به گزارش خرداد/ حسین جمشیدی: سالهاست که در میان روزمرگی ها و تفریح هایمان محیط زیست وطبیعت را فراموش کرده ایم. در میان تمامی زیبایی هایی که بهار ونوروز با خود به ارمغان میآورند، شاید دردناک ترین تراژدی همین رابطه ما انسان ها با طبیعت باشد. رابطه ای که از هر سمت و سو به آن مینگری، آن را رابطه ای مبتنی بر سواستفاده و کاملا سودجویانه می یابی، به صورتی که در آن انسان احترامی برای محیط اطرافش قائل نمیشود.
در این ایام که بازار سفرهای خارج از استان و بهرهبری از طبیعت بسیار داغ است با نگاهی اجمالی به عمق فاجعه پی خواهید برد. از برگه هایی که بعد از هر عوارضی در محیط اطراف خیابان ها پخش شده اند تا زباله هایی که به راحتی در سواحل و جنگل ها ریخته میشود همگی سندی هستند بر اثبات رابطه بی رحمانه ما انسان ها با طبیعت.
مسئله ای که در مورد ریختن زباله و تخریب محیط زیست حائز اهمیت است، این موضوع می باشد که عموما همه میدانیم ریختن زباله در محیط شهری و محیط زیست رفتاری زشت، ناپسند و اشتباه است اما با این حال همچنان به این رفتار ناپسند خود ادامه میدهیم و متاسفانه شواهدی دال بر تغییر کیفیت رفتار ما در این موضوع نیز دیده نمیشود. همین فاصله عظیم میان دانش و رفتاراست که سبب تخریب محیط زیست توسط انسان ها میشود.
با تمامی این اوصاف سعی داریم در ادامه این یادداشت و در چهارچوبی مناسب و مختصر به تحلیل وبررسی ضعف اخلاق محیط زیستی در محیط شهری و طبیعی بپردازیم.
ریختن زباله به مثابه اعتراض: حتما با افرادی برخورد کرده اید که ریختن زباله در معابر و طبیعت را با فسادهای فلان سیاستمدار و یا ارگان دولتی توجیه میکنند. در این مواقع ریختن زباله و تخریب محیط زیست بهانه ای میشود برای شهروندی که محیط اطرافش را محیط دولتی میداند و از این راه سعی بر آن دارد تا به نوعی اعتراض خود را به سیاست ها و عملکرد ضعیف مسئولان نشان دهد. چون مقامات بالا دست و مسئول در انجام وظایف خود کوتاهی میکنند، اختلاس میکنند، رانت و فساد های مختلف را به وجود میآورند و بر طبق این آیه که میگوید «الناس علی دین ملوکهم» ما هم به عنوان یک شهروند آزادیم زباله هایمان را در هرمحیطی که صلاح دانستیم رها کنیم و اینگونه پوزخندی بزنیم بر تمام کم و کاستی هایی که دولت ومسئولین را مقصرین اصلی آن میدانیم.
