counter create hit روحانی در مجلس،ناگفته ها را بگوید
۱۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۷:۳۴
کد خبر: ۲۸۲۳۱۷

روحانی در مجلس،ناگفته ها را بگوید

به گزارش خرداد، احمد عزیزی، معاون اسبق وزیر خارجه در روزنامه اعتماد نوشت: اگر به جای روحانی بودم، با سودجویی از مجال پدید آمده در مجلس همه حرف دلم را با مردم می‌زدم، و البته ناگفته‌هایی بر سر سنگ‌هایی سنگین و ناخواسته بر سر راه را. دیگر جای مجامله و تنها گفتن برسر «چه باید بشود»‌ها و «چه خواهد شد»‌ها نیست.

زمانه مستعد تصميماتي دشوار و بي شك گريز ناپذير است؛ خصوصا در مواجهه با جهاني نه چندان دلداده اهداف، سياست‌ها و عملكردهاي مان. اميد كه رييس‌جمهور در فرصت به دست آمده، فراسوي سياست كجدار و مريز معمول، شفاف و بي‌پرده از موانعي بزرگ و كوچك بر سر راه تعامل با جهان بگويد و از چرايي ماندگار و مزمن شدن دردهاي بي‌درمان مان.

چشمداشت معجزه از اين تعامل البته كه نوعي كوتاه‌بيني و ساده‌انديشي است. همان‌گونه كه كم بها دادن به آن در بزنگاه تاريخي كنوني نيز جز نوعي لگد زدن به راه‌حل‌هايي احتمالي نيست.

دورنگري، چانه‌زني مطمئن و بي‌واهمه در فراگرد تعامل با جهان، با قصد نقد كردن داشته‌ها و دستاوردهاي‌مان، و كاستن از تهديدها و تبديل آنها به فرصت‌هايي براي اشتغال، توسعه و رفاه رسالت و هنر ديپلماسي است.جنگ با جهان و حتي كوبيدن بي‌حساب و كتاب بر طبل آن، مي‌تواند جنگ با توسعه و رفاه مردم نيز باشد.

مذاكره ابزار اين تعامل است؛ با دوستان كه هيچ، با دشمناني قسم خورده نيز. مگر مي‌توان هم خواهان حل مشكلات خارجي بود و هم ابزارهاي لازمه آن را از دست متوليان كار گرفت. از دست مكانيكي بي وسيله و ابزار چه كاري ساخته است؟ در اصل مذاكره هيچ «شرط» و «اما و اگر»ي نيست. ترس از آن نيز بي‌معناست. از ترس مرگ خودكشي نبايد كرد. چه‌بسا گام‌هايي كوچك اما استوار و برخوردار از حمايت همگان در اين ميان راه دستاوردهايي بزرگ‌تر را هموار كند. بي‌شك نمي‌توان برد و امتيازي براي طرف مقابل نيز در اين فراگرد نديد. البته كه مي‌توان هر زمان در مواجهه با باج خواهي‌هايي بي‌منطق و متعارض مصالح عموم آبرومندانه از مذاكره كنار كشيد. اما همچنان بايد براي تحقق شرايطي مناسب در زمان مناسب كوشيد و به اصل مذاكره وفادار ماند.

تبديل مخاصمه با كشوري خاص با بستن هر پنجره‌اي در برابر هر باد مساعدي به محوري «هويتي» و غير قابل چون و چرا چه بسا در نهايت جز سفري بي‌فرجام ازآب در نيايد. در مناسبات جهاني امروز چندان حرفي از «اعتماد» نيز نمي‌توان زد. ظاهرا همه بازيگران اين عرصه منافع و مصالحي ملي را بر جايگاهي بالاتر از «اعتماد» مي‌نشانند. كدام دولت را در هزار توي مناسبات جهاني در پايبندي به تعهدات شناخته شده جهاني مي‌توان مثال زد و از آن الگو ساخت؟ خودمان را هم در اين ميان ببينيم. مگر در ماجراي گروگان‌هاي امريكايي و حبس فراتر از يك‌ساله آنان مصالحي تاكنون نا شناخته مانده ـــ دست‌كم براي اين حقيرـــ سايه بر پيمان‌هاي ديپلماتيك ما و قواعد جهاني در حوزه مناسبات دوجانبه نينداختند؟

«اما و اگرها» و بهانه‌هايي غير قابل چون و چرا، در هر شرايطي و صرفنظر از هر موضع مساعدي، سد راه كارآمدي ديپلماسي است. نتيجه همچنان كوبيدن بر طبل خصومت و چرخش تنها در شرايط تنگنا و اضطراري گريزناپذير، چه بسا كند شدن چاقوي ديپلماسي و سياست خارجي و نقش‌آفريني آن در شرايطي خطير‌تر و دشوار‌تر باشد و از باور پذيري و كارآمدي تلاش‌هاي آتي در فراگرد تامين امنيت ملي در شرايطي مشابه نيز بكاهد. به نگاه دورنگرانه به تحولات جهاني ـــ لازمه يك ديپلماسي واقع گرا، كلان نگر و «هوشمند» ـــ ميدان دهيم.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین