خرداد: اصولگرایان منتقد روحانی همزمان با حملات به دولت به روحانی تذکر می دهند که از اصولگرایان در دولت آینده استفاده کند، حرفی که اگر بر مبنای شایسته سالاری و حرکت در مسیر پیش برد منویات دولت و وعده های رئیس جمهوری باشد، باز محل اعتبار است اما اگر قرار باشد از مخالفان روحانی در کابینه استفاده شود، به طور قطع در پیش برد برنامه دولت اختلال ایجاد می شود، نکته ای که مورد تصریح داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاح طلب و یکی از روسای ستادهای اصلی روحانی در انتخابات هم در گفت و گو با آرمان قرار گرفته است.
به گزارش خرداد؛ متن کامل این گفت و گو به شرح ذیل است.
شما لزوم تغییر و تحول در دولت دوازدهم را نسبت به دولت یازدهم، چگونه ارزیابی میکنید؟
تردیدی در این نکته نیست که دولت جدید آقای روحانی نسبت به کابینه قبلی ایشان نیاز به تغییر و تحول دارد. در دولت یازدهم مشاهده میشد که برخی اعضای کابینه همکاری و همسویی بیشتری با آقای روحانی داشتند و تفکر حاکم بر دولت را پذیرفته بودند و از سوی دیگر، کارنامه و عملکرد آنها نیز به نفع کشور و مردم بوده است. به نظر میرسد که ابقای این افراد در دولت جدید لازم باشد، اما متاسفانه برخی از اعضای هیات دولت طبق اذعان شخص رئیسجمهور، همسو با دولت نبودند و حاضر نبودند از دولت و حتی عملکرد خود در برابر هجمهها دفاع کنند. از سوی دیگر، عملکرد آنها نیز کارنامه ضعیفی را به نمایش میگذارد. آقای روحانی با بررسی و تحلیل کابینه دولت یازدهم میتواند نقاط ضعف خود را پیدا کرده و در دولت جدید این نقاط ضعف را بپوشاند تا شاهد پیگیری مطالبات مردم کشور باشیم.
اصولگراها پس از انتخابات درباره اینکه روحانی باید از رقبای خود هم در کابینه استفاده کند، بحث میکنند. ارزیابی شما از این حرف چیست و آیا اساسا استفاده از رقبا میتواند اتفاق مثبتی باشد؟
رقیب آقای روحانی نمیتواند برای او تعیین تکلیف کند. این اتفاق نادری است که رقبا در این حد ادعا دارند و چنین مسائلی را مطرح میکنند. افرادی که این بحثها را مطرح میکنند، باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا آنها در دولت خود از اصلاحطلبان استفاده کردند که حال چنین درخواستی دارند؟ در دولت احمدینژاد، خیال اینکه به اصلاحطلبان میدان داده شود، خیالی خام بود، اما اکنون اصولگرایان در کمال تعجب درخواست حضور در هیات دولت را دارند. در همه جای دنیا، کابینه و هیات دولت، هویت فکری خاصی را دنبال میکند و متعلق به جریانی است که اکثریت آرا را کسب کرده است. این بحث در نظامهای پارلمانی و همچنین ریاستی سازوکارهای خاص خود را دارد. در نظام ریاستی وقتی اکثریت به دست میآید، سهمی برای اقلیت و رقبا در نظر گرفته نمیشود. در نظامهای پارلمانی نیز تنها در شرایط ائتلاف، کرسیهایی به دیگر جناحها داده میشود. بنابراین در کابینه مشی اکثریت مورد استفاده قرار میگیرد و برای حفظ هویت کابینه عموما تلاش میشود که از ورود رقیب جلوگیری به عمل بیاید. امکانپذیر نیست که برخی گروهها هم در جایگاه مخالف و منتقد قرار بگیرند و هم در دولت صاحب منصب و در آن سهیم باشند. گروهی که در اکثریت نیست، تلاش میکند که مجددا مورد توجه مردم قرار بگیرد، اما مردم در