خرداد: صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در یادداشتی در روزنامه آرمان امروز به گزینش وزیر علوم و اعتراضات قاطبه جامعه دانشگاهی به آن پرداخته که در ادامه متن کامل این یادداشت را در ادامه به گزارش خرداد می خوانید.
ین روزها در هرجمع دانشگاهیحضور پیدا میکنم با موجیگستردهای از حسرت، ناامیدی و احساس به بنبست رسیدن دانشجویان مواجه میشوم. این وضعیت در تمامی تجمعات دانشجویی به وضوح قابل مشاهده است. دردانشگاه صنعتی اصفهان در جلسه پرسش و پاسخ، دانشجویان یکصدا اظهار دلتنگی و نا امیدی در انتخاب دولت دوازدهم میکنند. دراینجا با دو پرسش اساسی مواجه هستیم. آیا عملکرد آقای حسن روحانی ناشی از افکار خود اوست که چنین باعث سرخوردگی و ناامیدی کسر قابل توجهی از افرادی که به او رای دادهاند شده و یا اینکه روحانی علاقهمند است که در جهات مطالبات آن 24 میلیون نفرکه بخش عمدهای از آنان را دانشجویان تشکیل میدهند و در راستای مطالبات آنها گام بردارد اما دیگران نمیگذارند و یا این که آقای روحانی میخواهد یک رضا فرجیدانای دیگری برای وزرات علوم انتخاب کند اما دیگران نمیگذارند و او مجبور میشود که به دکتر منصورغلامی تن دهد. آقای روحانی علاقهمند است درکابینه خود از کردها، اهل تسنن و بانوان استفاده کند اما سایر مراکز قدرت اجازه نمیدهند، یا اینکه نه، شخص روحانی چندان تمایلی به تحقق چنین مطالباتی ندارد. شاید ما هرگز نتوانیم به پاسخ این سوالات پاسخ دهیم که بالاخره مشکل کجاست؟ و کدامین عامل باعث ناامیدی گسترده میان رای دهندگان به روحانی شده است. آیا رای به روحانی اشتباه بوده و اوخود تمایلی به تغییر و تحول و اصلاحات ندارد؟ و یا آنکه روحانی تحولات را میخواهد اما دیگران نمیگذارند. همانطور که گفته شد شاید ما هرگز نتوانیم پاسخ دقیقی پیدا کنیم، اما یک موضوع مسلم است و آن تفاوت میان مراکز قدرت با محمود احمدی نژاد وآقای روحانی است. از هر زاویهای که به دولت احمدینژاد بنگریم واقعیت آن است که احمدینژاد از استقلال بیشتری نسبت به آقای روحانی برخوردار بود. به عبارت بهتر حمایت مراکز قدرت نسبت به احمدینژاد بیش از روحانی است. آقای روحانی نه تنها هیچ حمایتی از جانب مراکز قدرت دریافت نمیکند، بلکه موانعی هم برای او ایجاد میشود. صرف نظر از آنکه چهکسی واقعا مقصر است آنچه مسلم است این است که امید و سرمایه اجتماعی نسبت به صندوق رای وزرات کشور درحال از بین رفتن است. شاید افرادی که اجازاه نمیدهند روحانی در جهت مطالبات آن 24 میلیون حرکت کند و شاید هم خود روحانی نتوانسته متوجه شود که دست به چه قمار وحشتناکی زده و در حال بریدن شاخهای است که خود بر آن نشسته است. ای کاش میشد که هم اکنون به میان مردم رفت و از آنها خواست که در یک انتخاب عمومی دیگر شرکت کنند. کمتر از دو سال دیگر انتخاب مجلس یازدهم خواهد بود. اگر بر همین سبک و سیاقی که روحانی پیش رفته دوسال آینده را هم اینگونه حرکت کنیم واقعا چگونه میشود از مردم انتظار داشت که درانتخابات98 شرکت کنند؟چگونه میتوان بار دیگر در انتخابات1400 از 24 میلیونی که به آقای روحانی رای دادهاند خواست که یک بار دیگر به سمت صندوقهای رای بیایند؟ امروز مراکز قدرت کامروا هستند اما مهم آینده کشور است. مهم آن است که گرد ناامیدی که امروز در دانشگاهها نسبت به شرکت در انتخابات و رای دادن پاشیده شده قابلیت برچیده شدن داشته باشد؛ زیرا چه آقای روحانی باشد و چه نباشد و چه برود یا بماند، ایران و مردم میمانند و صندوق رای وزرات کشور خواهد ماند.