خرداد: استقلال اقلیم کردستان فارغ از مقولات ژئوپلتیکی یا تاثیرات سیاسی و امنیتی از منظر حقوقی چه زاویه ای دارد؟ این نکته ای است که یوسف مولایی کارشناس حقوق بین الملل در گفت و گو با آرمان امروز بدان پرداخته و در ادامه متن کامل آن را می خوانید.
موضع حقوقبینالملل درقبال استقلال اقلیم کردستان چیست؟
ازلحاظ حقوقی ابهامات زیادی درمورد استقلال اقلیمکردستان وجود دارد که رویههای بینالمللی و حقوقعرفی پاسخی برای آن ندارند. چهار پرسش اصلی این مبحث این است که جایگاه حق تعیینسرنوشت کجاست، چه کسی این حق را تعیین میکند، کداممناطق حق استقلال را دارند و ملت داعیهدار استقلال باید از چه ویژگیهایجغرافیایی، جمعیتی، تاریخی، فرهنگی، زبانی و اقتصادی برخوردار باشد؛ هیچپاسخ مشخصی به مهمترین سوالات این مبحث وجود ندارد. در حقوقبینالملل ملتها هیچ حقمشخصی برای استقلال ندارند و صرفا میتوانند استعمارزدایی کنند. اگر بخواهم بر اساس رویهبینالمللی سخن بگویم، 15جمهوری اتحادیهجماهیر شوروی براساس یک توافقنامهدرونی شوروی در بدو تاسیس استقلال خود را اعلام کردند. ازسوی دیگر کوزوو در 1990 از ستم صربها رنج میبرد و به دیوان بینالمللی دادگستری شکایت کرد که این نهاد صدور اعلامیه و بیانیه استقلال را مغایر حقوقبینالملل ندانست. علاوه بر این موارد کبک و اسکاتلند نیز مطرح میشود که در آن مناطق رفراندوم رأی نیاورد. درحالحاضر130منطقه در دنیا، بهدنبال اعلام استقلال هستند و حقوقبینالملل نمیتواند به همه این درخواستها جواب واحدی بدهد، بلکه هرمنطقه ابهامات و شرایط خاص خود را دارد و باید هریک را در چارچوبی جدا مورد بررسی قرار داد.
نقاط ابهام حقوقبینالملل در استقلال اقلیم کردستان
چه مواردی است؟
شما نمیتوانید بگویید در چهمنطقه جغرافیایی با چهجمعیت و کدامویژگیها چهروندی را دنبال کنند تا به استقلال برسند. هیچ شاخصهبینالمللی معینی در این زمینه وجود ندارد. بنابراین حقوقبینالملل نمیتواند هیچنظری درباره استقلال یک سرزمین مطرح کند. در این موضوع دو پرسش اساسی مطرح میشود. نخست اینکه دولتعراق با توجه به وضعیت خود چه سیاستی را اتخاذ خواهد کرد؟ دوم اینکه آیا کشورهایدنیا این استقلال را بهرسمیت خواهند شناخت؟ جامعهجهانی و دولتعراق باید تعیین کنند تا چهحد با اقلیم وارد مبادلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شوند. کشورها براساس منافع خود تصمیم میگیرند و نمیتوان موضوع را از جهتحقوقی بررسی کرد.
ایران، عراق و ترکیه در روند بهرسمیتشناختهشدن اقلیم ازسوی جامعه بینالملل چه جایگاهی دارند؟
هرکشوری با ملاحظاتسیاسی خود تصمیمگیری میکند. کشورهایاروپایی کاری به مواضع ایران و ترکیه ندارند و بهصورت جداگانه تصمیم خود را میگیرند. البته اگر مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران یا ترکیه با اروپا، گستردهتر از روابط اقلیم باشد، نظر ایران و ترکیه در تصمیمگیری کشورهای اروپایی تاثیر دارد. کشورهای دیگر جهان رویهای مانند اروپا را بهکار خواهند بست.
آیا اقلیم میتواند استقلال خود را در سازمانملل ثبت کند؟
کشورها برای اینکه استقلال خود را قانونی کنند، به تصویب شورایامنیت و موافقت دوسوم کشورهای عضو سازمانملل نیاز دارند. تا زمانی که این روند طی نشود، استقلال یک کشور جنبهحقوقی پیدا نخواهد کرد.
اگر یکی از کشورهای دائم شورایامنیت، مخالفت خود را با استقلال اقلیم کردستان اعلام کند، روند استقلال متوقف خواهد شد؟
درچنین حالتی این کشور مانند فردی است که شناسنامه ندارد. این کشور امتیازات، صلاحیت و اهلیت انجام امور را ندارد. البته احتمال دارد برخیکشورها با اقلیم کردستان وارد مناسبات سیاسی و اقتصادی شوند.
