اشتباهی که از یک زاویه دید نادرست به کابینه، ناشی شده و از آن سر منشاء می گیرد. اغلب سیاسیون و یا حتی رئیس جمهوری ناظر به شرایط فعلی و دوران پیشا کابینه ای در خصوص کابینه دوازدهم سخن گفته و برآمده از این نگاه توصیه و نکات خود را بیان می کنند، در حالی که می بایست اظهار نظرها و تمهید و تدارکات برای فضای پسا کابینه ای باشد
سرویس سیاسی خرداد- عبدالرضا کنی: این روزها که در شرف تشکیل کابینه دوازدهم قرار گرفته ایم و حدس و گمانه زنی ها از یک سو افزایش یافته و از سوی دیگر لابی ها و مذاکرات و گعده های سیاسی بیش از هر زمان دیگری است، وقوع یک خبط و خطا در میان اغلب سیاستمداران یا حتی در اظهارات رئیس جمهوری، قابل مشاهده است.
به گزارش خرداد؛ اشتباهی که از یک زاویه دید نادرست به کابینه، ناشی شده و از آن سر منشاء می گیرد. اغلب سیاسیون و یا حتی رئیس جمهوری ناظر به شرایط فعلی و دوران پیشا کابینه ای در خصوص کابینه دوازدهم سخن گفته و برآمده از این نگاه توصیه و نکات خود را بیان می کنند، در حالی که می بایست اظهار نظرها و تمهید و تدارکات برای فضای پسا کابینه ای باشد، بدان معنی که این نکته ملحوظ شود که برهه فعلی و شرایط کنونی حایز اهمیت نیست در برابر وظیفه و کاری که قرار است در طول چهار سال پیش رو این افراد به منصه ظهور رسانده و رتق و فتق امور را در دست بگیرند.
برآمده از قبض و بسط های سیاسی یا ملاحظات طیفی و جناحی،سیاسیون از طیف های مختلف اکنون در خصوص کابینه سخن می گویند و رئیس جمهوری هم برای مدیریت جریان و عبور از این مرحله خطیر به عنوان مثال تاکید می کند که کابینه دوازدهم فراجناحی است.
این سخن البته اگر به معنای شایسته سالاری و بهره گیری از نیروهای کارآمد فارغ از نگرش های طیفی و سیاسی باشد، محل ایراد نیست اما اگر از زاویه تامین نظر طیف های مختلف در فضای فعلی باشد، خالی از عیب نبوده و آسیب زاست.
ساده و راست بگوییم که برای تشکیل کابینه نگاه ها بیش تر از آنکه معطوف به آینده و چشم انداز پیش رو باشد، درگیر در معادلات و موازنات سیاسی شده است و این نکته می تواند آسیب های زیادی داشته باشد.
به عنوان مثال برای تامین نظر طیف های مختلف از چند جریان و طیف، وزرایی برگزیده شده تا نظر همگان تامین و به قول عامیانه آب ها از آسیاب بیافتد اما نکته آنجاست که این وزرا قرار است در قالب یک مجموعه منسجم و کارآمد در طول چهار سال امورات و مقدرات کشور را در دست بگیرند و شاید بیش و پیش از هر چیزی هماهنگی میان آنان و حوزه های مختلف در همتنیده شده شان است که مهم بوده و حایز اهمیت است، دولت و کابینه بدنه و ساختاری است که اضلاع و اجزای مختلف آن ارتباط ارگانیک با هم داشته و از هم تاثیر پذیرفته و بر هم تاثیر گذار هستند.
در چنین شرایطی اتفاقا کابینه ای موفق است که اضلاع و اجزای آن از یک جریان و تفکر و منش و گفتمان برخوردار باشند و در هم افزایی با یکدیگر کار را بدون اصطکاک و ناهماهنگی پیش ببرند،از اساس رجحان ساختارهای حزبی در ممالک راقیه به همین موضوع باز می گردد و عناوینی چون کابینه فراجناحی در دولت های منتخب آنان چه در ساختارهای ریاستی و چه ساختارهای پارلمانی بلاموضوع و فاقد وجاهت است.
یک تفکر و جریان عنان امور کار را در دست گرفته و کارنامه خود را عرضه کرده و آنگاه در انتخابات بعدی تصمیم به تداوم این تفکر یا تغییر آن گرفته می شود. در کشور ما نیز در انتخابات اخیر یک جریان از مردم رای اعتماد گرفته و کارنامه این دولت به پای آن نوشته خواهد شد اما اکنون رئیس جمهوری از کابینه فراجناحی سخن می گوید، نکته ای که به منظور تلطیف فضا و همکاری و هماهنگی گفته می شود اما در بطن خود برآمده از یک اشتباه ملموس و محسوس است.