سرویس سیاسی خرداد- رضا رئیسی: 8 سال پیش در چنین روزی آخرین خطبه اش را خواند، شاید هیچ کس باور نمی کرد که این آخرین خطبه آیت الله باشد، اویی که از روزهای آغازین انقلاب در برهه ها و فرازهای مهم تاریخی با آن صدای خش دار و خاصش با خطبه های راهگشا، پر تعداد و پر مخاطب داخلی و خارجی اش، تریبون دار صدای انقلاب بود و سال های زیادی قطب نمای حرکت، این بار هم با همه سرمایه و آبروی خود به میانه غوغای دانشگاه تهران آمد، با سرمایه آبرویش و همگان را دعوت به صلح و صلاح و اصلاح کرد.
به گزارش خرداد؛ آیت الله ناباورانه و ناگهانی، چند ماهی می شود که دیگر در میان ما نیست و آن خطبه های 8 سال پیش اش آخرین خاطره نوستالژیک ما از خطیب اعتدالی نماز جمعه تهران و دیگر تکرار شدنی هم نیست.
اما و اما آنچه آیت الله بدان انذار داد و توصیه و نصحیت کرد، همچنان باقی است، حتی این روزها آن دغدغه بیش تر و پیش تر احساس می شود، به هنگامه ای که در تلاطم ایام و گذر زمان و در غیاب وزنه های متوازن کننده ای چون او، گویی تعادلات به هم خورده و طیف های سیاسی بی محابا تر از همیشه به هم می تازند، حرمت نگاه نمی دارند و به جای رایزنی و گفت و گو، پینگ پنگ تریبونی از کنایه و متلک را نثار هم می کنند.
این روزها پس از خلق حماسه ماندگار اردیبهشت ماه 96 به جای تلطیف فضا و پرهیز از حاشیه روی و بهره گیری از پتانسیل و ظرفیت عظیم سرمایه اجتماعی معطوف به این مشارکت حداکثری، آنهم با توجه به افزایش حجم بدسگالی اهریمنان بیرونی و نقشه های شوم رو به تزاید آنان، عده ای در داخل سخت به دنبال حاشیه پردازی و تسویه حساب های سیاسی هستند و هیچ حد و مرز و حدیقفی نیز قائل نیستند.
و درست در این فضاست که سالگرد آن خطبه های تاریخی فرا می رسد، جایی که هاشمی دانسته از هزینه های مترتب بر آنچه می خواست بگوید، گفت آنچه را باید می گفت، از خود هزینه کرد از آبرویی که می گفت همه چیزش هست و آن را از نظام به دست آورده و ابایی از خرج بی محابای آن برای نظام و بهبود امور و اصلاح روندهای معوج ندارد.
حال هاشمی نیست، هاشمی نیست که گفتارش از دریچه تنگ و ترش نگرش های سیاسی و حزبی نگریسته شده و هزار انگ و برچسب بدان زده شود، حالا می شود دیگر « ما قال» را نگریست و به « من قال» توجهی نکرد. حال دیگر می شود لب مطلب را لحاظ کرد و دعوت به وحدت و کنار گذاری نگرش های طیفی و جناحی را در موضوعات مهم معطوف به منافع ملی مورد توجه قرار داد.
هاشمی همه حرفش اعتدال بودو پرهیز از افراط و تفریط و نگاه به آینده به جای واکاوی گذشته ای که هر کسی به آن نقبی بزند، چیزی و دستمایه ای برای تخطئه طرف مقابل می یابد، می شود و می توانیم از این بداخلاقی های فرصت سوزانه و کدورت های ناخوشایند گذر کنیم اگر بخواهیم و بدانیم فرصت ها در گذر هستند و دیگر امثال هاشمی هم نیستند که خطبه بخوانند...