این مدیران کارآمد و کاربلد!
خرداد: این روزها دومین تیم پرطرفدار پایتخت حال و احوال خوشی ندارد و با 4 باخت در 6 بازی یکی از بدترین ایام فوتبالی خود را سپری می کند اما شاید بتوان گفت که فراتر از این اوضاع نابسمان نتیجه گیری آنچه که بیش تر روح و روان هوادران و تیم استقلال را آزار می دهد، نحوه و سیاق عملکردهای مدیران این باشگاه است.
به گزارش خرداد؛ افول و فقدان نتیجه گیری در برهه هایی از فصل بخشی از حقایق فوتبال است که در داخل و خارج، تیم های بزرگ و کوچک با آن دست به گریبان هستند و البته اگر این عدم نتیجه گیری در روزهای ابتدایی و آغازین فصل باشد، ضربات آن مهلک تر و اثرات آن ناخوشایند تر است، چرا که نشان از ضعف ساختاری و فقدان غنای تاکتیکی تیم داده و می تواند یک باشگاه را به بحرانی ژرف و عمیق رهنمون کند.
اینجاست که نگاه ها بیش و پیش از هر زمانی به مدیران باشگاه معطوف شده و سئوال های فراوان پیش روی آنان قرار می گیرد. اینکه چرا تیم را اینگونه بسته و تمهید و تدارک دیده اند؟ اینکه برای برون رفت از این وضعیت چه برنامه ای دارند؟ اینکه قرار است تا چه زمانی تیم در بحران مانده و نتایج ناخوشایند بگیرد و هزاران سئوال دیگر ...
اما مع الاسف و دردمندانه، واکنش مدیران باشگاه استقلال به این سئوالات و حواشی تیم، فرسنگ ها با استانداردهای متعارف و مدیریت کارآمد و حرفه ای فاصله دارد، هر تیمی می تواند به بحران برود اما فرق مدیر توانمند و کاربلد و حرفه ای درست همینجا مشخص می شود، نحوه مواجهه با بحران و تلاش برای رفع و رجوع آن.
مدیران باشگاه استقلال تا به آن میزان ناکاربلد و مشمئز کننده و غیر حرفه ای عمل می کنند که حتی کسی که از فوتبال هیچ سررشته ای نداشته باشد با دیدن عکس العمل ها و سخنان آن بوضوح از ناکارآمدی و عدم تبحر و تخصص آنان مستفیض شده و بدان اشراف و آگاهی می یابد.
مدیریت باشگاه نه اقتدار مدیریتی دارد نه راهکار معقول برای عبور از بحران و نه زبان مطلوبی که لااقل به درستی مشکلات را منعکس کرده و به اطلاع رسانی بپردازد.
وزارت ورزش مشخص نیست بر اساس کدام متر و معیار این هیئت مدیره را برای یک تیم فوتبال با هوداران چند ده میلیونی برگزیده است، البته شاید این اتفاقات و توجه افکار عمومی به این موضوع باعث شود که تجدید نظر اساسی در وضعیت انتصابات مدیریتی وزارتخانه ای را شاهد باشیم که نشان داده چندان قرابتی با حرفه ای گری در بکارگیری مدیران ورزشی نداشته و اگر توفیقاتی نیز در عرصه ورزش شاهد هستیم برآمده از استعداد و خلاقیت های فردی و یا برنامه ریزی های بلند مدتی است که در ادوار قبلی انجام پذیرفته است.
اتفاقات چند روز اخیر در باشگاه استقلال شاید بیش از هر چیزی ناکارآمدی و فقدان مدیریت مطلوب در وزارت ورزش را هویدا کرد که مدیران برگزیده آن توانایی حداقلی برای رتق و فتق بهینه امور و بازی با اعصاب و روان هوادران بی گناه و عاشق فوتبال را ندارند. مدیرانی که مشخص نیست با چه متر و معیاری برگزیده شده و در چنین آزمون ها و بزنگاه هایی عیار آنان هویدا می شود
به گزارش خرداد؛ افول و فقدان نتیجه گیری در برهه هایی از فصل بخشی از حقایق فوتبال است که در داخل و خارج، تیم های بزرگ و کوچک با آن دست به گریبان هستند و البته اگر این عدم نتیجه گیری در روزهای ابتدایی و آغازین فصل باشد، ضربات آن مهلک تر و اثرات آن ناخوشایند تر است، چرا که نشان از ضعف ساختاری و فقدان غنای تاکتیکی تیم داده و می تواند یک باشگاه را به بحرانی ژرف و عمیق رهنمون کند.
اینجاست که نگاه ها بیش و پیش از هر زمانی به مدیران باشگاه معطوف شده و سئوال های فراوان پیش روی آنان قرار می گیرد. اینکه چرا تیم را اینگونه بسته و تمهید و تدارک دیده اند؟ اینکه برای برون رفت از این وضعیت چه برنامه ای دارند؟ اینکه قرار است تا چه زمانی تیم در بحران مانده و نتایج ناخوشایند بگیرد و هزاران سئوال دیگر ...
اما مع الاسف و دردمندانه، واکنش مدیران باشگاه استقلال به این سئوالات و حواشی تیم، فرسنگ ها با استانداردهای متعارف و مدیریت کارآمد و حرفه ای فاصله دارد، هر تیمی می تواند به بحران برود اما فرق مدیر توانمند و کاربلد و حرفه ای درست همینجا مشخص می شود، نحوه مواجهه با بحران و تلاش برای رفع و رجوع آن.
مدیران باشگاه استقلال تا به آن میزان ناکاربلد و مشمئز کننده و غیر حرفه ای عمل می کنند که حتی کسی که از فوتبال هیچ سررشته ای نداشته باشد با دیدن عکس العمل ها و سخنان آن بوضوح از ناکارآمدی و عدم تبحر و تخصص آنان مستفیض شده و بدان اشراف و آگاهی می یابد.
مدیریت باشگاه نه اقتدار مدیریتی دارد نه راهکار معقول برای عبور از بحران و نه زبان مطلوبی که لااقل به درستی مشکلات را منعکس کرده و به اطلاع رسانی بپردازد.
وزارت ورزش مشخص نیست بر اساس کدام متر و معیار این هیئت مدیره را برای یک تیم فوتبال با هوداران چند ده میلیونی برگزیده است، البته شاید این اتفاقات و توجه افکار عمومی به این موضوع باعث شود که تجدید نظر اساسی در وضعیت انتصابات مدیریتی وزارتخانه ای را شاهد باشیم که نشان داده چندان قرابتی با حرفه ای گری در بکارگیری مدیران ورزشی نداشته و اگر توفیقاتی نیز در عرصه ورزش شاهد هستیم برآمده از استعداد و خلاقیت های فردی و یا برنامه ریزی های بلند مدتی است که در ادوار قبلی انجام پذیرفته است.
اتفاقات چند روز اخیر در باشگاه استقلال شاید بیش از هر چیزی ناکارآمدی و فقدان مدیریت مطلوب در وزارت ورزش را هویدا کرد که مدیران برگزیده آن توانایی حداقلی برای رتق و فتق بهینه امور و بازی با اعصاب و روان هوادران بی گناه و عاشق فوتبال را ندارند. مدیرانی که مشخص نیست با چه متر و معیاری برگزیده شده و در چنین آزمون ها و بزنگاه هایی عیار آنان هویدا می شود
