counter create hit یمن در پرتگاه تفرقه
۰۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۸
کد خبر: ۲۵۳۵۳۶

یمن در پرتگاه تفرقه


خرداد/سید سجاد طباطبایی:
 این روزها تحولات یمن روند تند تری نسبت به گذشته پیدا کرده است. در صحنه داخلی، کودتای نیروهای تحت امر علی عبدالله صالح رییس جمهور پیشین یمن که بخش هایی از ارتش این کشور و برخی قبایل را شامل می شد علیه حوثی ها و جنبش انصار الله چند روزی پایتخت انقلابیون یعنی صنعا را دستخوش آتش فتنه داخلی کرد. فتنه ای که اگرچه با کشته شدن عبدالله صالح در حال فرار به سمت نیروهای اماراتی مستقر در خاک یمن ناکام ماند، اما موجب فعال شدن مجدد گسل های اجتماعی و سیاسی ای شد که با حمله ائتلاف سعودی و به یمن اتحاد نیروهای صالح و جنبش انصارالله موقتاً خاموش شده بودند. علم تفرقه با پایان کودتا از بین نرفته است و از فردای کشته شدن صالح، نیروهای مردمی یمن و حوثی ها را با چالش درونیِ تفرقه و موقعیتی متزلزل تر از گذشته مواجه نموده است. در صحنه بیرونی نیز تحولات شکل تازه ای به خود گرفته اند. یگان های موشکی یمن با حمله مستقیم موشکی به امارات و ریاض نقشه جدیدی از موازنه قوا را در جنگ با ائتلاف سعودی ترسیم نموده است. با این وجود هیچ یک از فعل و انفعالات روزهای گذشته یمن مهمتر از کنش های جدید آمریکا نسبت به بحران یمن نیست، محکومیت همه جانبه حملات موشکی یمن به عربستان و متحدانش به علاوه شوی رسانه ای نماینده ایالات متحده در سازمان ملل جهت انتساب قدرت موشکی یمن به جمهوری اسلامی ایران یادآورجنگ تبلیغاتی آمریکا پیش از حمله به عراق می باشد. از این جهت تحلیل زمینه سازی آمریکا جهت مشارکت مستقیم در بحران یمن به نفع عربستان سعودی دور از ذهن نیست.

   مساله مهم برای مقامات آمریکایی این است که تقویت توان انصارالله در سه سال گذشته تحت حمایت های مردمی تهدیدی اساسی برای رژیم صهیونیستی به شمار می رود. در صورتی که این گروه مقاومت، روند کنونی خود را ادامه دهد در آینده نزدیک می تواند امنیت فعالیت های دریایی رژیم صهیونیستی در دریای سرخ و باب المندب را تحت الشعاع قرار دهد. بخصوص که بنادر غربی یمن در مناطق تحت کنترل انصارالله قرار دارد و می تواند وضعیت را در تنگه باب المندب تحت شعاع قرار دهد. تاکید آمریکا بر موشک های انصارالله در واقع از این زاویه است که دریافته اند قدرت موشکی انصارالله می تواند تهدیدی برای منافع آمریکا و متحدان آن در مهمترین آبراه انرژی جهان نیز باشد. این موضوع باعث شده است که تسلط بر یمن همواره مدنظر قدر‌ت‌های بزرگ جهانی و قدرت‌های منطقه‌ای و رژیم‌های سلطه جویی نظیر رژیم صهیونیستی قرار داشته باشد.

تنگه باب المندب هم از منظر امنیت برای رژیم صهیونیستی از جمله نگرانی صهیونیست ها از سیطره انصارالله بر باب المندب به هدف انتقال سلاح به غزه، باز ماندن تنگه باب المندب برای عبور کالاهای خود به سمت آسیا و هم از منظر حفظ امنیت پایگاههای آمریکا در شاخ آفریقا اهمیت ویژه ای دارد و از این رو احاطه امریکا بر این بندر می تواند نقش مهمی در حفظ این منافع مشترک باشد . بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که دلیل اصلی نگرانی امریکا و عربستان  از به قدرت رسیدن انصارالله در یمن ، در اختیار گرفتن کنترل تنگه باب المندب توسط این جنبش یمنی بوده است.درهمین راستا، آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی نیزاز آل سعود در جنگ علیه یمن و به خصوص در تلاش برای تسلط بر باب المندب حمایت می کنند زیرا آنها نمی خواهند شاهد این باشند که تنگه راهبردی باب المندب نیز مانند تنگه راهبردی «هرمز» در اختیار بازیگری باشد که از مهمترین ویژگی های آن ، استقلال رفتاری و فکری و مخالفت با تسلط و مداخله غرب در امور منطقه خاورمیانه است.

آمریکا در صحنه یمن چندین هدف راهبردی و تاکتیکی را دنبال می‌کند که بخشی از این اهداف، از طریق حضور نظامی در این کشور تأمین می‌شود. در خصوص اهداف راهبردی آمریکا، باید به اهمیت استراتژیکی و ژئوپلتیکی بسیار زیاد یمن در تنگه باب المندب اشاره کرد که مقامات واشنگتن به هیچ وجه علاقمند نیستند در صورت برقراری صلح در یمن، فرصتی برای حضور نیروهای نظامی دیگر قدرت‌ها همانند روسیه، ایران و یا حتی رقبای اروپایی‌شان در مناطقی از یمن فراهم شود.

ارسال نظرات
پربحث ترین عناوین