خرداد: کابینه فراجناحی، منتقدان روحانی در جریان اصولگرایی را به یاد استفاده از فضا و بهره گیری از فرصت انداخته است؛ حال آنکه استفاده از وزرای جناح مخالف در هیچ یک از ساز و کارهای سیاسی جهان معمول و متداول نیست.
به گزارش خرداد؛ در همین رابطه علی تاجر نیا در گفت و گوی خود با آرمان امروز تاکید می کند که احزاب اصولگرا هیچ نقشی در روی کار آمدن روحانی نداشته اند و نمی بایست به طور طبیعی در کابینه باشند. در ادامه متن کامل گفت و گوی وی را می خوانید.
برخی از چهرههایی که در دولت یازدهم حضور داشتند و همچنین گروهی از اصولگرایان معتقدند که کابینه دولت دوازدهم باید از میان همه جریانات و جناحهای سیاسی انتخاب شود و اصولگرایان نیز در کابینه جدید سهمی داشته باشند. از نظر شما این موضوع تا چه اندازه میتواند مثمرثمر باشد؟
بحث این است که اگر ما معتقد به یک نظام دموکراتیک هستیم و فکر میکنیم که باید مبتنی بر خواست و رأی مردم حرکت کنیم پس ناگزیریم که به سازوکارهای کاملا عرفی در تشکیل دولتها و تقسیم مسئولیتها قائل باشیم. معمولا در حوزه نهادها و ساختارهایی که وجود دارد به این صورت است که اگر یک گرایش سیاسی پیروز شد، افراد اصلی خود را در بدنه و مسئولیتهای رده بالای دولت به کار بگیرد و از افرادی استفاده کند که مطابق با برنامهها و عقاید رئیسجمهور حرکت کنند و همچنین قابلیت اجرای آن اهداف و برنامهها را داشته باشند. اگر اشخاصی باشند که به گفتمان دولت باور نداشته باشند، قادر نخواهند بود که به انسجام بخشی دولت کمک کنند. برای مثال اگر یک وزیر اقتصادی انتخاب شود که مرتبط با جناح مقابل است و عقیده دارد که باید در یارانهها مبلغ 200هزار تومان به مردم بدهیم، نمیتواند مجری برنامههای رئیسجمهوری باشد که بر اساس نظری مخالف آن از مردم رأی گرفته است. بنابراین این مساله بیشتر به یک «شوخی» شبیه است. در دولتهای گذشته نیز چنین نبوده است. احمدینژاد در دولتهای خود از تیمی استفاده کرد که حتی در جناح سیاسی اصولگرا نیز فراگیر نبود. او همکاران خود را بهگونهای از جناح اصولگرایی انتخاب کرد که همراه او بودند و از او تبعیت میکردند. این انتظار بیجایی از روحانی است که او از جناحهای مختلفی همکاران خود را انتخاب کند. نکته دیگر اینکه اگر ما قائل به این باشیم که روحانی جناحهای دیگر را در انتخاب وزرای خود به کار بگیرد، باید توجه داشته باشیم که قوه مجریه یکی از ارکان کشور است. به بیان دیگر نهادهای دیگری در کشور هست که در طول سالها تحولی در آن مشاهده نشده و در اختیار یکی از جریانهای سیاسی بوده است. طبق نظر این افراد، تمام نهادها و ارکان کشور بسته به نوع رأی مردم و بر اساس میزان رأی ملت باید میان همه گروههای سیاسی تقسیم شود! من فکر میکنم که این نوع بحثها از موضوعات حاشیهای هستند.
برخی از اعتدالیون دولت یازدهم نیز این بحثها را مطرح کردهاند که به نظر میرسد خلاف منافع کشور و دولت است. پیش از این نیز در دولت یازدهم اصولگرایانی در بدنه دولت حضور داشتند که چندان همراهی با دولت نداشتند.
