خرداد: دو سالی از عمر مجلس دهم و به تبع آن فراکسیون امید میگذرد. اگرچه در ابتدا راهیابی لیستهای امید با سروصدایی فراوان روبهرو شد و از آن به پیروزی اصلاحطلبان نام برده شد اما فراکسیون برخاسته از آن، عملکرد چندان موفق و منسجمی نداشته و مورد انتقاد برخی نیروهای اصلاحطلب است.
به گزارش خرداد از هفته نامه مثلث گزیدهای از اظهارات محمدعلی وکیلی را در این رابطه در ادامه می خوانید؛
*{در خصوص عملکرد فراکسیون امید در دوسال گذشته و اینکه توانسته پاسخگوی مطالبات اصلاح طلبان باشد یا خیر} ما با دو نوع مطالبه مواجه هستیم. یکی مطالبات حداکثری است که عمدتا سیاسی است و در سقف اصلاحطلبی تعریف میشود؛ مثل موضوعاتی نظیر رفع حصر، کمکردن محدودیتها و ممنوعیتها. در ارتباط با موضوعات اینچنینی، نه؛ درخصوص انتخاب ریاست مجلس، تاثیرگذاری بر چینش کابینه و اینکه رنگ کابینه بایستی اصلاحطلبانه باشد، با این مقیاس فراکسیون امید موفق نبوده است.
بهعبارتی این طیف با این حجم از مطالبات خواهان عملکردی همچون مجلس ششم از فراکسیون امید هستند که این محقق نشده است. در طرف دیگر، طیفی از اصلاحطلبان حضور دارند که بهجای این مطالبات حداکثری که توسط اقلیتی از اصلاحطلبان دنبال میشود و در ارزیابی این گروه، فراکسیون امید را ناکام و رفوزه میدانند. در طرف مقابل طیف گستردهتری هستند که بهدلیل تجربه ماقبل سال 1392 و شرایطی که اصلاحطلبان تا پیش از 92 با آن دست بهگریبان بودند این طیف را که واقعگرایان مینامم و طیف گستردهای هستند، روندی را که اصلاحطلبان در حکومت در حال طی کردن هستند، مثبت ارزیابی میکنند ولو اینکه این روند تدریجی و سرعتش کند باشد؛ اما آن را معقول قلمداد میکنند. معقول از این جهت که دستاوردهای آن نسبت به ماقبل 92، دستاوردهای قابل توجهی است. به هر حال ما هرچه جلوتر میرویم بهسمت تکثر صدا حرکت میکنیم. هم ظرفیت جامعه در حال ارتقا است و هم ظرفیت حکومت برای شنیدن صداهای مختلف هر روز بیشتر میشود و هم اصلاحطلبان از آن مهجوریت گذشته بیرون آمدهاند. با در نظرگرفتن مجموع این شرایط، طیف دوم (واقعگرایان)، فراکسیون امید را همچنان در مسیر امیدآفرینی ارزیابی میکنند. البته همین طیف، انتظار فعالیت قویتر از فراکسیون دارند اما بدان معنا نیست که نمره مردودی به عملکرد فراکسیون امید بدهند. این طیف چون صفر و صد برخورد نمیکند بنابراین، عملکرد فراکسیون را قابلقبول میداند اما همچنان انتظار دارد که فعالیتهای گستردهتری صورت پذیرد.
