كمين مسلحانه مردان نقابدار در خانه مرد جواهرفروش

به گزارش سرویس اجتماعی خرداد، مردان نقابدار در خانه مرد جواهرفروش به كمين نشستند تا وي و زن و بچه هايش را گروگان بگيرند.
    شانس با مرد طلافروش يار بود كه آن شب كليدهاي مغازه اش را به برادر جوان ترش سپرد و با اين كار از سرقت چند ميلياردي طلاهايش پيشگيري كرد.
    اين مرد پس از بستن مغازه اش به سمت خانه رفت و ميوه خريد و آن ها را به خانه اش برد، از آنجا به خانه پدر زنش رفت تا زن و بچه اش را به خانه بازگرداند ولي نمي دانست چند تبهكار سايه به سايه در تعقيبش هستند و شب تلخي را برايش رقم خواهند زد.
    ساعت 11 شب شده بود، تلفن پليس 011 كرمان به صدا درآمد و آن سوي خط مردي با صداي لرزان ادعا كرد 4 مرد خشن با كلاشينكف به خانه اش حمله كرده اند و دست به سرقت ميليوني زده اند. وي در حالي كه بريده بريده حرف مي زد از پليس مي خواست تا هر چه زودتر براي كمك بيايند.
    با ادعاهاي اين مرد 2 تيم از كلانتري براي بررسي ماجرا وارد عمل شدند و به خانه ويلايي وي در يكي از محله هاي اعياني اين شهر رفتند و با مرد جواني كه مقابل در خانه ايستاده بود روبه رو شدند كه مي خواست ماموران پليس براي تماشاي وضعيت خانه اش به داخل بروند.ماموران همان لحظه نخست متوجه به هم ريختگي خانه مرد طلافروش شدند و از سويي چهره هاي پريشان و وحشتزده مادر خانواده و بچه هايش را روبه روي خود ديدند كه از ترس به خود مي لرزيدند.
    مرد طلافروش وقتي كمي آرام تر شد به ماموران گفت: ساعت 9 شب مغازه ام را بستم و با خودرويم راه افتادم، پيش از رفتن كليد مغازه را به برادرم دادم كه صبح زودتر از من مغازه را باز كند، سپس به راه افتادم و سري به خانه زدم و به دنبال خانواده ام كه خانه پدربزرگشان بودند، رفتم و وقتي به خانه آمديم هنوز لباس هايمان را عوض نكرده بوديم كه 4 مرد نقابدار را پيش رويمان ديديم، يكي از آنان با كلاشينكفي كه در دست داشت بچه هايم را به گروگان گرفت و از من خواست تا سوييچ خودرويم، ريموت و كليدهاي طلافروشي را تحويلشان بدهم وگرنه خانواده ام را خواهند كشت.
    وي در ادامه افزود: وضعيت برايم بسيار بحراني بود و دقيقاً نمي دانستم چه كار كنم، مردان تبهكار گوشي هاي موبايلمان را شكسته بودند، دست و پاهاي زن و بچه هايم را بسته بودند و هيچ راهي نبود تا از كسي كمك بخواهم، چاره اي جز همكاري نداشتم و سوييچ خودرويم را دادم و گفتم كه ريموت و كليد مغازه را برادرم همراهش برده است ولي آنان به حرف هايم گوش نكردند و آنقدر مرا زدند كه بيهوش شدم، وقتي به هوش آمدم متوجه شدم 2 تن از مردان خشن در خانه نيستند و 2 مرد ديگر نيز بالاي سر من و خانواده ام ايستاده اند، نيم ساعت نگذشته بود كه 2 مرد ديگر با حالت عصبانيت بازگشتند و به همدستان شان گفتند ريموت و كليدهايي كه از خانه برداشته اند در مغازه را باز نكرده است، بنابراين همه طلاو جواهرات همسرم به ارزش 05 ميليون تومان را برداشتند و از خانه فرار كردند.مرد وحشتزده افزود: هنوز در شوك بودم و وقتي به خودم آمدم به سوي تلفن رفتم ولي متوجه شدم دزدان خط هاي تلفن خانه را قطع كرده اند، بنابراين بيرون دويدم و با موبايل يكي از همسايه ها به پليس زنگ زدم.بر اين اساس با دستور سرهنگ هوشنگ پور رضاقلي، رئيس پليس آگاهي استان كرمان تيم هايي از اداره مبارزه با سرقت هاي مسلحانه ماموريت يافتند دزدان را تحت شناسايي قرار بدهند.
    كارآگاهان در ابتدا به خانه مرد طلافروش رفتند و در بررسي هاي خود دريافتند دزدان با بالارفتن از علمك گاز به داخل حياط رفته اند و با قطع كردن خطوط ارتباطي به كمين نشسته اند كه اعضاي خانواده وارد شوند و پس از بازشدن پنجره از آنجا به داخل رفته اند و نقشه خود را به اجرا گذاشته اند.تيم تجسس در گام بعدي با تحقيقات، دوربين هاي مداربسته طلافروشي را تحت رديابي قرار دادند و با تماشاي آن دريافتند 2 مرد جوان با خودروي مرد طلافروش مقابل مغازه اش توقف كرده اند و با كليدهايي سعي در بازكردن قفل ها دارند ولي موفق به اين كار نشدند.ماموران پليس با به دست آوردن چهره دو مرد تبهكار و مطابقت دادن با آلبوم تصاوير مجرمان قديمي موفق به شناسايي آنان شدند و با به دست آوردن اين سرنخ بسيار مهم تلاش خود را براي دستگيري همه اعضاي باند آغاز كردند.
