به گزارش خرداد به نقل از هنرآنلاین؛ کنفرانس مطبوعاتی شورای انجمنهای تجسمی ایران روز یکشنبه 13 اسفندماه در ساختمان شماره ۲ خانه هنرمندان ایران برگزار شد. در این نشست نمایندگان هفت انجمن تجسمی شامل غلامحسین امیرخانی (انجمن خوشنویسان ایران)، معصومه مظفری (انجمن هنرمندان نقاش ایران)، بهرام کلهرنیا (انجمن طراحان گرافیک ایران)، نگار نادریپور (انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران)، سیفالله صمدیان (انجمن عکاسان ایران)، کمال طباطبایی (انجمن تصویرگران ایران) و بهزاد اژدری (انجمن هنرمندان سفالگر ایران) حضور داشتند.
معصومه مظفری، سخنگوی شورای نمایندگان انجمنهای تجسمی در ابتدای این نشست گفت: تشکیل این شورا اتفاق بزرگی است که برای اولین بار در تاریخ تجسمی ایران رخ داده است. اگرچه سابقه فعالیت بعضی از این انجمنها بیش از 20 سال است و هرکدام فعالیتهای مختلفی انجام دادهاند، اما در سالهای اخیر متوجه شدند اتفاقاتی در جامعه تجسمی رخ میدهد که به تک تک انجمنها مربوط است و باید در برابر آن واکنش داشته باشند زیرا علیرغم تفاوت میان رشتهها و نیازهایمان، بعضی نیازها کاملا بین ما مشترک است.
مظفری افزود: از دو سال پیش فعالیت مشترک خود را آغاز کردیم و با توجه به اینکه انجمنهای تجسمی و این شورا کاملا مستقل هستند، شورا میتواند یک مرجع معتبر برای آنچه در جامعه تجسمی رخ میدهد باشد و اتفاقات را رصد کند و پیشنهادات خود را اعلام کند. در چند ماه گذشته مکاتباتی با معاونت هنری، مرکز هنرهای تجسمی و موزه هنرهای معاصر داشتیم تا آنها را به این باور برسانیم که وجود چنین شورایی برای آنها مفید است. خوشبختانه حضور این شورا پذیرفته شد و اساسنامهای برای آن نوشته شد تا شورای انجمنها بتواند به صورت مشورتی در کنار این نهادها باشد.
پس از آن غلامحسین امیرخانی با اشاره به تدوین لایحه امنیت شغلی اصحاب فرهنگ و هنر و استقرار نظام صنفی بخش فرهنگ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: امیدواریم این لایحه تا پایان سال اول برنامه تصویب شود. در جلسات شورای عالی خانه هنرمندان نیز در این باره صحبت شده و ابعاد مختلف آن و برکاتی که از این بابت نصیب کشور میشود بررسی شده است. اما به سهم خودم احساس شرمندگی میکنم که هم اکنون درباره موضوعی صحبت میکنیم که بسیار بدیهی است و پس از چند هزار سال حضور هنر در زندگی انسان، حالا تلاش میکنیم که به این شغل امنیت ببخشند و آن را به عنوان یک حرفه بپذیرند.
امیرخانی افزود: در یک سال گذشته جلساتی با مدیران ارشد کشور داشتیم و بسیاری از آنها اظهار میکردند که در سیاستگذاری فرهنگی اشتباه شده و فرهنگ باید پایه و بنیاد امور باشد تا هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد. امیدوارم مقدماتی که انجام شده است به نتیجه برسد تا مدیران ارشد کشور ما برای رساندن ایران به جایگاه شایسته خود قدمی بردارند.
سیفالله صمدیان نیز در ادامه نشست گفت: مطمئن هستم این جلسه نقطه شروع اتفاقی مبارک در تاریخ فرهنگ ایران خواهد بود. در 40 سال گذشته صدمه اصلی به فرهنگ کشور از سوی سیاستزدگی در همه عرصهها بوده است و اوج فلاکت مردمی و تاریخی یک کشور میتواند این باشد که در موقعیتهای بسیار درخشانی که میتوانستیم حضور داشته باشیم، به عمد یا غیر عمد کوتاهی کردیم.
صمدیان افزود: اشتباه اصلی وزارت ارشاد این است که خودش را در همه زمینهها موظف میداند تا دوسالانهها و اتفاقات فرهنگی و هنری را برگزار کند. در گذشته انجمنهایی وجود نداشتند که این کارها را انجام دهند و وزارت ارشاد به غلط وارد جریانی شد که با امکانات و بودجهای کم امکان انجام آن را نداشت.
پس از آن نگار نادریپور گفت: ماهیت انجمنها بر اساس همافزایی و استفاده از خرد جمعی است و این شورا هم برآمده از تمام تفکر جامعه تجسمی است. شورای انجمنهای تجسمی برنامههای فراگیری دارد و انرژی آن بر تدوین سیاست و راهکارهای اساسی هنر تجسمی گذاشته شده است.