اردوغان احتمال مداخلهنظامی در اقلیم برای حفظ امنیتملی ترکیه را مطرح کرد. آیا از لحاظ حقوقبینالملل ترکیه این حق را دارد؟
درهرصورت این کار مصداق حمله به کشوری دیگر است و ترکیه هیجحقی برای توسلبهزور ندارد، چون توسلبهزور باید یا در مقام دفاع باشد، یا قطعنامه شورایامنیت از این کار پشتیبانی کند. از آنجا که اقلیم هیچگونه تهدیدنظامی بهوجود نیاورده، توسلبهزور خلاف حقوقبینالملل است و ترکیه از این حق برخوردار نیست.
عراق چطور؟ آیا عراق میتواند در برابر اقلیم از نیروینظامی استفاده کند؟
دو اصل در حقوقبینالملل دراینباره وجود دارد و حقوقبینالملل هیچپاسخی در این باب ندارد. اصل اول تمامیتارضی عراق و اصلدوم حق تعیینسرنوشت است. اگر دولتمرکزی به اقلیم حمله کند، دولتعراق میتواند حق تمامیتارضی را مطرح نماید و اقلیمکردستان نیز حق تعیینسرنوشت را مطرح خواهد کرد. این موقعیت به شرایطکوزوو در دهه1990 شباهت دارد. صربها گفتند جامعه جهانی حقمداخله ندارد، اما کشورهای دیگر اجازه ندادند اقداماتنظامی صربها علیه کوزوو ادامه یابد. این موضوع کاملا سیاسی است. نکته دیگر اینکه در جریان استقلال کبک، دیوانعالی کبک حکمی صادر کرد که باتوجه به رعایت حقوقبشر این جدایی معنایی ندارد. جامعهجهانی به این سمتوسو میرود؛ جایی که حقوق بشر موردنقض قرار گرفته یا نسلکشی درحال انجام است، استقلال را به رسمیت میشناسد. تا زمانی که کردستان بخشی از عراق محسوب میشود، از جنبه حقوقبینالملل هیچ شخصیت حقوقی یا حقیقی نمیتواند متعرض عراق شود.
از لحاظ حقوقبینالملل ترکیه و عراق تا کجا میتوانند فشار خود را بر اقلیم کردستان ادامه دهند؟
ترکیه نمیتواند به زور متوسل شود. هرچند عراق تاحدی میتواند به مداخلهنظامی روی آورد، اما اگر حقوقبشر مورد نقض فاحش قرارگیرد یا نسلکشی رخ دهد، جامعهبینالملل ساکت نخواهد ماند و این موضوع بهشدت برای عراق هزینهزا خواهد بود. هنگامی که ملتی بهصورت مسالمتآمیز و طی یک رأیگیری درخواست استقلال خود را مطرح کرد، توسلبهزور نیازمند تفسیر موسعی است و نمیتوانیم پاسخروشنی از حقوقبینالملل دریافت کنیم. اساتید در این موضوع اختلافنظر دارند و رویهها متفاوت است. اگر به سودان، یوگسلاوی و کوزوو بنگریم، درمییابیم موضع حقوقبینالملل درباره موضوعاتمختلف تفاوت دارد و هیچ رویه واحدی برایقضاوت وجود ندارد. در چنینمواقعی پای مرجعثالثی به میان میآید، اما مرجعثالثی وجود ندارد، مگر اینکه دوطرف بپذیرند پرونده را به دیوانبینالمللی یا شورایامنیت ببرند. شورایامنیت نیز نهادیسیاسی محسوب میشود. به نظرمیرسد با طرح این موضوع در شورایامنیت، چین و روسیه یک سمت موضوع را میگیرند، آمریکا طرفدیگر را دنبال کند و پرونده به نتیجهخاصی نرسد.
آیا از منظر حقوقبینالملل، کشورهای همسایه اقلیم میتوانند این منطقه را موردمحاصره قرار دهند؟
تا جایی که حقوقبشر مردم عادی نقض نشود، مجازند. البته نمیتوانید در اقدامات تلافیجویانه تا آنجا پیش بروید که حق حیاتمردمی را بهخطر بیندازید و آنها را به قحطی و گرسنگی دچار کنید. کشورها باید با توجه به موازین حقوقبشر کارهای خود را انجام دهند. مرزبستن از حقوق هر ملتی است، اما نباید خطرآفرین باشد. آمریکا نیز ادعا دارد تحریمهای او خلاف حقوقبینالملل نیست، اما در عمل میبینم این کشور با تحریمهای خود حقوقبشر را نقض میکند.