فرصت تاریخی در برابر شیخ دیپلمات
دوران مانور روی صندلی خالی گذشت/ وظیفه مهم روحانی در سفر به قلب آمریکا
هجمه بی امان رسانه ای و سیاسی هیئت حاکمه آمریکا و تبلیغات منفی آنان افکار عمومی غرب را علیه برجام سمت و سو داده و سخن آنست که ترامپ و دشمنان ایران برای اجرای نقشه های شوم خود علیه کشورمان نیازمند این افکار عمومی و همراهی آنان هستند و بدون آن کاری پیش نخواهند برد، اینجاست که کارویژه مهم سفر روحانی به نیویورک مشخص می شود.
سرویس سیاسی خرداد- رضا رئیسی:وقتی روحانی به عنوان رئیس جمهوری برای اولین بار عازم نیویورک شد تا در اجلاس سازمان ملل متحد شرکت کند، استقبالی که از او به عمل آمد و دیدار با مقامات عالیرتبه جهان و حتی تماس رئیس جمهوری آمریکا با او نشان داد که دوران تازه ای در عرصه سیاست خارجی ایران گشوده و طلسم به انزوا بری ایران در عرصه جهانی شکسته شده است.
به گزارش خرداد؛ کمی پیش تر، سفرهای پرتعداد رئیس جمهوری سابق، نه تنها نتوانسته بود، تغییر محسوس و ملموس و رو به جلویی ایجاد کند که خود این سفر ها دستمایه انتقادات فراوان و به نوعی تحقیر ملی شده بود، آنگاهی که مهم ترین نماد حضور احمدی نژاد در سازمان ملل صندلی های خالی بود و سخنرانی رئیس جمهوری ایران با بی توجهی محض رهبران جهان روبرو می گشت.
در همان آغازین سفر روحانی این روند تغییر یافته و شماری از عالی ترین رهبران جهان با رئیس جمهوری ایران یه گفت و گو نشسته و سخنرانی وی در مجمع عمومی نیز با استقبال رهبران جهان روبرو شد، عطف به همین تغییر وضعیت و در ادامه آن توافق تاریخی هسته ای نیز به ثمر نشسته و پروژه ایران هراسی با شکست روبرو شد.
حال اما در دومین دوره ریاست جمهوری روحانی و دو سال بعد از توافق هسته ای روحانی یکبار دیگر عازم نیویورک شده است تا در مجمع عمومی حضور یافته و به ایراد سخنرانی پرداخته و در کنار آن دیدارهای دوجانبه و همنشینی با نخبگان سیاسی و رسانه ای نیز از برنامه های سفر روحانی است.
این بار دغدغه ما و شرایط جهانی با توجه به روی کارآمدن ترامپ در کاخ سفید متفاوت از آن سفرهای گذشته است و شاید بتوان گفت مهم ترین سفر روحانی به عنوان رئیس جمهوری به نیویورک همین سفر است.
در آن دوران ما نیاز به شکست حلقه تحریم ها و پروژه به انزوابری ایران را به عنوان راهبرد پیش روی خود داشتیم و دغدغه مان بازتاب مثبت سفر روحانی بود اما این بار اوضاع متفاوت بوده و ما از آن مرحله گذر کرده و نیازمند اثبات خود به جامعه جهانی و افکار عمومی جهان غرب هستیم.
هجمه بی امان رسانه ای و سیاسی هیئت حاکمه آمریکا و تبلیغات منفی آنان افکار عمومی غرب را علیه برجام سمت و سو داده و سخن آنست که ترامپ و دشمنان ایران برای اجرای نقشه های شوم خود علیه کشورمان نیازمند این افکار عمومی و همراهی آنان هستند و بدون آن کاری پیش نخواهند برد، اینجاست که کارویژه مهم سفر روحانی به نیویورک مشخص می شود.
روحانی می بایست از قفرصت حضور در مجمع عمومی سازمان ملل و نیز گفت و گو با رسانه های مطرح آمریکایی بهره گرفته و از یکسو پایبندی عمیق و قانونمنداری و احترام به تعهدات بین المللی ایران را برای مخاطبان جهانی ترسیم و تاکید کند که این دولت ترامپ است که به دنبال ماجراجویی و برهم زدن ثبات منطقه ای حرکت می کند.
از طرف دیگر طرف آمریکایی مانور گسترده ای روی این موضوع می دهد که ایران منبع ترویسم!! و برهم زننده ثبات جهانی است، حال آنکه کشورمان در خط مقدم مبارزه با داعش بوده و مهم ترین اهرم ثبات بخش منطقه ای در برابر تروریست های سلفی و این نکته ای است که افکار عمومی غرب باید بدان اشراف و آگاهی یابند.
از طرف دیگر بسیاری از مردم آمریکا و جهان از اساس نمی دانند که در برجام چه آمده و به عنوان مثال طرف آمریکایی روی این موضوع مانور گسترده می دهد که برجام برنامه هسته ای ایران را متوقف نکرده و پس از پایان دوره آن ایران با قدرت هر چه تمام تر می تواند به سمت و سوی ساخت سلاح اتمی حرکت کند، حال آنکه در برجام تاکید موکد و صریح شده که ایران نه تنها به دنبال سلاح هسته ای نیست که آن را خریداری نیز نمی بایست بکند و موارد اینچنینی در برجام اگر برای مردم از زبان رئیس جمهوری تشریح شود، از فرصت پدید آمده می توان برای برهم زدن موج تبلیغات ضد ایرانی بهره گرفت.
