به نظر میرسد که از حدود یک هفته قبل تاکنون، از موج تخریب و اتهامزنی به دولت کاسته شده است. این درحالی است که در این 4 سال همواره شاهد هتاکی به روحانی از تریبونهای مختلفی بودهایم. از نظر شما آیا این موضوع با بحث سهمخواهی تندروها از روحانی برای دولت جدید ارتباطی دارد؟
اصولگرایان به چند دسته تقسیم شدهاند. دستهای از آنها اصولگرایان معتدلی هستند که از سال 92 با آقای روحانی همکاری داشتهاند، از او حمایت کردهاند و در کابینه نیز حضور داشتند. گروه بعدی نیز افرادی هستند که با نام دلواپسان و تندروها آنها را میشناسیم. رسانه، تریبون و روزنامههای مختلفی نیز در اختیار دارند که در این 4 سال گذشته نیز بهشدت امکانات خود را علیه دولت به کار گرفتند. این گروه همچنان به روحانی و دستگاه دولت او میتازند چرا که اطلاع دارند قرار نیست سهمی به آنها تعلق بگیرد و چارهای جز تخریب دولت ندارند. گروه سوم نیز اصولگرایانی هستند که هم دسته با دلواپسان نیستند اما با روحانی نیز همکاری خاصی ندارند. این گروه انتظار دارد که در کابینه دولت دوازدهم سهمی داشته باشند. به همین دلیل آتش توپخانههای خود را کم کردهاند تا اعضای هیات وزیران جدید اعلام شود. گاهی اوقات حمایتهایی نیز انجام میدهند که به نظر میرسد این وضعیت تا معرفی کابینه دوام داشته باشد.
آقای روحانی بهعنوان رئیسجمهور دولت جدید چه رویکرد و واکنشی میتواند نسبت به این سهمخواهیهای رقبای خود اتخاذ کند؟
آقای روحانی پیش از این اعلام کرده است که در جریان چینش کابینه به صورت فراجناحی عمل خواهد کرد. پس از آن نیز توضیح داد که باید کابینهای در اندازه مطالبات 24میلیون رأیدهنده انتخاب شود. این به آن معناست که آقای روحانی قصد دارد در چینش کابینه از افرادی که همراه او و مورد نظر مردم بودهاند، استفاده کند اما در بخشهای مختلف کشور، مدیرانی را منصوب کند که مطالبات اکثریت مردم را دنبال کنند، چرا که او خود را رئیسجمهور همه مردم ایران میداند. این موضوع در واقع خطکشی آقای رئیسجمهور را با تندروها اعلام کرده است و او گفته که قصد دارد از معتدلان اصولگرا و اصلاحطلب در بخش مدیران عالی کشور بهره ببرد. بنابراین موضع آقای روحانی مشخص و روشن است.
پس بنابراین پس از انتخاب کابینه جدید، باید منتظر آغاز و تکرار مجدد تخریبها و هجمهها علیه دولت باشیم؟
به نظر من پس از اینکه کابینه جدید معرفی شده و روی کار بیاید، موج تخریبها دوچندان میشود و مانند گذشته شاهد هتاکی علیه رئیسجمهور و دولت خواهیم بود. البته درحال حاضر نیز تخریبها پایان نیافته است. همانطور که پیش از این نیز اشاره کردم، جناح تندرو، رسانههای متعددی در اختیار دارد که من نام این مطبوعات را «رسانههای رانتی» میگذارم. وقتی شما به این نوع مطبوعات مراجعه کنید، مشاهده میکنید که از روزی که حسن روحانی منتخب مردم شد، جز موارد استثنا، همه تیترها و مطالب آنها علیه دولت است. بحث نقد مطرح نیست و مطالبی که منتشر میکنند جنبه تخریبی دارد. این موضوع نشان میدهد که هجمه به دولت ادامه دارد و طبیعتا در جریان رأی اعتماد به کابینه آقای روحانی نیز تلاش آنها بیشتر خواهد شد تا دولت جدید را ناکارآمد سازند. پیشبینی میشود که در ایام رأی اعتماد به کابینه، با فشارهایی که به نمایندگان مجلس وارد میکنند، سعی خواهند داشت تا نظر خود را به نمایندگان ملت تحمیل کرده و اثرگذاری کنند. به ویژه افرادی که جزو اصلاحطلبان بودهاند و آقای روحانی قصد دارد در دولت جدید آنها را به کار بگیرد بیش از دیگران در معرض این هجمهها خواهند بود. تعدادی از نمایندگان مجلس نیز همفکر با این جناح هستند و مطابق با مطالبی که در رسانههای تندرو چاپ میشود، لابیهای خود را به کار میاندازند تا گزینههای آقای روحانی را ناکارآمد جلوه دهند.
با اینکه به نظر میرسد از موج فشارها علیه روحانی کاسته شده است اما همچنان از برخی رسانهها شاهد هجمه به دولت هستیم و تخریبهای فراوانی علیه شخص رئیسجمهور و دستگاه دولت او انجام میشود.
برخی رسانهها کماکان و به اندازه گذشته تخریبهای خود را علیه دولت انجام میدهند و به بهانههای مختلف، دولت و شخص رئیسجمهور را میکوبند. البته وقتی اعتراض میکنیم، آمارهایی ارائه میکنند که درباره برنامههای دولتاطلاع رسانی کردهایم. در صورتی که آمار دادن، با برنامههای تخریبی تفاوت دارد که در طول روز علیه دولت صورت میگیرد. چنین رسانههایی قصد ندارند پس از این همه انتقاد مردمی از رفتارشان، رویکرد خود را تغییر بدهند. اگر قصد نقد کارشناسانه و سازنده دولت است، چرا از کارشناسان و متخصصانی استفاده نمیکنند که اصلاحطلب هستند و با آمارهای دقیق و منطقی، دولت را نقد میکنند؟ تنها از افرادی استفاده میکنند که آمارهایی خلاف واقع منتشر میکنند. این عمل، نتیجهای برای پیشرفت و بهبود عملکرد دولت به دنبال ندارد. البته اساسا برای بهبود دولت برنامههای تخریبی ساخته نمیشوند. سوال من این است که چرا یک بار این رسانهها سراغ تخلفات شهرداریها نمیروند؟ ما هیچگاه شاهد نبودهایم که از اشتباهات، ناکارآمدیها و تخلفات شهرداریها، به ویژه شهرداری پایتخت سخنی گفته شود. هرچند گاهی شاهدیم که تلاش میکنند تا بر اشتباهات مدیران شهری، سرپوش نیز بگذارند. به نظر میرسد که این رسانهها با شهرداری همسو هستند و به دلیل مسائل جناحی حاضر نیستند تخلفات آنها را به مردم نشان دهند. در صورتی که اگر یک اتفاق جزئی در یک شهرستان دور اتفاق افتاده باشد، مرتب پخش میشود، تکرار و تحلیل میشود. با بداخلاقی، نقطه ضعفهایی از دولت پیدا میکنند و بدون توجه به پیامدهای آن، مرتبا علیه دولت کار میکنند. این درحالی است که تخلفات بسیار بزرگی در سازمانهای دیگر رخ میدهد اما با این مسائل به صورت جناحی برخورد میشود. به نظر میرسد که وقتی از صدر تا ذیل رسانهای در اختیار اصولگرایان تندرو و دلواپسان قرار داشته باشد، انتظار رفتار اصولی از آن بیمعنی و مشاهده چنین بداخلاقیهایی بسیار طبیعی است.