سرویس سیاسی خرداد: این روزها روابط تهران و آنکارا در مسیر اوج قرار دارد، پس از چند رشته فراز و نشیب در روابط دو جانبه، تحولات منطقه ای و به خصوص چالش مشترکی با عنوان استقلال اقلیم کردستان دو طرف را بیش از هر زمان دیگری به رایزنی و گفت و گو و هم اندیشی و اعلام مواضع مشترک رهنمون کرده است.
به گزارش خرداد؛ روابط ایران و ترکیه پس از انقلاب اسلامی مدل متفاوتی از دیگر کشورهای همسایه داشته است، حکومت لائیک ترکیه هیچ گاه به انقطاع روابط با جمهوری اسلامی ایران تن نداده و به رغم حضور در ناتو یا نزدیکی به کشورهای عربی و تضاد نگرش های سیاسی و مقولات مذهبی و نگرش های متفاوت به مقوله دین و سیاست، دو کشور هیچ گاه نگذاشته ان که این رشته حتی به هنگامه ای که نازک شده از هم بگسلد.
ریشه این اهتمام البته بیش و پیش از هر چیزی به مقوله منافع مشترک اقتصادی و کریدور ارتباطی و منافع دوجانبه ای بوده که روابط دو کشور را در هر حالتی توجیه پذیر کرده است.
با روی کارآمدن دولت اسلام گرای حزب عدالت و توسعه بیش از هر زمانی چشم انداز این روابط مثبت و مطلوب به نظر می رسید اما زیاده طلبی اردوغان و نیز تحولات پردامنه و شتابان منطقه ای که رئیس جمهوری این روزها و نخست وزیر آن دوران را به طمع پیش قراولی در جهان اسلام انداخت، روابط دو کشور را تیره و تار کرد.
اردوغان در چندین و چند وهله اظهارات تند و خصمانه ای علیه مقامات و شصیت های کشورمان بیان و در کنار عربستان به موضع گیری های تند علیه کشورمان پرداخت و در عمل در سوریه جدی ترین حمایت های لجستیکی و اقتصادی و سیاسی را از معارضان دولت اسد و همپیمان استراتژیک ایران به عمل آورد
اما ایران در چند بزنگاه مهم و حساس حس نیت و حسن همجواری خود را به اردوغان به اثبات رساند، در ماجرای کودتای نافرجام ترکیه، در موضوع قطر که همپیمان سنتی ترکیه بود و ایران نگذاشت که نقشه حصر قطر موفق شده و زمینه را برای حمایت ترکیه از قطر فراهم آورد اما باز هم اردوغان در چند مرحله اظهارات ضد ایرانی خود را تکرار کرد.
اکنون اما اردوغان همسو با ایران به شدت علیه همه پرسی اقلیم کردستان به موضع گیری پرداخته و تا چندی دیگر نیز به تهران می آید تا مذاکرات دو جانبه را در پایتخت ایران دنبال کند اما نکته و سئوال بزرگ آنجاست که آیا قرار است همانند چند برهه قبلی پس از عبور اردوغان از بحران با همراهی ایران شاهد اظهارات تند و خصمانه وی علیه کشورمان باشیم یا از آن بالاتر آیا اردوغان در مخالفت با تحرکات در اقلیم کردستان جدی است و منافع مشترکی با ایران دارد؟
یادمان نرود که داعش بدون همراهی و همکاری دولت ترکیه امکان صدور نفت و دریافت حمایت های لجستیکی را در شمال عراق نداشت، یادمان نرود که اگر این روزها کردهای اقلیم دست به همه پرسی می زنند، این موضوع ناشی از خلاء قدرت برآمده از تحلیل نیروها در مبارزه با داعشی است که به راحتی آب خوردن و با چراغ سبز مقامات اقلیم و به نوعی همین ترکیه توانست به سرعت در شمال عراق دست به فتوحات زده و با کمترین هزینه موصل و بسیاری از مناطق دیگر را اشغال کند.
اگر آنموقع منافع ترکیه در وجود غده سرطانی چون داعش بود چه تضمینی دارد که اکنون این منافع و درآمدهای پیدا و پنهان آن از طریق چالش در اقلیم کردستان تامین نشود؟
فروش قاچاقی نفت، مبادلات اقتصادی از مرزهای ترکیه و ... در عین آنکه ترک ها زمینه برای سرکوب کردهای ترکیه را یافته و بارزانی هم نشان داده که بیش تر از منافع قوم کرد، دغدغه وی بسط و تعمیم قدرتش در منطقه اقلیم است.
هر چه هست اردوغان نشان داده که سیاستمدار زیرک و کاسب نگری است و باید حواسمان باشد که در مواجهه با بحران های منطقه ای ما نیز همانند اردوغان و ترکیه تنها منافع ملی خود را نگریسته و تنها به شعارهای پرطمطراق بسنده نکنیم و بدانیم که همه بازیگران خارجی بیش و پیش از هر چیزی منافع شان را مقدم بر همه چیز می دانند و برای آن تلاش می کنند و دوستی و دشمنی آنان هم تابعی از همین منافع است.