ضعف در آگاهی: در ابتدای یادداشت اینگونه عنوان شد که اکثر ما میدانیم که ریختن زباله وتخریب محیط زیست رفتاری زشت، ناپسند و اشتباه است ولی با این حال همواره بر این رفتار زشت خود پافشاری میکنیم، حال در کنار این گروه افرادی قرار دارند که آگاهی لازم را در این مورد مهم ندارند و شاید اگر بدانند هیچگاه رفتار خود را تکرار نکنند. بسیاری نمیدانند که برای بازیافت و بازگشت زباله های ما توسط طبیعت گاهی چند هزارسال زمان نیاز است، مانند شیشه ای که به راحتی در طبیعت رها میکنیم و ۴۰۰۰ سال طول میکشد تا در طبیعت بازیافت شود، آدامسی که در خیابان، پیادهرو و مترو به زمین پرتاب میکنیم و ۵ سال برای تجزیه اش زمان لازم است. ودر کنار تمامی این زمان بردن ها که به قیمت تخریب محیط زیست اطرافمان صورت میگیرد هزینه های زیادی را هم بر دوش دولت میگذارد که تامین بودجه آن گاها به افزایش عوارض جاده ها، مالیات ها و حیف و مال شدن بیت المال می انجامد؛
شهر و طبیعت جدای از منازل: حتما با این جمله آشنایی دارید که شهر یک هویت سیاسی اجتماعی است و مردم باید در نحوه تصمیم گیری و آینده آن به گونه ای دخیل باشند که به شهر و طبیعت محل زندگی خود احساس تعلق کنند. متاسفانه امروزه به دلایل مختلفی تعلق به شهر و محیط زیست تا حد بسیار زیادی به دیوار خانه هایمان خلاصه میشود و خارج از منزل خود هیچ احساس مسئولیتی در قبال وضعیت های مختلف نداریم. تا زمانی که مردم این احساس را نداشته باشند که در سرنوشت شهر و محیط اطرافشان دخیل هستند و در آینده آن نقش مهمی را ایفا میکنند نمیتوانیم به شعار « شهر ما، خانه ما» دستیابیم. هرچقد شکاف میان مردم و مسئولین افزایش یابد نگاه ها به خیابان و شهر نیز به عنوان یک فضای دولتی و نه عمومی افزایش پیدا میکند. فردی که در منزل خود زباله ای را بر زمین نمیاندازد و با این موضوع به جدیت برخورد میکند در شهری که آن را فضای دولت و متعلق به دولت ( نه مردم) میداند به راحتی این رفتار را مرتکب میشود.
ضعف در قوانین: بحران زباله و تخریب محیط زیست یک بحران جهانی است، تصور اینکه تنها در کشور ما با ضعف اخلاق محیط زیستی روبرو هستیم تصور اشتباهی است، حتی پیشرفته ترین کشور های جهان نیز با این بحران بزرگ دست و پنجه نرم میکنند. اما یکی از تفاوت هایی که میان مبارزه آنها با زباله و زبالهریزها و مبارزه ما با این بحران دیده میشود سنگینی جریمهها و شدت برخوردها در کشور های اروپائیست. هرچند تنبیه نمیتواند راه درست و همچنین تنها راه مبارزه با این مشکل باشد اما نقش زیادی در عدم تکرار رفتار توسط افراد دارد، در کشور ما این ضعف در دو قسمت دیده میشود: اول( کمبود قوانین بازدارنده) دوم( عدم اجرای مناسب قوانین) . قطعا اگر قوانین بازدارنده مناسبی وضع شود و در مقابل به درستی نیز به مرحله اجرا برسد میتواند مانعی باشد برای تخریب محیط زیست .
چه باید کرد؟
برای حل معضل زباله در محیط شهر و طبیعت پیرامون باید به شدت بر مقوله آموزش و آگاهی که زیربنای اصلی جهت دهی رفتارها محسوب میشوند پافشاری کرد. در این راه آموزش وپرورش و صداوسیما هستند که باید به عنوان آموزش دهنده با اخذ تدابیری مناسب سعی در آموزش افراد و تغییر نگرش ها در مورد مسئله مهم محیط زیست داشته باشند. تقویت نهادهای مدنی و دخیل کردن مردم توسط سازمان های رابط و نهادهای گوناگون در سرونوشت و آینده شهر میتواند به نوعی احساس مسئولیت در قبال محیط پیرامون را در افراد افزایش دهد. تمامی این موارد در زمانی قابل تحقق واجراست که ابزار، منابع وبودجه لازم برای این حرکت شایسته توسط دولت تامین شود و بدانیم برای حل معضل های اینچنینی به یک استراتژی که تلفیقی از اقدامات مناسب ذکر شده در بالااست نیازداریم. باید به این درجه از آگاهی و بلوغ دست یابیم که بدانیم کسی وظیفه جمع آوری زباله های ریخته شده توسط ما را در هر محیطی اعم از خانه، خیابان و طبیعت بر دوش ندارد و این ما هستیم که موظفیم زباله هایی که تولید میکنیم را به صورت مناسب سازماندهی کنیم.
جامعه شناس