چند انتخابات گذشته نشان دادهاند که تعلق خاطری نسبت به مشی و مواضع این جناح ندارند و از این رو، گفتمان این گروهها روزبهروز به سمت اضمحلال پیش میرود. در انتخابات سال 96 نیز شاهد بودیم که توان گفتمانی آنها قادر به کسب رأی نبود؛ به همین دلیل بر موضوعاتی مانند یارانه تمرکز کردند و روشهایی مانند استفاده از «تتلو» را بهکار بردند. به عبارت دیگر، به مسائلی متوسل شدند که ربطی به گفتمان آنها نداشت. این بزرگترین گواه بر افول رقیب است. در این شرایط است که قصد دارند با طرح بحثهایی مانند سهمخواهی در دولت، جای پایی برای خود در عرصه سیاسی کشور باز کنند. این افراد نمیتوانند برای منتخب ملت تعیین تکلیف کنند. او در گزینش اعضای هیات دولت مختار است و کابینه را بر اساس تفکر، اندیشه، مطالبات مردم و شعارهای خود انتخاب میکند. هیچشخص دیگری نیز در جایگاهی نیست که برای حسن روحانی خط و نشان بکشد. شکستخوردگان انتخابات نیز نمیتوانند از او سهمخواهی کنند. البته آقای روحانی تلاش کرده که در جهت مشی اعتدالی حرکت کند و از میانهروهای هر دو جناح بهره ببرد، اما اینکه دلواپسان و تندروها انتظار داشته باشند مورد توجه آقای روحانی قرار بگیرند، انتظار بیجایی است و به نظر من این موضوع با رأی مردم و پیام انتخابات 29 اردیبهشت تناقض دارد.
استدلالی که این افراد برای لزوم استفاده از رقبا در کابینه استفاده میکنند مبتنی بر حفظ وحدت است. این موضوع دو پرسش را ایجاد میکند. نخست آنکه اگر روحانی چنین کاری نکرد، آیا این افراد دست به وحدتشکنی نمیزنند و دیگری اینکه چه تضمینی وجود دارد که همین موضوع به ضرر دولت نشود و شاهد کارشکنیهای آنها نباشیم؟
در دولت یازدهم ما شاهد حضور این گروهها بهویژه در بدنه دولت بودیم و در این دوران، بزرگترین کارشکنیها در بدنه دولت رخ داد و در بسیاری از موارد، دولت با بدنه خود درگیر بود و همین موضوع باعث کندی کار دولت شد. دولت بسیاری از برنامههای خود را به علت کارشکنیهای درون خود مجموعه دولت، نتوانست پیگیری کند. از سوی دیگر، وحدت با رأی مردم حاصل میشود. وقتی این افراد به رأی مردم تمکین نمیکنند، به این معناست که اعتقادی به وحدت و انسجام در کشور ندارند. همانطور که شما نیز اشاره کردید، این افراد تلویحا تهدید میکنند که اگر روحانی به آنها میدان ندهد، وحدت جامعه را به هم میزنند. چندی پیش نیز بحثهایی را مطرح کردند و صحبت از نوعی آشتیجویی داشتند. به نظر من هدف از طرح این موضوعات در این برهه زمانی، تنها برای سهمخواهی در هیات دولت است. آنها هیچگاه دست از مخاصمه با دولت تدبیروامید برنخواهند داشت و تلاش رقبا در جهت تخریب و تضعیف دولت است. اگر سهمی هم به این اشخاص داده شود، باید منتظر کارشکنیها و تخریبهای آنها از درون دولت باشیم. به همین خاطر، تندروها و دلواپسها اگر جایگاهی در دولت آقای روحانی داشته باشند، چوب لای چرخ دولت منتخب خواهند گذاشت. احساس میکنند با منابع قدرتی که در اختیار دارند، میتوانند روحانی را تحت فشار قرار دهند و باعث شوند رأی مردم دیده نشود. به نظر من قطعا به این نتیجه مطلوب خود نخواهند رسید، چرا که آقای روحانی دارای تجربه و تخصص در زمینه اداره کشور است و تحت تاثیر این جوسازیها قرار نمیگیرد.