مردی با استخاره یک نابلد به دردسر بزرگی افتاد

به گزارش خرداد همکاری داشتیم که از روحانیان جلیل‌القدر و فردی وارسته بود. درطول خدمت در دستگاه قضایی نیز هرگز حاضر نشد به‌عنوان رئیس شعبه، به‌دادگاه برود. می‌گفت حکم دادن کاربسیار دشواری است و از عهده من برنمی‌آید. تا اواخر خدمت درسمت بازپرس باقی‌ماند و یک سال واندی پیش از بازنشستگی بالاخره پذیرفت که به‌عنوان معاون دادستان، ایفای وظیفه کند. ایشان به مفاهیم قرآن، متون دینی و تفاسیر تسلط داشت و استخاره‌های خوب و دقیقی می‌گرفت.

به‌همین خاطر در وقت اداری نیزعلاوه برهمکاران قضایی و اداری، افراد زیادی برای گرفتن استخاره به ایشان مراجعه می‌کردند. البته برای اینکه درکارهای شعبه، خللی وارد نشود، همکاران دراول وآخر وقت یا موقع نماز به وی مراجعه می‌کردند و به سایرین نیز تلفنی جواب می‌دادند.

موقع استخاره گرفتن نیز، پس ازخواندن دعا، چنان قرآن را با سرعت بازمی کرد و می‌بست که پیش ازآنکه شما قادر باشید یک کلمه از ابتدای صفحه باز شده را بخوانید، پاسخ شمارا می‌داد. صفت نیک دیگرشان هم این بود که، هرگاه کسی مشکلی داشت فارغ از اینکه طرف را می‌شناسد یا نه هرکاری از دستش بر می‌آمد انجام می‌داد تا مشکل او را حل کند.

یک روز فردی به دفترشعبه بازپرسی تلفن زد وسراغ ایشان را گرفت گویا کار واجبی داشت. مدیر دفتر شعبه، در پاسخ می‌گوید حاج آقا فعلاً نیامده‌اند، بعداً تماس بگیرید. این فرد یک‌ربع بعد تماس می‌گیرد. مدیردفتر شعبه باز می‌گویـــــــــد حاج آقا هنوز نیامده 10 دقیقه دیگرتماس بگیرید. او دوباره تماس می‌گیرد و مدیردفترشعبه می‌گوید هنوزجلسه ایشان تمام نشده است.

وی چندین بار دیگر تماس گرفت و همچنان مصرانه تقاضای صحبت با بازپرس شعبه را داشت. بار آخر مدیر دفترشعبه که ازسماجت و پیگیری‌های فرد تماس گیرنده کلافه شده بوده با عصبانیت می‌پرسد چکاردارید؟

وی نیز درپاسخ می‌گوید می‌خواستم حاج آقا برای من یک استخاره بگیرند. خیلی ضروری است. مدیر دفترهم می‌گوید حاج آقا میهمان دارند، چندلحظه‌ای گوشی را داشته باشید و سپس خودش کتاب قانونی که کنار دستش بوده را برمی‌دارد و بازوبسته می‌کند. سپس گوشی را برداشته و به‌ فردی که منتظرجواب بوده، می‌گوید: حاج آقا گفتند جواب استخاره خیلی خوب است! این شخص به تصور اینکه استخاره خوب آمده برای کاری که می‌خواسته انجام دهد اقدام می‌کند اما نتیجه کاملاً به ضرر وی تمام می‌شود. دوروز بعد وی با خشم و عصبانیت تمام به شعبه بازپرسی مراجعه و حاج آقا را بازخواست می‌کند که این چه استخاره‌ای است برایش گرفته است! حاج آقا هم بی‌خبر از همه‌جا مات و مبهوت به وی نگاه کرد.

محمدباقر قربانزاده، رئیس دادگاه کیفری یک استان تهران