    هنوز 84 ساعت از ماجراي سرقت مسلحانه از خانواده مرد طلافروش نگذشته بود كه كارآگاهان مخفيگاه اعضاي باند را در يكي از محلات كرمان تحت شناسايي قرار دادند و پس از تعقيب و مراقبت و مطمئن شدن از اين كه همه تبهكاران آنجا هستند در يك عمليات غافلگيرانه هر 4 مرد تبهكار را دستگير كردند و در بازرسي از آنجا طلاو جواهرات سرقت شده و كلاشينكف همراه با 2 خشاب را به دست آوردند.
    رئيس اين باند كه ساسان نام دارد و 3 بار به خاطر سرقت و زورگيري به زندان افتاده است در بازجويي ها با اعتراف به سرقت هاي ديگر به تشريح نقشه سرقت مسلحانه از خانه مرد طلافروش پرداخت و گفت: من به همراه 3 همدست ديگرم خانه هاي اعياني كرمان را شناسايي مي كرديم و با زاغ زني هاي چند ساعته و مطمئن شدن از اين كه كسي در خانه نيست وارد مي شديم و دست به سرقت طلاو جواهرات و اموال باارزش مي زديم تا اين كه 51 روز پيش تصميم گرفتيم با نقشه اي حساب شده از طلافروشي هايي كه مشتري هاي زيادي دارند سرقت مسلحانه كنيم.مرد تبهكار افزود: براي اين كار ابتدا به يكي از شهرهاي جنوبي استان كرمان رفتم و يك كلاشينكف با 2 خشاب اضافه تهيه كردم، سپس همراه با يكي از همدستانم به شناسايي طلافروشي هاي شلوغ كه مشتري هاي زيادي داشتند پرداختيم و يكي از طلافروشي ها را شناسايي كرديم و شب سرقت در چند متري طلافروشي منتظر مانديم تا طلافروش مغازه اش را ببندد، سپس وي را تعقيب كرديم تا جايي كه وي به خانه اش رفت، پس از بيرون رفتن وي به حياط خانه اش رفتيم و در قسمت هايي كه احتمال مي داديم آنان ما را نمي بينند پنهان شديم.وي ادامه داد: چند ساعتي منتظر بوديم تا اين كه وي همراه با خانواده اش به خانه برگشت و هنگامي كه پنجره را باز كردند سريع به داخل رفتيم و با كلاشينكف آنان را تهديد كرديم و با قطع خطوط تلفن و شكستن موبايل ها راه را براي كمك خواهي شان از بين برديم، سپس از مرد طلافروش خواستيم تا ريموت و كليد مغازه و خودرويش را بدهد ولي وي ادعا مي كرد ريموت وکليد مغازه را به برادرش داده و ما هم به خاطر اين كه فكر مي كرديم دروغ مي گويد وي را زير كتك گرفتيم و با پيدا كردن چند كليد و ريموت از داخل خانه اش براي اين كه كسي به ما شك نكند با خودروي وي به مقابل مغازه اش رفتيم تا سرقت را آغاز كنيم.
    تبهكار قديمي گفت: پيش خودم احتمال دادم شايد هنگام سرقت يكي از همسايه ها و آشناهاي مرد طلافروش به مغازه بيايد و به همين خاطر خودروي وي را همراه آوردم تا كسي به ما مشكوك نشود و در صورت چنين اتفاقي به دروغ بگويم كه از طرف مرد طلافروش آمده ام ولي از شانس بد وي درست مي گفت ريموت دست برادرش بود.
    سرهنگ كارآگاه هوشنگ پوررضاقلي گفت: اعضاي اين باند به رياست ساسان چند مدتي دست به سرقت خانه مي زدند كه سرنخ هايي از آنان به دست آمده بود تا اين كه 84 ساعت پس از آخرين سرقت و با تلاش هاي شبانه روزي كارآگاهان و سرعت عمل آنان موفق به دستگيري 4 عضو اين باند كه يك تن از آنان افغاني بود، شديم.وي در ادامه افزود: در تحقيقات مشخص شد يكي از اعضاي باند كه وظيفه نگهداري از اموال سرقتي و فروش آن ها را دارد زني جوان به نام منيژه است كه وي نيز دستگير شد و از خانه وي اموال سرقتي متعلق به طعمه هاي ديگر كشف شد.
    سرهنگ پوررضاقلي گفت: رئيس اين باند بسيار هوشمندانه عمل مي كرد و قصد داشت با استفاده از اين نقشه به سرقت هاي ديگري دست بزند كه پس از اجراي نخستين نقشه به دام افتاد.
    منبع: ایران