*شما فرض گرفتهاید که فراکسیون امید ناکارآمد است. در حالیکه فراکسیون امید هم بهصورت فردی و هم بهصورت فراکسیونی در ماجرای آقای سپنتا نیکنام، موضعگیری کرد. اتفاقا اولین موضعگیری را امیدیها گرفتند و فضایی که ایجاد شد، توسط فراکسیون امید بود. اما نکتهای را خودم اعتراف میکنم؛ بخشی از این ناکارآمدنمایی کار همان دو جریانی است که در ابتدا عرض کردم. هم تندروهای اصلاحطلب و هم جریان رقیب، هر دو بهدنبال ناکارآمد نشاندادن ما هستند. جریان تندرو [اصلاحطلبی] با این پیشفرض دست به چنین اقدامی زده است که «دیگی که برای من نمیجوشد، برای دیگران هم نجوشد» این گروه میخواهند اصلاحطلبانی را که به سمت حکومت حرکت کردهاند و دارند جای خود را پیدا میکنند، به سرنوشت خودشان دچار کنند. طرف دیگر که رقیب ما هستند، بهدنبال این هستند تا با ناکارآمدنمایی، مردم و افکار عمومی را وادار کند تا از جریان اصلاحطلبی عبور کنند؛ غافل از اینکه عبور مردم از «امید» یعنی عبور مردم از جریان اصلاحطلبی در سال 1398؛ عبور مردم از اصطلاحطلبی موجب نمیشود مردم بروند سراغ اصولگرایان. در سال 1384، وقتی مردم از اصلاحطلبان عبور کردند و رفتند پشت خاکریز اصولگرایی - چون تجربه مدیریت تمام و عیار اصولگرایان را نداشتند- اما اکنون این تجربه را به دست آوردهاند و با این تجربه حاضر نیستند اگر از اصلاحطلبان عبور کردند، بروند پشت خاکریز اصولگرایان. فراکسیون امید در گردآوری اطلاعات عملکرد و رسانهایکردن آن، بسیار ناقص و ناکام عمل کردهاند.
*شرایط فعلی فراکسیون امید، محصول متغیرهای گوناگونی است. اولا سیاست در ایران دولتی است، ساحت سیاست در ایران تحت تاثیر دولتهاست. ساحت عمومی سیاست، دولتسالار است. هیچ جریانی بهاندازه «امید» در پیروزی آقای روحانی نقش نداشت. اساسا جریان امید، نام آقای روحانی را در افکار عمومی مطرح کرد و آن را پیش برد؛ چه در دعوت از روحانی پیش از انتخابات مجلس و چه در امضاءکردن بیانیه حمایت از ایشان، ما شاهد این بودیم که چه کسانی حاضر شدند هزینه حمایت از روحانی را بپردازند. در انتخابات هم جریان امید پشتیبان آقای روحانی بود و ایشان در هر دو مرحله از انتخابات ریاستجمهوری، پیروزی خود را مدیون اصلاحطلبان و امید است. اما بههر دلیلی جریان امید مورد بازخواست جریان مطالبات اجتماعی بهواسطه عملکرد دولت است؛ بهعبارت دیگر مردم، جریان امید را مسئول رفتار دولت میدانند. ارزیابی عملکرد دولت، خوب و بدش پای جریان امید نوشته میشود. دست ما هم بهصورت واقعی از دولت کوتاه است خصوصا نسبت به دور اول دست ما کوتاهتر شده است.
*در دور دوم دولت روحانی، تلاش شده تا رنگ حزب اعتدال [و توسعه] در دولت، غالب باشد؛ این موضوع را هم در چینش استانداران شاهد بودیم هم در انتخاب اعضای کابینه و هم در نحوه پاسخگویی دولت به مجلس و فراکسیونها شاهد هستیم و قابل انکار نیست. حرکت دولت از منظر افکار عمومی، دارای نقدهایی است و این نقد را از چشم امید میبینند. اگر خواستههای مردم تأمین نشده است، از چشم روحانی نمیبینند، از جریان امید انتظار دارند.
*باتوجه به وضع پیشآمده، حتما در مجلس تضعیف میشویم و بهنظرم فراکسیون امید در دور دوم دولت روحانی تضعیف شده است.
*در مورد شخصیت آقای عارف، ایشان شخصیتی فضیلتگرا و اخلاقمدار هستند. شخصیت پارلمانتاریست با تعریفی که در اذهان است نیست، به معنای لابیگری، چانهزن و به معنای حرفهای پارلمانتاریست نیست و وجه غالب شخصیتی ایشان، اخلاقی و آکادمیک است.
*آقای عارف لیدر میدانی جریان اصلاحطلب از 1392 به این طرف بوده است و توفیقات جریان اصلاحطلبی هم محصول متدولوژی و منش رفتاری است که از 92 به اینسو انتخاب کردهاند. ما با انتخاب مدل بازی برد-برد از سقف مطالبات خود کوتاه آمدیم و به کف مطالبات، قناعت کردیم تا بتوانیم به ائتلاف حداکثری دست پیدا کنیم.