وقعی ننهادند. حالا نیز پس از آنکه ۱۰ چهره شاخص اصلاح طلب در نامه ای سرگشاده، خواهان پایان فضا سازی ها و عدم حمله به شورای عالی شدند، این بار نیز عده ای ساز خود را کوک کرده و بی محابا بر مدار تندروی و حملات به دیگر اضلاع و اجزای اردوگاه اصلاحات حرکت می کنند تا بیش از پیش ثابت شود که این جماعت نه مشی و نه رویکرد و نه عملکردی اصلاح طلبانه دارند و تنها به دنبال منافع و مطامع خود هستند.
حتی آنان هیچ تعهد و علاقه و قرابتی با فرزند آیت الله ندارند، غیر از آنکه آیت الله همواره بر مشی اعتدالی پای فشرده و همواره به خرد جمعی اعتنا می کرد و از تندروی و یکسو نگری بری بود و اینان معکوس آن عمل می کنند، این افراد با نام آوری از محسن هاشمی جلوه و چهره او را در نزد افکار عمومی تخریب می کنند که اگر هاشمی قصدی به شهردار شدن داشته باشد، نه زبان الکنی دارد و نه نیاز به هوچی گری های اینچنینی که اتفاقا اگر او قصد شهرداری داشته باشد این تفرقه افکنی ها و هیاهو پردازی ها جلوه او را در برابر آنانی که در شورا می بایست به وی رای دهند، تخریب کرده و با افتراق افکنی فاصله او تا صندلی شهرداری را بسیار زیاد می کنند.
هاشمی همین امروز و ساعتی پیش نیز قویا هر گونه شایعه استعفا از شورا رد کرد، تا به نوعی ترمز تندروهای رسانه ای به ظاهر حامی هاشمی را بکشد اما اینان بی گمان در این مسیر و تا آخرین روز انتخاب شهردار بر همین مدار گام بر خواهند داشت، چرا که مسئله آنان نه شهرداری محسن هاشمی و نه به هیچ روی اصلاح طلبی و دغدغه های معطوف به آن است، آنان قدرت طلبی را بیش و پیش از هر چیزی دوست دارند و اکنون گمان می برند که سفره ای گشوده شده و اگر ایشان بی غنیمت بمانند، کلاهشان پس معرکه است.
والسلام
ناشناس
۰۱:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
برادر من این جمله شما:فارغ ازاینکه این اقدام به خیر وصلاح او و آینده سیاسی اش هست یا نیست .
شما خودت دنبال چی هستی ؟ چرا می گی خیر وصلاح خودتم کم که نگذاشتی
خیرو صلاح غیر مستقیم یعنی بشین سر جات نوبت ماست وگرنه تخریب وسرکوب
شما خودت دنبال چی هستی ؟ چرا می گی خیر وصلاح خودتم کم که نگذاشتی
خیرو صلاح غیر مستقیم یعنی بشین سر جات نوبت ماست وگرنه تخریب وسرکوب