نادریپور افزود: در حوزه تجسمی به اختلافاتی برخورد میکنیم که حل آنها در صلاحیت شورایی است که در این زمینه تخصص داشته باشد. مسئولیت دیگر شورا نیز پیگیری بودجه یک دهم درصد برای خرید آثار هنری است که باید دوباره به مجلس بازگردد تا ضمانت اجرایی داشته باشد. جامعه تجسمی برای گذراندن زندگی روزمره خود دچار مشکل است و این شورا باید به چنین مسائلی رسیدگی کند.
او با اشاره به اینکه شورای انجمنها از یک سال و نیم پیش آمادگی برگزاری یک رویداد تجسمی مشترک را دارند افزود: بزرگترین چالش ما نداشتن فضایی مناسب است که بتوانیم آثار را نمایش دهیم. این در حالی است که کشورهای اطراف ما هر روز امکانات خود را گسترش میدهند و ما از داشتن یک محل نمایش آثار محروم هستیم.
بهزاد اژدی هم در ادامه این نشست گفت: وقتی بودجه هنرهای تجسمی را در خبرها خواندیم از نحوه بودجهبندی وزارت ارشاد بهت زده شدیم. البته هم میزان این بودجه جای بحث دارد و هم اینکه آیا پس از تصویب، این مبلغ برای مصرف پرداخت میشود یا نه.
او با اشاره به بودجههای عجیبی که برای بخشهای مختلف در نظر گرفته شده است افزود: انجمنها چگونه میتوانند با این وضعیت بودجه به کار خود ادامه دهند؟ دوستان ما در وزارت ارشاد خوب میدانند که بدون کمک انجمنها اتفاق فرهنگی در کشور رخ نمیدهد.
پس از آن بهرام کلهرنیا گفت: به سبب تغییرات مداوم مدیران، همیشه با قطع برنامهریزیها مواجه هستیم. ما دائم با تنگناهای درآمد، بیمه و... مواجه هستیم و از سوی دیگر هر کسی میتواند از جانب قانونگذار هنرمندان را بازخواست کند. شرایط فرهنگی در کشور ما مناسب نیست و جهان تجسمی خاموشترین عرصه را به خود اختصاص داده است.
کلهرنیا افزود: ما هنرمندان ویژگیهای کار خود را میشناسیم و میخواهیم در تصمیم گیری درباره کار خود مشارکت داشته باشیم و در تصمیمات مشاوره بدهیم.
او با قدردانی از واکنش وزیر ارشاد در موضوع انتقال موزه هنرهای معاصر به سازمان میراث فرهنگی گفت: مدیران میراث فرهنگی هم ظاهرا متوجه اهمیت موضوع شدند و فعلا پا پس کشیدهاند. چند بار صحبتهایی درباره انتقال موزه به نهادهای مختلف شده است و انجمنها به عنوان اعضای بر حق جامعه تجسمی باید نظرات خود را به مدیران انتقال دهند و در تصمیمگیری نقش داشته باشند.
کلهرنیا افزود: شیوه نگهداری از موزه هنرهای معاصر و آثار هنری آن دانشی میخواهد که نزد هنرمندان وجود دارد و انجمنها میخواهند به عنوان شورای مشورتی در نگهداری و تصمیمات موزه هنرهای معاصر مشارکت داشته باشند.
کلهرنیا درباره نحوه اطلاع انجمنها از ماجرای واگذاری موزه گفت: بسیار تصادفی و بر حسب نیت خیر مجموعه مدیران ارشاد ما در جریان تصمیمگیریها و احتمالا مصوب شدن برنامههای قانونی انتقال موزه قرار گرفتیم و با همت معاونت امور هنری در جلسههای دولت درباره این جابهجاییها شرکت کردیم. خوشبختانه این حضور باعث شد که هم خبر به دست آوریم و هم اینکه توانستیم موضعگیری کنیم و بخشی از دیدگاههای خود را مطرح کنیم و با پشتیبانی وزارت ارشاد این موضوع متوقف شد. باید تشکر کنیم از معاونت هنری ارشاد که این فرصت را برای ما به وجود آورد و این یکی از دموکراتیکترین رفتارهایی است که اخیرا در جامعه هنری صورت گرفته و باید به آن احترام گذاشت.
کمال طباطبایی نیز گفت: موزه هنرهای معاصر فضایی تثبیت شده نیست و دائما در حال تغییر است. از این نظر با موزههای تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی که متعلقات تاریخی در آنها وجود دارد، متفاوت است. علاوه بر آن بیشتر آثار موزه هنرهای معاصر خارجی هستند و نمیتوانند جزء میراث فرهنگی ایران تعریف شوند. بنابراین بهترین جا برای این آثار همان ساختار فعلی است. این موزه در ابتدای تاسیس، هیئت امنا داشت که برای آن تصمیم میگرفتند. اگر الان هم چنین اتفاقی بیفتد بسیار موثر خواهد بود و انجمنهای تجسمی میتوانند در ارائه راهکار به فعالیتهای موزه کمک کنند