اول وقت به مجلس رفتم. گزارشها را خواندم. دشمن از دهلران و مناطق دیگر عقبنشینی کرده است. به دفتر آیتالله خامنهای رفتم. در جلسهای که برای شنیدن و توجیه نظر امام در پذیرش آتشبس منعقد شده بود، شرکت کردم. جمعی از نمایندگان مجلس و جمعی از وزراء و جمعی از اعضای شورای نگهبان و مجلس خبرگان و جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] و جمعی از نظامیان بودند.
یکشنه ۲۶ تیر ۱۳۶۷
اول وقت به مجلس رفتم. گزارشها را خواندم. دشمن از دهلران و مناطق دیگر عقبنشینی کرده است. به دفتر آیتالله خامنهای رفتم. در جلسهای که برای شنیدن و توجیه نظر امام در پذیرش آتشبس منعقد شده بود، شرکت کردم. جمعی از نمایندگان مجلس و جمعی از وزراء و جمعی از اعضای شورای نگهبان و مجلس خبرگان و جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] و جمعی از نظامیان بودند.
آقای خامنهای به عنوان مدیر جلسه صحبت کوتاهی کردند و احمدآقا پیام امام را خواندند که مضمون آن عدم امید به پیروزی به این زودیها، بنابر اعتراف فرماندهان نظامی سپاه و ارتش و درخواست امکانات زیادی برای جنگ براساس نامه فرمانده سپاه که دولت قادر به انجام آن نیست و سرانجام نهی و تهدید افراطیها از مخالفت با این تصمیم و چون مضامین تأثر آوری داشت، جلسه را تحت تأثیر قرار داد و جمعی گریه کردند.
سپس من با بیان مفصل، علل این تصمیم را توضیح دادم. سپس فرماندهان نظامی، حسنی سعدی و شمخانی علل نظامی را گفتند و [آقایان ایروانی و روغنی زنجانی] وزرایاقتصاد و برنامه مشکلات مالی ادامه جنگ را گفتند. سپس اظهار نظرها و راهکارها برای پیاده شدن نظر امام مطرح گردید. اکثریت حضار موافق و راضی بودند. یکی دو نفر نظر دادند که به نام امام تمام نشود که مقبول نیفتاد.
بعد از نماز و ناهار هم بحث ادامه یافت. بهترین راهکار، پذیرفتن قطعنامه 598 شورای امنیت تشخیص داده شد و تذکرات در کیفیت تبلیغ و توجیه و برخورد با دشمن که یادداشت شد.
سپس جلسه ای با حضور رئیس جمهور، نخست وزیر و رئیس شورای عالی قضایی [= رئیس قوه قضائیه] ، احمدآقا و [محمد جواد] لاریجانی تشکیل دادیم و قرار گذاشتیم که به آقای [محمد جعفر] محلاتی [نماینده دائم ایران] در سازمان ملل ابلاغ شود در اولین فرصت به دبیرکل سازمان ملل، پذیرش قطعنامه از طرف ایران اعلان شود و ستاد کل هم اعلامیه بدهد و به نیروها در جبهه آماده باش داده شود که عراق از موقعیت سوء استفاده نکند.
به مجلس رفتم. کارها را انجام دادم و برای کارهای توضیحی و جلوگیری از عکسالعملهای افراد داغ یا داغدار، مشاوره و مذاکره با مراکز مربوط شد. اول قرار نبود که امام چیزی بنویسند و قرار بود که بعد از اعلان ما، امام هم تأیید کنند ولی تدبیر احمدآقا مؤثر واقع شد و امام پیام نوشتند.