متاسفانه احساس میشود که در بدنه دولت، برخی افراد نزدیک به رئیسجمهور هستند که نمیخواهند آقای روحانی به برنامهها و وعدههای انتخاباتی خود دست پیدا کند. باتوجه به اینکه خاستگاه برخی از این افراد در بدنه اصولگرایی بوده و فعلا به دلیل نزدیکی با رئیسجمهور در بدنه اعتدالگرایی نام برده میشوند، به دنبال این هستند که از جریانات دیگر نیز «یارکشی» کنند و تا اندازهای جریان فکری اصولگرایی را قوت بیشتری ببخشند. این موضوع در تعارض جدی با شعارها و برنامههایی است که آقای روحانی مطرح کرده است. اگر آقای روحانی معتقد به یک کابینه 24 میلیونی هستند، بدون شک سهم اصلاحطلبان در تشکیل این دولت،درصد بسیار بالایی است. جریان اصولگرایی جز چند «تک ستاره» به هیچعنوان در ریاستجمهوری آقای روحانی نقشی نداشته است. هیچکدام از جناحهای سیاسی اصولگرایی از آقای روحانی برای انتخابات حمایت نکردهاند. مجموعه این مسائل مارا به این نتیجه میرساند که آقای روحانی موظف است کابینه خود را از میان افرادی انتخاب کند که بیشترین همپوشانی را از نظر فکری، اجرایی و عملکردها با افکار او داشتهاند. بدون شک اگر آقای روحانی میخواهد به برنامههای خود عمل کند باید کابینه خود را بیش از کابینه دولت یازدهم، نزدیک به خواست اصلاحطلبان کند و اصطلاحا، دولت دوازدهم باید اصلاحطلبتر باشد.
چه هدفی در پشت این درخواستها از آقای روحانی وجود دارد؟
سابقه این دوستانی که این بحثها را مطرح میکنند نشان میدهد که «برنامه درازمدت» دارند. خاستگاه آنها اصولگرایی است و حضور آنها در این دولت نه به دلیل باور به اعتقادات آقای روحانی بلکه به دلیل قرابت شخصی با آقای روحانی بوده است. از حالا نیز به دنبال این هستند که برای دوره بعد در مجموعه دیگری «زنبیل» بگذارند. این گروه محتمل میداند که در انتخابات 1400 کار دشواری خواهد داشت. آنها اطلاع دارند که اگر در آینده، رئیسجمهور اصلاحطلب انتخاب شود، شانس آنها برای حضور مجدد در عرصه تصمیمگیری در مدیریت اجرایی کشور بسیار ضعیف است. بنابراین از هماکنون به دنبال این هستند که فضایی را آماده کنند تا هر زمان این دولت تمام شد، جایگاهی را برای خود در دولت بعدی داشته باشند.
آیا معنای دولت فراجناحی این است که رئیسجمهور، کابینه خود را از میان رقبا انتخاب کند؟
در پاسخ به این پرسش شما دو سوال مطرح میکنم. نخست اینکه چرا دولتها باید فراجناحی باشند و دوم اینکه آیا دولت فراجناحی با خواست مردم تفاوت دارد؟ به هرحال دو گرایش در این کشور وجود دارد که در انتخابات با یکدیگر رقابت کردند و یکی از آنها در این رقابت پیروز شدهاند و حق دارند دولت را بر اساس باورها و برنامههای خود شکل دهند. مطرح کردن کابینه فراجناحی یک بحث انحرافی است تا دولت را از انسجام، یکپارچگی و کارآمدی در بیاورند. در هیچدورهای نیز در گذشته و از زمانی که جناحهای سیاسی ما شفاف شدهاند، دولتها فراجناحی نبودهاند و روسایجمهور، کابینه را از میان هم جناحهای خود انتخاب کردهاند تا با کمک آنها بتواند گفتمانی را که رأی آورده است پیش ببرد و اهداف و برنامههای آنها را به اجرا بگذارد.