حاشیه مهم تر از متن درباره اتهام زنی به فرزند رئیس قوه قضاییه

به گزارش خرداد؛ اتهام جاسوسی به فرزند رئیس قوه قضاییه، امر کوچک و ساده ای نیست که بدون واکنش و ارتعاشات جانبی باشد، این نکته ای است که اتهام زنندگان بدان واقف بوده اند و حال سئوال اینجاست که چرا چنین اتهام زنی انجام پذیرفته است؟

ادعاهای مطروحه آنچنان گزاف و ناچسب است که هیچ عقل سلیمی نمی تواند پذیرای آن باشد، از یکطرف هیچ توجیه منطقی و عقلانی برای این اقدام ادعایی را نمی توان متصور بود، فرزند یکی از سران قوا با سفارتخانه یک دولت خارجی ارتباط داشته که چه کند؟ برای خودش و خانواده ویزای انگلیس بگیرد؟ یک نگاه ساده و عقلانی مضحک بودن این ادعا را اثبات می کند. 

از طرف دیگر راوی این ادعاهای کذایی اسناد و مدارکی انتشار می دهد که برای دستیابی به آن می بایست در عالی ترین حلقه های امنیتی و اطلاعاتی کشور نفوذ داشت و پر واضح است که چنین ارتباطی با یک فرد شناخته شده که چند سال است زیر مانتورینگ نیروهای امنیتی و اطلاعاتی قرار دارد، آنهم از سوی کسانی که ادعا شده در عالی ترین نهادهای امنیتی نظام حضور دارند، مضحک و خنده دار است. 

سرویس های جاسوسی انگلیس و امثالهم هم نه انقدر بی کار هستند که دنبال چنین مقولاتی باشند که هیچ ارزش افزوده ای برای آنان ندارد و اگر چنین نفوذی هم یافته باشند، آن را برای چنین مواردی خرج کنند و برگ خود را بسوزانند، فرض کنید یک عنصر جاسوس به چنین حلقه های عالی و غیر قابل نفوذی در سیستم راه یافته و رسوخ پیدا کرده است، آیا او مدارک و اطلاعات را کپی کرده!! و برای این فرد مدعی از آنسوی مرزها می فرستد تا آن را انتشار دهد با توجه به اینکه به طور معمول جز چند نفر به این حلقه های خاص نفوذ نداشته و به سرعت هویت آن فرد قابل ردیابی است؟؟؟

سر تا ته این اقدام مسخره و بدور از هر گونه توجیه عقلانی است اما یک حاشیه مهم می توان بر این فعل و انفعال متصور بود که بازخوردهای پررنگ این اقدام را نیز توجیه پذیر می کند. 

اکنون چند سالی می شود که شبکه اجتماعی تلگرام،به عنوان یک ابر رسانه فراگیر و بسیار تاثیر گذار، در فضای سیاسی و رسانه ای و اجتماعی کشور بروز و ظهور یافته و بیراهه نگفته ایم اگر آنان را موثرترین و فراگیر ترین و اثرگذارترین رسانه جمعی حال حاضر در داخل کشور بدانیم. 

رسانه ای که وفق ذات و کاکرد شبکه های اجتماعی کاربر محور و تعاملی بوده و انتقال و انتشار داده ها و اطلاعات در آن چندان کنترل پذیر و درچارچوب قیود و الزامات حرفه ای و البته قوانین رسمی نیست.

مدت هاست که بحث بر سر ایجاد محدودیت در خصوص این شبکه اجتماعی در میان مسئولان مختلف داغ است و البته دولت مردان تاکید و تصریح داشته اند که نمی بایست با برخورد انسدادی به مفابله با ناهنجاری های این شبکه اجتماعی رفت و در سوی دیگر عده ای از مسئولان تاکید و پافشاری دارند که می بایست با تحرکات غیر قانونی و اقدامات جهت دار در این شبکه اجتماعی به مقابله برخواست و چاره ای جز انسداد آن نداریم. 

اتفاقا تحرکات این کانال مسئله دار یکی از مصادیقی است که مسئولان قضایی روی آن پافشاری و بدان تصریح و اشاره داشته اند و از آنجا که این کانال تبر اساس استانداردهای تلگرام در زمره کانال های سیاسی به حساب می آید، در عمل آنان نمی توانند به انسداد این کانال علیرغم درخواست های داخلی بپردازند، حال با این خبرپردازی جعلی تازه و بازتاب های گسترده پیامدی آن و عطف به عدم انسداد کانال از سوی موسس تلگرام، تنها راه باقی مانده برای مقابله با چنین تحرکاتی چه خواهد بود؟ 

«انسداد تلگرام» این شبکه اجتماعی فراگیر و پرطرفدار تنها پاسخی است که می توان به این سئوال داد و البته در سخنان ساعتی پیش دادستان کل کشور هم نمایه آن هویدا بود، آنجایی که در پاسخ به خبرنگاران گفت: « به زوی تکلیف تلگرام را مشخص می کنیم. »