خرداد: احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاح طلب و نماینده پیشین مجلس در یادداشتی در روزنامه شرق ضمن تمجید از هم گرایی جناح هایی سیاسی در مواجهه با تهدیدات بیرونی، تاکید دارد که چالش های سیاست داخلی و پیگیری مطالبات مدنی و سیاسی نباید تحت تاثیر حواشی بیرونی قرار بگیرد.
به گزارش خرداد؛ متن کامل این یادداشت را در ادامه می خوانید.
بعد از انتخابات رياستجمهوري دوازدهم و فضاي سکون پس از آن، بيشتر مسائل و اظهارنظرهاي فعالان سياسي حول موضوع سياست خارجي است. بههرحال، سلسله رويدادهايي رخ ميدهد که همه توجهها را به سمت خود ميکشاند. مباحث داخلي درباره موضع رئيسجمهور ايالات متحده در قبال معاهده بينالملل برجام، از آن رو درخور توجه است که همگرايي و وحدت مليای پذیرفتنی ميان جناحهاي سياسي به وجود آورده است که از اين حيث، جاي خوشحالي دارد. در مسائل منطقهاي نيز ميان اصلاحطلبان و اصولگراها، تضادی جدي وجود ندارد؛ اگرچه اختلافاتي جزئي در زمينه شيوههاي رفتار نيروهاي حاضر در صحنه، ديده ميشود؛ اما در مقايسه با همگرايي ايجادشده، درخور توجه نيست. وقتي در سمت بيروني، سياستهاي زورمدارانهاي در قبال ايران دنبال شود، نياز رسيدن به يک گفتمان حول منافع ملي، روزافزون ميشود. در حوزه کشورهاي منطقه مثلا عربستان، اگر سياست معقول هيئت حاکمه قبلي اين کشور دنبال ميشد، شايد در ايران اختلافنظرهايي حول نوع تعامل با اين کشور پديد ميآمد؛ اما وقتي برخوردهای خارج از عرف ديپلماتيک از سوي آنان صورت ميگيرد، در داخل کشور هيچ جريان سياسياي از تعامل و مماشات با طرف خارجي سخن نميگويد. از ديرباز، اصلاحطلبان در سياست خارجي دنبال تنشزدايي، صبوري، پرهيز از شتابزدگي و تصميمات ناگهاني، اولويتبخشي به منافع ملي و منتقد بسط تفکرات خاص در صحنه بينالمللي بودند. جريان مقابل در همه اين حوزهها نوعي برخورد انعطافناپذیر را تبليغ ميکند که با توجه به واقعيتهاي جهان امروز، هرگونه کنشگري در موضوع سياست خارجي را قفل ميکند. در اين ميان، اينکه بعضي از مسائل سياست داخلي در ميانه فعاليتهاي سياست خارجي به محاق ميرود، امري موقتي است. بين طيفهاي اصولگرا، افرادي حضور دارند که در بحبوحه همين مسائل خارجي، دنبال مسائل غيرضرور هستند. گويي برخي علاقهمند هستند اجازه ترميم فاصله دو جريان سياسي را حتي در مقاطعي که نياز به وحدت امري حياتي است، ندهند يا برخوردهايي را که از سوی برخي مقامها در قبال انتقاد رئيسجمهور يا نماينده مجلس از آنان صورت ميگيرد، نمیتوان توجيه کرد.
البته جامعه انتظار دارد احزاب سياسي هم به چالشهاي سياست خارجي ورود کرده و درباره آن نظر بدهند. به نظر ميرسد اگر با طبيعت جامعه و آنچه افکار عمومي مردم از نخبگان سياسي ميخواهند، حرکت کنيم، جوابهاي درستتری ميگيريم. در کنار اينها، کار تشکيلاتي وظيفه احزاب سياسي است. بحرانهايی جدي داريم که بايد به آن بپردازند. با گذشت سه ماه از آغاز فعاليت دولت دوازدهم، همچنان انتخاب وزير علوم به تعويق افتاده و وضعيت بلاتکليفي در بخش مهم و تأثيرگذار دانشگاه ايجاد شده است. نگارنده البته در جاي خود تحليل مشخصي از اين اتفاق دارم که مجالي ديگر را ميطلبد. مشکلاتي از اين قبيل و تعارضات حلنشده باقيماندهای که نبايد تحت تأثير اتفاقات سياست خارجي، به محاق برود. برخي مسائل ميتواند قبل از اينکه در تنگناي زماني قرار بگيريم، به بحث گذاشته شود. دير يا زود درگير مسائل انتخابات مجلس در سال ٩٨ ميشويم و موضوع حدود نظارت و جهتگيري کلي نسبت به آن، مطرح خواهد شد. همچنين اين روزها درباره نظام پارلماني و رياستي نکاتي مطرح شده است. فعالان سياسي و احزاب نبايد براي بحثهاي جدي، متکي به مناسبتهاي تقويمي و اخبار روز باشند. برخي بحثهاي مبنايي بايد مورد بررسي مداوم قرار بگيرد. گاهي احزاب سياسي ميتوانند در چارچوب بيانيهها يا بيان ديدگاهها، سخنرانيها و بحثهاي تخصصي به اين مسائل ورود کنند. جا دارد سلسله مباحثي درباره نظارت در انتخابات مطرح شود و افراد متخصص پيرامون آن اظهارنظر کنند. نبايد براي فعاليت سياسي، تيتر اخبار رسانهها عامل موضعگيري اهالي سياست باشد.