اگر سفرهای قبلی راهبردی بود اما حالتی نمادین و فانتزی گونه هم بر آن مترتب بود این بار بسیار لازم و ضرورذی است که روحانی مخاطبان و افکار عمومی غرب را به طور مستقیم نشانه گرفته و در چارچوب های پیش گفته به اطلاع ریسانی بپردازد که این دست فرصت ها برای رخنه به امپراطوری رسانه ای دشمنان کم تر به دست می آید.
به گزارش خرداد؛ کمی پیش تر، سفرهای پرتعداد رئیس جمهوری سابق، نه تنها نتوانسته بود، تغییر محسوس و ملموس و رو به جلویی ایجاد کند که خود این سفر ها دستمایه انتقادات فراوان و به نوعی تحقیر ملی شده بود، آنگاهی که مهم ترین نماد حضور احمدی نژاد در سازمان ملل صندلی های خالی بود و سخنرانی رئیس جمهوری ایران با بی توجهی محض رهبران جهان روبرو می گشت.
در همان آغازین سفر روحانی این روند تغییر یافته و شماری از عالی ترین رهبران جهان با رئیس جمهوری ایران یه گفت و گو نشسته و سخنرانی وی در مجمع عمومی نیز با استقبال رهبران جهان روبرو شد، عطف به همین تغییر وضعیت و در ادامه آن توافق تاریخی هسته ای نیز به ثمر نشسته و پروژه ایران هراسی با شکست روبرو شد.
حال اما در دومین دوره ریاست جمهوری روحانی و دو سال بعد از توافق هسته ای روحانی یکبار دیگر عازم نیویورک شده است تا در مجمع عمومی حضور یافته و به ایراد سخنرانی پرداخته و در کنار آن دیدارهای دوجانبه و همنشینی با نخبگان سیاسی و رسانه ای نیز از برنامه های سفر روحانی است.
این بار دغدغه ما و شرایط جهانی با توجه به روی کارآمدن ترامپ در کاخ سفید متفاوت از آن سفرهای گذشته است و شاید بتوان گفت مهم ترین سفر روحانی به عنوان رئیس جمهوری به نیویورک همین سفر است.
در آن دوران ما نیاز به شکست حلقه تحریم ها و پروژه به انزوابری ایران را به عنوان راهبرد پیش روی خود داشتیم و دغدغه مان بازتاب مثبت سفر روحانی بود اما این بار اوضاع متفاوت بوده و ما از آن مرحله گذر کرده و نیازمند اثبات خود به جامعه جهانی و افکار عمومی جهان غرب هستیم.
هجمه بی امان رسانه ای و سیاسی هیئت حاکمه آمریکا و تبلیغات منفی آنان افکار عمومی غرب را علیه برجام سمت و سو داده و سخن آنست که ترامپ و دشمنان ایران برای اجرای نقشه های شوم خود علیه کشورمان نیازمند این افکار عمومی و همراهی آنان هستند و بدون آن کاری پیش نخواهند برد، اینجاست که کارویژه مهم سفر روحانی به نیویورک مشخص می شود.
روحانی می بایست از قفرصت حضور در مجمع عمومی سازمان ملل و نیز گفت و گو با رسانه های مطرح آمریکایی بهره گرفته و از یکسو پایبندی عمیق و قانونمنداری و احترام به تعهدات بین المللی ایران را برای مخاطبان جهانی ترسیم و تاکید کند که این دولت ترامپ است که به دنبال ماجراجویی و برهم زدن ثبات منطقه ای حرکت می کند.
از طرف دیگر طرف آمریکایی مانور گسترده ای روی این موضوع می دهد که ایران منبع ترویسم!! و برهم زننده ثبات جهانی است، حال آنکه کشورمان در خط مقدم مبارزه با داعش بوده و مهم ترین اهرم ثبات بخش منطقه ای در برابر تروریست های سلفی و این نکته ای است که افکار عمومی غرب باید بدان اشراف و آگاهی یابند.
از طرف دیگر بسیاری از مردم آمریکا و جهان از اساس نمی دانند که در برجام چه آمده و به عنوان مثال طرف آمریکایی روی این موضوع مانور گسترده می دهد که برجام برنامه هسته ای ایران را متوقف نکرده و پس از پایان دوره آن ایران با قدرت هر چه تمام تر می تواند به سمت و سوی ساخت سلاح اتمی حرکت کند، حال آنکه در برجام تاکید موکد و صریح شده که ایران نه تنها به دنبال سلاح هسته ای نیست که آن را خریداری نیز نمی بایست بکند و موارد اینچنینی در برجام اگر برای مردم از زبان رئیس جمهوری تشریح شود، از فرصت پدید آمده می توان برای برهم زدن موج تبلیغات ضد ایرانی بهره گرفت.
اگر سفرهای قبلی راهبردی بود اما حالتی نمادین و فانتزی گونه هم بر آن مترتب بود این بار بسیار لازم و ضرورذی است که روحانی مخاطبان و افکار عمومی غرب را به طور مستقیم نشانه گرفته و در چارچوب های پیش گفته به اطلاع ریسانی بپردازد که این دست فرصت ها برای رخنه به امپراطوری رسانه ای دشمنان کم تر به دست می آید.
